شرح حال رجال ایران/ابوالحسن‌خان اردلان فخرالملک

ابوالحسن‌خان اردلان فخرالملک


ابوالحسن حاج ابوالحسن‌خان اردلان فخرالملک پسر رضا قلی خان والی کردستان و طوبی خانم دختر عباس میرزا نائب‌السلطنه که در سال ۱۲۷۹ هجری قمری، در تهران، متولد شده، ابتداء از غلام بچگان و بعد از پیشخدمتان ناصرالدین‌شاه بود، و سپس در زمره درباریان ناصرالدین‌شاه و مظفرالدین‌شاه در آمد. در سال ۱۳۰۶ ه‍. ق، بهمراه ناصرالدین شاه باروپا رفت و در مراجعت (۱۳۰۷) ملقب به فخرالملک شد. لقب فخرالملکی ابتداء متعلق به عبدالحسین‌خان معروف به کفری پسر محمد حسنخان ایروانی (خان بابا خان سردار) بود و چون راجع به بدی اوضاع، و بی‌ترتیبی کارها، و عدم توجه شاه باصلاحات امور، حرفهایی میزد و صحبتهائی مینمود؛ تنقیدات و بدگوئیهایش بگوش ناصرالدین شاه رسید؛ شاه برای توهین و تخفیف وی لقب فخرالملکی را از او گرفته به ابوالحسن خان داد. محمدحسن خان اعتمادالسلطنه در یادداشهای روزانه خطی خود راجع بوی مینویسد: «شنبه ۱۱ صفر ۱۳۰۵ ق: دیشب، در سر سفره، بجهت شاه، که روزنامه میخواندم سلطان عثمانی، چنانچه رسم آنها است، اول سال عرب که اول سال هجری است نوروز میگیرند، بدون جشن و ساز، همینقدر اعیان مملکت به تهنیت میایند، قبله عالم به ابوالحسنخان، که پدر بر پدر حرام‌زاده هستند، فرمودند اگر سلطان عثمانی اول محرم را عید نمیگرفت این همه کارش مغشوش نبود؛ اما این فرمایش را در وقتی میفرمود که، بسلامتی وجود مبارک، بطری بردو[۱] کنار سفره بود، انشاءاله هزار سال بنوشند. این مطلب دخل به عقیده خوب شاه ندارد. و نیز مینویسد: «جمعه ۱۲ ربیع الثانی ۱۳۰۷: از قراریکه مذکور شد، بندگان همایون، با

معیرالممالک[۲] و فخرالملک و محمد ابراهیمخان[۳] کاشی پسر مرحوم امین‌الدووله[۴] بجهت فرنگ ماندند و هنوز نیامدند تغیر فرمودند حکم شد مواجب و تیولات و القاب آنها ضبط شود. ابوالحسن‌خان دویست اشرفی بتوسط آغا محمد خان خواجه[۵] پیشکش داده و لقب فخرالملکی گرفت». و باز مینویسد: «۲۰ رمضان ۱۳۰۷ قمری: واقعه امروز این بوده که مشق مبارک بدست فخرالملک می‌افتد با نهایت اغراق تمجید میکند. یکدفعه از بالای چنار صدائی بلند میشود آنهم بنای تعریف را میگذارد، که اسباب وحشت حضار میشود، که کیست از بالای چنار حرف میزند. معلوم میشود حاجی آقا برادر حکیم‌الممالک است به بالای چنار رفته بود آنجا یادگار بنویسد از آنجا میشنود، حضرات تمجید خط مبارک را میکنند، نخواسته بود از آنها در این مورد عقب بیفتد از بالای چنار تعریف کرده بود و خیلی مضحک شده بود.» فخرالملک در سال ۱۳۱۲ ه‍.ق. رئیس فوج عرب و عجم بسطام شد. در سال ۱۳۱۴ حاکم همدان و در سال ۱۳۱۶ ه‍ـ. ق. بحکومت عراق (اراک) منصوب گردید. در سال ۱۳۱۹ با منصب امیر تومانی ریاست ایل و سوارهٔ دویرون خمسه بعهدهٔ وی واگذار شد. در سال ۱۳۲۱ ه‍. ق. وزیر تجار یا وزیر تجات گردید و در سال ۱۳۰۵ خورشیدی در سن ۶۶ سالگی در تهران در گذشت.


  1. Bordeaux
  2. امیر دوست محمدخان.
  3. معاون‌الدوله.
  4. فرخ خان.
  5. آغا محمد خان خواجه‌ای بوده کوتوله (قصیرالقامه) و در نزد ناصرالدینشاه خیلی مقرب و هر وقت که ناصرالدینشاه راه می‌افتاد او هم در پشت سر شاه حرکت میکرده است. محمدخان دو خواه نیز مانند خودش کوتوله داشته که آنها هم باعتبار وی در دربار می‌پلکیدند. یکی از آنان با شخصی که بوی علاقه داشته و عشق میورزیده بطور مشروع یا نامشروع مجامعت میکند کوتوله آبستن میشود و هنگام وضع حمل سر زا میرود و تلف میگردد.