فخرالدین عراقی (فصل دهم)/دل دیوانه باز بر در عشق
دل دیوانه باز بر در عشق | به دمی درکشید ساغر عشق | |||||
باز جانم به مهر دربند است | مهره گرد آمده به ششدر عشق | |||||
کرد بازم مشام جان خوشبو | نکهتی از بخور مجمر عشق | |||||
وه! که ناگه بسر برآید باز | دیگ سودای ما بر آذر عشق | |||||
نامهی دوست زیر پر دارد | در هوای دلم کبوتر عشق | |||||
حسن روی تو میرباید دل | ورنه دل را نبود خود سر عشق | |||||
گر عراقی بدی خریدارت | لایق وصل بود و در خور عشق |