رباعیات خیام (تصحیح فروغی و غنی)/در فصل بهار اگر بتی حور سرشت
۳۵
در فصل بهار اگر بُتی حور سرشت | یک ساغر می دهد مرا بر لبِ کشت | |||||
هرچند بنزد عامه این باشد زشت | سگ به ز من اگر برم نام بهشت |
رباعی ۳۵– طعن بر کوته نظرانی که اجر اُخروی را از حور و قصور بهشت انتظار دارند و خیّام چندین رباعی در این معنی دارد و این از معانی است که خواجه حافظ هم بشیوهٔ خیّام در آن رفته است چنانکه میفرماید:
چمن حکایت اردیبهشت میگوید | نه عاقل است که نسیه خرید و نقد بهشت |
یا میفرماید:
زاهد اگر بحور و قصور است امیدوار | ما را شرابخانه قصور است و یار حور |
یا میفرماید:
آمرزش نقد است کسی را که در اینجا | یاری است چو حوری و سرائی چو بهشتی |
گویندگان دیگر هم در این معنی بسیار سخن راندهاند و اصل مطلب در این شعر خواجه حافظ تصریح میشود که میفرماید:
تو و طوبی و ما و قامت یار | فکر هرکس بقدر همّت اوست |