عطار (غزلیات)/ای مرقع پوش در خمار شو
ای مرقع پوش در خمار شو | با مغان مردانه اندر کار شو | |||||
چند ازین ناموس و تزویر و نفاق | توبه کن زین هر سه و دین دار شو | |||||
یا برو از حلقهی مردان دین | در میان حلقهی کفار شو | |||||
یا منادی کن اناالحق در جهان | چون اناالحق گفته شد بر دار شو | |||||
چون نهای در کفر و در ایمان تمام | گیر زناری و در خمار شو | |||||
چون حضورت نیست در مسجد دمی | بی مرقع گرد و با زنار شو | |||||
عاجزی در دین و زهد خویشتن | خیز و زین دین تهی بیزار شو | |||||
چند باشی در حجاب خویش تو | عالم تجرید را عطار شو |