عطار (غزلیات)/ساقیا گه جام ده گه جام خور
ساقیا گه جام ده گه جام خور | گر به معنی پختهای می خام خور | |||||
زر بده بستان می تلخ آنگهی | با بت شیرین سیماندام خور | |||||
گردن محکم نداری پس که گفت | کز زبونی سیلی ایام خور | |||||
ترک نام و ننگ و صلح و جنگ گیر | توبه بشکن میستان و جام خور | |||||
با فلک تندی مکن عطاروار | باده بستان لیک با آرام خور |