| | | | | | |
|
تا جمال تو بدیدم مست و مدهوش آمدم |
|
عاشق لعل شکربارش گهر پوش آمدم |
|
|
نامهی عشقت بخواندم عاشق دردت شدم |
|
حلقهی زلفت بدیدم حلقه در گوش آمدم |
|
|
سرخ رو از چشم بودم پیش ازین از خون دل |
|
زردرو از سبزهی آن چشمهی نوش آمدم |
|
|
شغبهی آن شکرستان شکربار ار شدم |
|
فتنهی آن سنبلستان بناگوش آمدم |
|
|
خواب خرگوشم بسی دادی ندانستم ولیک |
|
هم به آخر در جوال خواب خرگوش آمدم |
|
|
کی بگردانم ز تو از هر جفایی روی از آنک |
|
تو جفا کیش آمدی و من وفا کوش آمدم |
|
|
عشق تو کاندر میان جان من شد معتکف |
|
کی فراموشش کنم گر من فراموش آمدم |
|
|
وصف میکرد از تو عطار اندر آفاق جهان |
|
نک سخن ناگفته حالی گنگ و مدهوش آمدم |
|