رباعیات خیام (تصحیح فروغی و غنی)/چون عهده نمیشود کسی فردا را
۲
چون عهده نمیشود کسی فردا را | حالی خوش دار این دل پُر سودا را | |||||
می نوش بماهتاب ای ماه که ماه | بسیار بِتابَد و نیابَد ما را |
رباعی ۲– یکی از خصایص خیّام ذوق و عشقی است که بمناظر زیبا و صفای طبیعت دارد از قبیل مهتاب و سبزه و گُل و خزان هرچند شأن شاعر این است ولیکن در خیّام بخوبی ظاهر و پیداست که این سخنها را برای شاعری و لفّاظی نگفته و بحقیقت مناظر زیبا را دوست داشته است و یک سبب بزرگ تحسّر او از گذران بودن عمر و تأسّفش بر مرگ از اینست که از تمتّع از این نعمت باز داشته میشود و این شعر شیخ سعدی نیز با مضمون این رباعی موافق است که میفرماید:
بِتابَد بسی ماه و پروین و هور | که سر برنداری ز بالین گور |
در این صفت هم خواجه حافظ با خیّام شریک و ذوق طبیعیش سرشار است.