عبید زاکانی (غزلیات)/لطف تو از حد برون حسن تویی منتهاست
لطف تو از حد برون حسن تویی منتهاست | پیش تو نوش روان درد تو درمان ماست | |||||
عشق تو بر تخت دل حاکم کشور گشای | مهر تو بر ملک جان والی فرمانرواست | |||||
پرتو رخسار تو مایهی مهر منیر | چهرهی پرچین تو جادوی معجز نماست | |||||
نرگس فتان تو لعبت مردم فریب | غمزهی غماز تو جادوی معجز نماست | |||||
از تو همه سرکشی وز طرف ما هنوز | روی امل بر زمین دست طمع بر دعاست | |||||
گر کشدت ای عبید سر بنه و دم مزن | عادت خوبان ستم چارهی عاشق رضاست |