صائب تبریزی (غزلیات)/دنبال دل کمند نگاه کسی مباد
دنبال دل کمند نگاه کسی مباد | این برق در کمین گیاه کسی مباد | |||||
از انتظار، دیدهی یعقوب شد سفید | هیچ آفریده چشم به راه کسی مباد | |||||
از توبهی شکسته، زمین گیر خجلتم | این شیشهی شکسته به راه کسی مباد | |||||
یا رب که هیچ دیده ز پرواز بی محل | منتپذیر از پر کاه کسی مباد | |||||
لرزد دلم ز قامت خم همچو برگ بید | دیوار پیگسسته پناه کسی مباد | |||||
در حیرتم که توبه کنم از کدام جرم | بیش از شمار، جرم و گناه کسی مباد | |||||
صائب دلم سیاه شد از کثرت گناه | این ابر تیره پردهی ماه کسی مباد |