صائب تبریزی (غزلیات)/نه گل، نه لاله درین خارزار میماند
نه گل، نه لاله درین خارزار میماند | دویدنی به نسیم بهار میماند | |||||
مل خنده بود گریهی پشیمانی | گلاب تلخ ز گل یادگار میماند | |||||
مگر شهید به این تیغ کوه شد فرهاد؟ | که لالهاش به چراغ مزار میماند | |||||
مه تمام، هلال و هلال شد مه بدر | به یک قرار که در روزگار میماند؟ | |||||
چنین که تنگ گرفته است بر صدف دریا | چه آب در گهر شاهوار میماند؟ | |||||
ز لاله و گل این باغ و بوستان صائب | به باغبان جگر داغدار میماند |