شرح حال رجال ایران/ابوالفتح‌خان بختیاری

ابوالفتح پس از کشته شدن نادرشاه، در سال ۱۱۶۰ هجری قمری برادرزاده او، علیقلی خان بنام علیشاه یا عادلشاه پادشاه شد و در مشهد جلوس نمود. پس از برگذاری و جلوس و جشن پادشاهی، ابراهیم خان، برادر کهتر خود را، بحکومت اصفهان فرستاد، ابراهیم خان چون خود را قوی و آماده دید، در سال ۱۲۶۱ قمری، بر علیه عادلشاه، برادر خود، قیام نمود؛ و هنگامیکه بسمت آذربایجان و سائر قسمتها رهسپار بود، از طرف خود، ابوالفتح خان، از رؤسای طائفه هفت لنگ بختیاری، را حاکم اصفهان کرد در همین سال هر دو برادر (علیشاه و ابراهیم خان) پس از جنگ کردن با یکدیگر و کور شدن و از بین رفتن، سرانجام شاهرخشاه، نوه نادرشاه در خراسان، پادشاه شد و او در سال ۱۲۶۲ قمری حکومت ابوالفتح خان را تائید و تنفیذ کرد.

علی مردانخان یکی دیگر از رؤسای طائفه چهارلنگ بختیاری، که برای خود داعیه سلطنت داشت، و حدود بختیاری را تا خوزستان تسخیر کرده بود، خواست که اصفهان را نیز بگیرد، بنابراین بسمت اصفهان متوجه و ناگزیر گردید که با ابوالفتح‌خان بجنگد. علی مردانخان در جنگ شکست خورد و نتوانست که کاری از پیش ببرد و بواسطه سابقه آشنایی و دوستی که با کریم‌خان زند داشت از او استمداد نمود و او درخواستش را اجابت کرد و باتفاق هم متوجه اصفهان شدند و این بار ابوالفتح‌خان در جنگ شکست خورد و بعد باین ترتیب با هم مصالحه نمودند که بموافقت هر سه نفر یکی از اعقاب صفویه (میرزا ابوتراب پسر میرزا مرتضی صدرالممالک دخترزاده شاه سلطانحسین صفوی) را بشاهی برگزیده علی مردانخان السلطنه – کریم خان سردار سپاه (فرمانده کل قوی) و ابوالفتح خان مانند سابق حاکم اصفهان باشد. کریم‌خان برای مطیع کردن حکام همدان و کردستان با لشگری بدانصوب عزیمت نمود علی مردانخان که مردی بود بدفطرت – طماع و ظالم، نقض عهد و میثاق کرده، غیبت کریم خان را برای خود مغتنم شمرد و ابوالفتح خان را در سال ۱۱۶۴ قمری کشت و یکنفر دیگر از بختیاریهای هواخواه خود را، بنام حاجی باباخان، حاکم اصفهان نمود. علیمردانخان و ابوالفتح خان هر دو لر و بختیاری بوده لکن از حیث اخلاق و رفتار با هم خیلی تفاوت داشته‌اند. بازن، طبیب مخصوص نادر شاه و جانشینان وی، در شرح حال نادرشاه، تالیف خود، راجع بابوالفتح‌خان چنین گوید: «ابوالفتح‌خان، که یکی از سران قبیله لر بود، از زمان مرگ طهماسبقلی خان (نادرشاه) حکومت آن شهر (اصفهان) را همی داشت بمعیر خان[۱]، که پیش از این نامی از او برده شده است، میانه‌اش خوب بود و این موافقت در استقرار صلح و آرامش که تنها در اصفهان حکمفرما بود دخالت بزرگی داشت. علیمردانخان که رئیس قسمت دیگری از قبیله لر (بختیاری) و دشمن ابوالفتح‌خان بود ظاهر شد و بدان حدود (اصفهان) رسید و در آنجا اردو زده (برای اطلاع از شرح حال علی مردانخان به کلمه علیمردان رجوع شود).


  1. منظور از معیرخان همان حسینعلی بک معیرالممالک بسطامی است.