عطار (غزلیات)/ای دلشده دلربای من کیست
ای دلشده دلربای من کیست | از جای شدم به جای من کیست | |||||
بیگانه شدم ز هر دو عالم | واگه نه که آشنای من کیست | |||||
ره گم کردم درین بیابان | کو رهبر و رهنمای من کیست | |||||
جان میکاهم درین ره دور | پیک ره جانفزای من کیست | |||||
صد بار بریختند خونم | در عهدهی خونبهای من کیست | |||||
هر دم گرهی عظیم افتد | در پرده گرهگشای من کیست | |||||
صد کار فتاده هر کسی را | غمخوارهی من برای من کیست | |||||
محرومم ازین طلب که دارم | مطلوب حرمسرای من کیست | |||||
گر من سجلی کنم درین کار | جز زردی رخ گوای من کیست | |||||
بر گفت فرید ماجرایی | اشنودهی ماجرای من کیست |