صائب تبریزی (غزلیات)/دل را نگاه گرم تو دیوانه میکند
دل را نگاه گرم تو دیوانه میکند | آیینه را رخ تو پریخانه میکند | |||||
دل میخورد غم من و من میخورم غمش | دیوانه غمگساری دیوانه میکند | |||||
آزادگان به مشورت دل کنند کار | این عقده کار سبحهی صددانه میکند | |||||
ای زلف یار، سخت پریشان و درهمی | دست بریدهی که ترا شانه میکند؟ | |||||
غافل ز بیقراری عشاق نیست حسن | فانوس پردهداری پروانه میکند | |||||
یاران تلاش تازگی لفظ میکنند | صائب تلاش معنی بیگانه میکند |