شبستری (گلشنراز)/ز ترسایی غرض تجرید دیدم
ز ترسایی غرض تجرید دیدم | خلاص از ربقهی تقلید دیدم | |||||
جناب قدس وحدت دیر جان است | که سیمرغ بقا را آشیان است | |||||
ز روحالله پیدا گشت این کار | که از روح القدس آمد پدیدار | |||||
هم از الله در پیش تو جانی است | که از قدوس اندر وی نشانی است | |||||
اگر یابی خلاص از نفس ناسوت | درآیی در جناب قدس لاهوت | |||||
هر آن کس کو مجرد چون ملک شد | چو روح الله بر چارم فلک شد |