فروغی بسطامی (غزلیات)/حق ز رخت کرده ظهور ای صنم
متن ایتالیک
-
شرح
-
شرح
حق ز رخت کرده ظهور ای صنم | این چه ظهور است و چه نور ای صنم | |||||
قامت تو شور قیامت نمود | این چه قیام است و چه شور ای صنم | |||||
هیچ نمازی نپذیرد قبول | تا تو نباشی به حضور ای صنم | |||||
با رخ تو خواهش حور و قصور | محض گناه است و قصور ای صنم | |||||
با غم تو خاطر عشاق را | عین نشاط است و سرور ای صنم | |||||
با تو دلم را سر آمیزش است | وز همه در غین نفور ای صنم | |||||
پرده برانداز که اهل قصور | دیده بپوشند ز حور ای صنم | |||||
مردم هشیار همه گرم عجز | چشم و سرمست غرور ای صنم | |||||
صبر محال است ز رویت که نیست | خس به سر شعله صبور ای صنم | |||||
تا شب هجران تو را دیدهام | فارغم از روز نشور ای صنم | |||||
زنده به بوی تو شوم روز حشر | نی ز دم نغمهی صور ای صنم | |||||
ما همه موسی بیابان عشق | نخل قدت نخلهی طور ای صنم | |||||
ماه فروغی نشدی تا نکرد | بندگی صدر صدور ای صنم | |||||
حضرت نصرالله کز رای او | روی تو شد چشمهی نور ای صنم |