عطار (غزلیات)/دل درد تو یادگار دارد
دل درد تو یادگار دارد | جان عشق تو غمگسار دارد | |||||
تا عشق تو در میان جان است | جان از دو جهان کنار دارد | |||||
تا خورد دلم شراب عشقت | سرگشتگی خمار دارد | |||||
مسکین دل من چو نزد تو نیست | در کوی تو خود چکار دارد | |||||
راز تو نهان چگونه دارم | کاشکم همه آشکار دارد | |||||
چندین غم بی نهایت از تو | عطار ز روزگار دارد |