عطار (غزلیات)/اصحاب صدق چون قدم اندر صفا زنند

عطار (غزلیات) از عطار
(اصحاب صدق چون قدم اندر صفا زنند)
  اصحاب صدق چون قدم اندر صفا زنند رو با خدا کنند و جهان را قفا زنند  
  خط وجود را قلم قهر درکشند بر روی هر دو کون یکی پشت پا زنند  
  چون پا زنند دست گشایند از جهان ترک فنا کنند و بقا را صلا زنند  
  دنیا و آخرت به یکی ذره نشمرند ایشان نفس نفس که زنند از خدا زنند  
  هرگه که‌شان به بحر معانی فرو برند بیم است آن زمان که زمین بر سما زنند  
  دنیا و آخرت دو سرای است و عاشقان قفل نفور بر در هر دو سرا زنند  
  بکر است هر سخن که ز عطار بشنوی دانند آن کسان که دم از ماجرا زنند