| | | | | | |
|
تا با تو آرمیدهام از خود رمیدهام |
|
منت خدای را که چه خوش آرمیدهام |
|
|
روی تظلم من و خاک سرای تو |
|
دست تطاول تو و جیب دریدهام |
|
|
در اشک من به چشم حقارت نظر مکن |
|
کاین لعل را به خون جگر پروریدهام |
|
|
زان پا نهادهام به سر آهوی حرم |
|
کز تیر چشم مست تو در خون تپیدهام |
|
|
گو عالمی به مهر تو از من برند دل |
|
زیرا که من دل از همه عالم بریدهام |
|
|
هر موی من شکسته شد از بار خستگی |
|
از بس به سنگلاخ محبت دویدهام |
|
|
آن بقاست زهر فنا در مذاق من |
|
تا شربت فراق بتان را چشیدهام |
|
|
کیفیت شراب لبت را ز من مپرس |
|
کاین نشه را شنیدهام اما ندیدهام |
|
|
گر بر ندارم از سر زلف تو دست شوق |
|
عیبم مکن که تازه به دولت رسیدهام |
|
|
آهی کشم به یاد بناگوش او ز دل |
|
هر نیمه شب که طالب صبح دمیدهام |
|
|
افتادم از زبان که به دادم رسید دوست |
|
رنجی کشیدهام که به گنجی رسیدهام |
|
|
طفلی به تیر غمزه دلم را به خون کشید |
|
کز تیر وی کمان فلک را کشیدهام |
|
|
تا گوش من شنیده فروغی نوای عشق |
|
باور مکن که پند کسی را شنیدهام |
|