رودکی (باب هشتم)/جامه پر صورت دهر، ای جوان

رودکی (باب هشتم) از رودکی
(جامه پر صورت دهر، ای جوان)
  جامه پر صورت دهر، ای جوان چرک شدوشد به کف گازران  
  رنگ همه خام وچنان پیچ و تاب منتظرم تا چه برآید ز آب؟  
  لقمه‌ای از زهر زده در دهن مرگ فشردش همه در زیر غن