صائب تبریزی (غزلیات)/ز خار زار تعلق کشیده دامان باش
ز خار زار تعلق کشیده دامان باش | به هر چه میکشدت دل، ازان گریزان باش | |||||
قد نهال خم از بار منت ثمرست | ثمر قبول مکن، سرو این گلستان باش | |||||
درین دو هفته که چون گل درین گلستانی | گشادهرویتر از راز میپرستان باش | |||||
تمیز نیک و بد روزگار کار تو نیست | چو چشم آینه در خوب و زشت حیران باش | |||||
کدام جامه به از پردهپوشی خلق است؟ | بپوش چشم خود از عیب خلق و عریان باش | |||||
درون خانهی خود، هر گدا شهنشاهی است | قدم برون منه از حد خویش، سلطان باش | |||||
ز بلبلان خوشالحان این چمن صائب | مرید زمزمهی حافظ خوشالحان باش |