صائب تبریزی (غزلیات)/ای جهانی محو رویت، محو سیمای کهای؟
ای جهانی محو رویت، محو سیمای کهای؟ | ای تماشاگاه عالم، در تماشای کهای؟ | |||||
عالمی را روی دل در قبلهی ابروی توست | تو چنین حیران ابروی دلارای کهای؟ | |||||
شمع و گل چون بلبل و پروانه شیدای تواند | ای بهار زندگی آخر تو شیدای کهای؟ | |||||
چون دل عاشق نداری یک نفس یکجا قرار | سر به صحرا دادهی زلف چلیپای کهای؟ | |||||
چشم می پوشی ز گلگشت خیابان بهشت | در کمین جلوهی سرو دلارای کهای؟ | |||||
نشکنی از چشمهی کوثر خمار خویش را | از خمار آلودگان جام صهبای کهای؟ |