صائب تبریزی (غزلیات)/جذبهی شوق اگر از جانب کنعان نرسد
جذبهی شوق اگر از جانب کنعان نرسد | بوی پیراهن یوسف به گریبان نرسد | |||||
در مقامی که ضعیفان کمر کین بندند | آه اگر مور به فریاد سلیمان نرسد! | |||||
تو و چشمی که ز دلها گذرد مژگانش | من و دزدیده نگاهی که به مژگان نرسد | |||||
هر که از دامن او دست مرا کوته کرد | دارم امید که دستش به گریبان نرسد! | |||||
شعلهی شوق من از پا ننشیند صائب | تا دل تشنه به آن چاه زنخدان نرسد |