صائب تبریزی (غزلیات)/دست در دامن رنگین بهاری نزدم
دست در دامن رنگین بهاری نزدم | ناخنی بر دل گلزار چو خاری نزدم | |||||
شبنمی نیست درین باغ به محرومی من | که دلم خون شد و بر لاله عذاری نزدم | |||||
ساختم چون خیس گرداب به سرگردانی | دست چون موج به دامان کناری نزدم | |||||
در شکست دل من چرخ چرا میکوشد؟ | سنگ بر شیشهی پیمانه گساری نزدم | |||||
گشت خرج کف افسوس حنای خونم | بوسه بر پای بلورین نگاری نزدم | |||||
به چه تقصیر زرم قسمت آتش گردید؟ | خنده چون گل به تهیدستی خاری نزدم | |||||
گر چه چون شانه دو صد زخم نمایان خوردم | دست صائب به سر زلف نگاری نزدم |