عبید زاکانی (غزلیات)/دلداده را ز تیر ملامت گزند نیست
دلداده را ز تیر ملامت گزند نیست | دیوانه را طریقهی عاقل پسند نیست | |||||
از درد ما چه فکر وز احوال ما چه باک | آنرا که دل مقید و پا در کمند نیست | |||||
فرهاد را که با دل شیرین تعلقست | رغبت به نوشدارو و حاجت به قند نیست | |||||
هرجا که آتش غم دلدار شعله زد | جان برفشان به ذوق که جای سپند نیست | |||||
بس کن عبید با دل شوریده داوری | بیچاره را نصیحت ما سودمند نیست |