| | | | | | |
|
چه شاهدی است که با ماست در میان امشب |
|
که روشن است ز رویش همه جهان امشب |
|
|
نه شمع راست شعاعی، نه ماه را تابی |
|
نه زهره راست فروغی در آسمان امشب |
|
|
میان مجلس ما صورتی همی تابد |
|
که آفتاب شد از شرم او نهان امشب |
|
|
بسی سعادت از این شب پدید خواهد شد |
|
که هست مشتری و زهره را قران امشب |
|
|
شبی خوش است و ز اغیار نیست کس بر ما |
|
غنیمت است ملاقات دوستان امشب |
|
|
دمی خوش است مکن صبح دم دمی مردی |
|
که همدم است مرا یار مهربان امشب |
|
|
میان ما و تو امشب کسی نمی گنجد |
|
که خلوتی است مرا با تو در نهان امشب |
|
|
بساز مطرب از آن پردههای شور انگیز |
|
نوای تهنیت بزم عاشقان امشب |
|
|
همه حکایت مطبوع درد عطار است |
|
ترانهی خوش شیرین مطربان امشب |
|