شرق/شماره اول (۱۳۰۳)/کاروان ثروت
بقلم آقای نفیسی
کاروان ثروت
غنایم نادرشاه از فتح هندوستان
این کاروان ثروث در بهار سال ۱۱۵۲ از هندوستان به ایران میآمد. طلا و نقره، مسکوک، جواهر، ظروف و اشیاء زرین و سیمین، پارچههای فاخر، اسلحه، اشیاء سلطنتی و هزاران نفایس دیگر و حتی کتب خطی قیمتی را بحدی له در شمار نمیآمد بر پشت هزار فیل و هفت هزار اسب و ده هزار شتر بار کرده بودند و منزل به منزل با و قار و جلان تمام از دهلی به لاهور و از لاهور راه مشهد را پیش میگرفت.
این کاروان حامل غنایمی بود که نادر شاه اعظم ارنتیجه فتح هندوستان بایران میاورد. در پائیز سال ۱۱۵۱ نادر شاه با ۳۶ هزار قشون دلیر خود به هندوستان حمله کرد.علل این هجوم از موضوع بحث من حارج است.
اقوال مورخین در خصوص این غنایم احیانا بافسانه شبیه می شود ولی آنچه را به صحت نزدیکتر است در طی این سطور بطور خلاصه ملاحظه خواهید کرد:
پس از شکست قشون محمد شاه هندی نادر شاه بر حسب دعوت او مصمم شد که بدهلی برود و در روز نهم ذیحجه ۱۱۵۱ وارد دهلی پایتخت قدیمی سلاطین هند شد و مدت پنجاه و هشت روز در آنجا توقف کرد.
در موقع ورود نادر شاه به پای تخت محمد شاه هندی برای دلجوئی او و برای اینکه نادر شاه سلطنت هندوستان را دوباره بوی واگذار کرده است و بالاخره برای اینکه هرمقهور ذلیل نسبت به قاهر توانای خود همینطور رفتار میکند باسرار تمام از او استدعا کرد که لا اقل تمام ممالک ما وراء سند را جزو ایالات ایران قلم بدهد و در تحت سلطنت و اوامر مستقیم خود بشمارد و برای جبران مخارج این جنک و سدماتی که به شخص پادشاه در شورش دهلی و به سایر افراد قشون او در جنگهای دیگر وارد آمده است نادر شاه را به خزائن خود برد و درهای آنرا گشود و باو تکلیف کرد که هرچه میخواهد از ثروت چندین هزار سالهء او بر دارد.
مستر جمس فریزر انگلیسی در تاریخ نادر شاه مینویسد که محمد شاه بهمین مختصر اکتفا نکرد و روز یکشنبه هیجدهم ذیحجه حکم کرد که عظیم اللّه خان وچوکل کشور وکیل سیتارام والی بنکاله و تمام صاحبمنصبان دربار و رؤسای محاکم در خانهء سر بلند خان یکی از اعیان دهلی جمع شوند و هدایائی را که باید به نادر شاه بدهند صورت بر دارند و در ضمن به تمام زیردستان خود که دارائی معینی داشتند امر کرد که صورت مایملک خود را باین هیئت بدهند و این هیئت هرچه را تشخیص میدهد از دارائی ایشان ضبط کند و به نادر شاه تقدیم دارد و حتی در حکم خود قید کرد که اگر بعد معلوم شود که کسی خلافی کرده و دارائی خود را از آنچه هست کمتر صورت داده است به مجازات شدید خواهد رسید و این هیئت مدت بیست و دو روز به ضبط اموال اشخاص و تهیه هدایا و غنایم مشغول بود و تمام اعضای دربار در ظرف این بیست و دو روز از طلوع تا غروب آفتاب در همان هیئت جمع میشدند و منحصرا باین کار میپرداختند.
از طرف دیگر خود محمد شاه آنچه داشت از نادر شاه مضایقه نکرد،مستر فریزر مینویسد که در آن واقت بیست کرور تومان ایران در خزانه هندوستان طلا و نقره مسکوک بود و بعلاوه دفینههای دیگر بود که سالها کسی درهای آنها را نگشوده بود و از محتوی آن خبر نداشت و چون باز کردند دیدند بهمین میزان در آنجا هم طلا و نقره هست یعنی روی همرفته چهل کرور تومان ایران مسکوک طلا و نقره موجود بود که فورا به نادر شاه تقدیم شد.
گذشته از این مقدار نقره مسکوک هرچه جواهر و اشیاء قیمتی و ظروف طلا و نقره و اثاثیه سلطنت و اسباب خانه و پارچههای قیمتی نفیس و اسب و فیل و اسلحه و کتاب و غیره که در قصور عالیهء او بود و نادر شاه بشخصه انتخاب کرد باو تفویض داشت که بعد شرح داده خواهد شد.
از طرف دیگر محمد شاه به افراد صاحبمنصبان و نظامیان که همراه نادر شاه بودهاند جوایز و صلات فراوان داده است.میرزا محمد حسن بن میرزا محمد رحیم لنجانی اصفهانی در تاریخ «جنةالاخبار»[۱] مینویسد که محمد شاه معادل پانزده کرور تومان به رؤسای قشون نادر شاه انعام داد و به افراد قشون وی بهریک شصت روبیه جایزه بخشید و میرزا مهدیخان دامغانی مورخ و دبیر معروف که منشی باشی نادر شاه بوده است در «تاریخ جهانگشای نادری» مینویسد که بهرکدام صد روپیه انعام داد و بعلاوه مواجب یکساله تمام افراد قشون را پرداخت و مستر فریزر بگوید انعام و جایزههانی که به همراهان نادر شاه درین سفر رسید از صدو پنجاه کرور تومان ایران متجاوز بود.
در خلال همین احوال اشخاصی را که محمد شاه مامور کرده بود از اموال مشمولین هندوستان هدایا و غنایی تهیه کنند پس از بیست و دو روز صورتی ترتیب دادند که مستر فریزر در تاریخ خود آنرا بشرح ذیل یادداشت کرده است:
۱)اموال سعادت خان که به ضبط نادر شاه در آمد یک میلیون و صد بیست و پنج هزار تومان-
۲)تقدیمی نظام الملک و قمر الدین خان از نقد و جواهر و اشیاء قیمتی هریک پنج میلیون و پانصد هزار تومان یعنی روی همرفته یازده میلیون تومان-
۳)اموال خان دروان غیر از آنچه در اردو داشت و در موقع شکست بدست قشون نادر شاه رسیده بود سه میلیون و هفتصد و پنجاه هزار تومان-
۴)اموال مظفر خان که نادر شاه ضبط کرد پانزده میلیون تومان-
۵)تقدیمی صاحبمنصبان دربار و قشون محمد شاه یازده میلیون تومان-
۶)تقدیمی سایر امرای هندوستان هفتاد و پنج میلیون تومان- و در صورتی که این مبالغ را جمع بزنیم این عدد عجیب افسانهای بدست میآید: ۱۱۶٫۸۷۵٫۰۰۰ تومان
چند روز بعد از این قضایا یعنی شب پنجشنبه ۲۹ ذی حجه نادر شاه برای اینکه عقد اخوت پادشاهان هندوستان را با خانواده خود محکم کند یکی از شاهزاده خانمهای هندی را که قرابت یا محمد شاه داشت یعنی دختر یزدان بخش پسر کام بخش و نواده اورنک زیب را برای نصر اللّه میرزا پسر دوم خود عقد کرد و مجلس جشنی برای زفاف او ترتیب دادند که نظیر آن در تاریخ تا بحال ذکر نشده است و در موقع زفاف بطوری که مستر فریزر مینویسد محمد شاه ۱۸۷۵۰ تومان جواهر و معادل همان مبلغ وجه نقد پیشکش کرد که روی همرفته بالغ بر ۳۷۵۰۰ تومان میشود. و میرزا مهدیخان در تاریخ جهانگشا و میرزا محمد حسن در جنةالاخبار هردو مینویسند که به داماد برای مراسم عروسی هدایای ذیل را داد:
یک خفتان مروارید-یک زره مرصع-چند قطعه الماس- سه زنجیر فیل و پنج سر اسب معروف بایراق مرصع.
و بالاخره وقتی که موقع حرکت نادر شاه از هندوستان رسید و خواست یا محمد شاه وداع کند بقول مستر فریزر غیر از هدایای سابق اشیاء ذیل را دوباره بعنوان یادکار این مسافرت به پادشاه ایران تقدیم کرد:
یک تاج جواهر نشان- یک سر پنچ جواهر- یک بازوبند مرصع- یک کمر بند جواهر نشان- یک دستهٔ شمشیر مرصع- یک شمشیر راست مرصع که در بین اهالی دکن معمول است و آنرا «دهوپ» میگویند- یک قدارهٔ میناکاری-
سر جان ملکم وزیر مختار هندوستان در زمان فتحعلی شاه در تاریخ ایران معروف خود مینویسد مقدار غنایمی را که نادر شاه از این سفر برده است از هفتاد میلیون لیرهٔ انگلیسی (تقریبا ۲۸۰ کرور تومان به نرخ آن روز) تا سی میلیون لیره (قریب ۱۲۰ کرور تومان به نرخ روز) مینویسند و از سی میلیون کمتر تخمین نکردهاند که بیشتر آن جواهر نفیس بوده و مقدار کثیری فیل در بین این غنایم دیده میشد و از آن جمله تخت طاوس است.
مسیو دوبو Dubeux فرانسوی در کتاب خود راجع به ایران این غنایم را به ۷۵۰ میلیون فرانک تخمین میکند.
میرزا مهدی خان در تاریخ جهانگشای نادری و حاج عبدالوهاب شیرازی پسر آقا علی اشرف مدرس در تاریخ خود موسوم به «نخیةالاخبار»[۲] مینویسند که غیر از جواهر و اشیاء قیمتی و اجناس و پارچهها و اسلحه و سایر غنایم فقط وجه نقدی که عاید نادر شاه شد از پانزده کرور تومان ایران متجاوز بوده است.
اما آنچه نادر شاه از خزاین و اموال محمد شاه در موقع ورود به دهلی انتخاب کرده و با خود بایران آورده است بر حسب تخمین مستر فریزر بقرار ذیل است:
۱) جواهر از اموال محمد شاه و سایر امرا ۹۳٬۷۵۰٬۰۰۰ تومان.
۲) اشیاء طلا و نقره و اسلحهء مرصع و تخت طاوس و نه تخت مرصع دیگر ۳۳٬۷۵۰٬۰۰۰ تومان.
۳) مسکوک طلا و نقره ۹۳٬۵۰۰٬۰۰۰ تومان.
۴) ظروف طلا و نقره که شکسته و سکه زدند ۱۸٬۷۵۰٬۰۰۰ تومان.
۵) پارچهای نفیس و قیمتی از هر قبیل ۷٬۵۰۰٬۰۰۰ تومان.
۶) اسباب خانه و سایر اشیاء قیمتی ۱۱٬۲۵۰٬۰۰۰ تومان.
۷) اسلحه و توپ و غیره ۰۳٬۷۵۰٬۰۰ تومان.
جمع کل ۲۶۲٬۲۵۰٬۰۰۰ تومان یعنی ۵۲۴ کرور تومان و نیم و مستر فریزر خود مینویسد کلیه منافع نادر شاه از این سفر ۷۵۰ کرور تومان بود که ۵۲۵ کرور از آن جواهر و اشیاء قیمتی بود و ۷۵ کرور تومان هم عاید صاحبمنصبان و افراد قشون وی شد و بعلاوه انعام و جایزهای که پادشاه و اعیان هندوستان طوعا به همراهان نادر شاه دادند ۱۵۰ کرور تومان بود.
گذشته از صورت فوق باز برحسب تقریر و تحقیق مستر فریزر هزار فیل و هفت هزار اسب و ده هزار شتر نادر شاه از هندوستان با خود بایران آورد.صد نفر خواجهسرایان برای خدمات حرم خانه وی در مراجعت با او همراه بودند و محمد شاه هزار نفر از سواران زبده قشون خود را انتخاب کرد و بعنوان غلامی در رکاب نادر شاه بایران فرستاد و از طرف دیگر در موقعی که نادر شاه عازم ایران شد مطابق صورت ذیل هفتصد و سی نفر خادم و صنعتگر هندی بایران آورد:
۱) نویسنده صد و سی نفر
۲) آهنگر دویست نفر
۳) بنا سیصد نفر
۴) سنگتراش صد نفر
۵) نجار دویست نفر
و این خدام و صنعتگران را برای این انتخاب کرد که اولا رابطهٔ دائمی بین ایران و هندوستان بر قرار باشد و ثانیا چون در نتیجهٔ فتنههای متوالی قبل از سلطنت او صنعتگران قابل در ایران کم شده بودند و صنعتگران و خدام هندی هم بهتر از عهدهٔ خدمت بر میآمدند بوسیلهٔ این اشخاص می خواست صنایع ایران را دوباره رونق بدهد و بهمین جهة حکم کرد که قبل از حرکت نقشهٔ شهر شاه جهانآباد دهلی را بردارند و همراه بیاورند که از روی آن نقشه شهر جدیدی برای پای تخت خود در یکی از نقاط مناسب مملکت بسازد و بایشان حکم کرد که در قندهار منتظر اوامر او باشند و در ضمن هم خرج سفر و وسایل نقلیه با مقداری مساعده بایشان داد ولی این عده برحسب تنبلی و تن پروری و در ضمن نفاقی که در طبیعت هندوها بیش از هرملت آسیائی است در راه بین دهلی و لاهور فرار کردند و به صوب ماموریت خود نرسیدند.
در بین این غنایم خطیر چند چیز است که محتاج و مستحق تذکار جداگانه است:
اولا تخت طاوس است که تخت سلطنتی پادشاهان هند بوده و مکلل به جواهر بینظیر و از نفایس اشیاء قیمتی روی زمین بشمار میرود که در آن تاریخ مورخین همه آنرا به پانزده کرور تومان ایران تخمین کردهاند. تخت مزبور که در تمام عالم معروف است هنوز هم در بساط سلطنتی ایران است ولی معلوم نیست که بهمان حال سابق مانده باشد.
ثانیاً- یک قطعه الماس معروفی است به وزن هشت مثقال موسوم به دریای نور که در سنه ۹۳۰ هجری که محمد بابر شاه پادشاه معروف گورکانی هند پسر خود محمد همایون شاه را به فتح اکره از بلاد هندوستان فرستاد در موقع تسخیر آن شهر بکرماجیت نام که از اولاد حکام کوالیار بود این الماس را به محمد همایون تقدیم کرد و مدت دویست و بیست و یکسال این قطعه الماس معروف با یک قطعه الماس دیگر موسوم به کوه نور در جزو نفایس دربار سلطنتی هندوستان بود کوه نور پس از ضعف سلاطین هندوستان به پادشاه لاهور تعلق گرفت و از آنجا بدست سلاطین انگلستان افتاد و اینک جزو جواهر سلطنتی دربار لندن است و دریای نور را نادر شاه بایران آورد و در جزو اموال سلطنتی ایران بود که اینک معلوم نیست در ایران است یا بخارج از ایران رفته و بدیگری تعلق گرفته است.
ثالثاً- متجاوز از شصت هزار جلد کتب خطی نفیس و نادر بود که در آن سفر بامر نادر شاه اعظم بایران حمل کردند که قسمتی از آن در کتابخانهٔ آستانه رضوی ضبط و قسمت دیگر در کتابخانهٔ سلطنتی طهران محفوظ بود و معلوم نیست از آن کتب فعلا چقدر باقی مانده و در چه حالت یافت میشوند.
رابعاً- در جزو اسلحه و ذخایر جنگی که نادر شاه بایران حمل کرد دویست عراده توپ سنگین بود که هنوز هم بعضی از آنها در اغلب از شهرهای ایران دیده میشود.
⁂
از این غنایم پادشاه بزرگ نادر شاه اعظم مقداری که معادل دوازده هزار تومان بود با چهارده زنجیر فیل برای سلطان عثمانی و معادل همان هدایای دیگر برای ملکهٔ روسیه بتوسط دو نفر نماینده مخصوص به استانبول و پطرزبورک فرستاد.
در ۱۱۶۰ هم یک مقدار دیگر هدایا که قیمت آن به ۲۳۰ و ۲۸۶ تومان میرسید با چند زنجیر فیل دیگر برای سلطان عثمانی فرستاد.
بزرگترین ساعتهای دنیا
اخیراً در یکی از خیابانهای شهر نیوبورک ساعتی ساخته شده است، که در دنیا از حیث عظمت عدیم النظیر میباشد. این ساعت را بشکل کثیر الاضلاع. از چوب و فولاد ساختهاند. صفحه آن مشبک است. بقسمی که از پشت ساعت هم میتوان عقربکهای آن را بخوبی مشاهده نمود. محیط صفحه چهل متر و طول عقربک بزرک شش متر است.
در اطراف عقربکها یکردیف چراغ برق موجود است که شبها روشن شده و با آنها میچرخد. پاک کردن صفحه در موقعی که ساعت مشغول کار است خیلی خطرناک میباشد. و عملجات مجبورند که همیشه خود را در عقب عقربک بزرک قرار دهند.
چون این عقربک که ۳۰۰ کیلو گرم (نود و هفت من و نیم) وزن آنست. در هردقیقه یک حرکت هفتاد سانتیمتری مینماید و البته اگر کسی در چلو آن باشد. بخیابان پرتاب خواهد نمود،