| | | | | | |
|
در خلوتی که ره نیست پیغمبر صبا را |
|
آنجا که میرساند پیغامهای ما را |
|
|
گوشی که هیچ نشنید فریاد پادشاهان |
|
خواهد کجا شنیدن داد دل گدا را |
|
|
در پیش ماهرویان سر خط بندگی ده |
|
کاین جا کسی نخواندهست فرمان پادشا را |
|
|
تا ترک جان نگفتم، آسوده دل نخفتم |
|
تا سیر خود نکردم نشناختم خدا را |
|
|
بالای خوشخرامی آمد به قصد جانم |
|
یا رب که برمگردان از جانم این بلا را |
|
|
ساقی سبو کشان را می خرمی نیفزود |
|
برجام می بیفزا لعل طرب فزا را |
|
|
دست فلک ز کارم وقتی گره گشاید |
|
کز یکدیگر گشایی زلف گره گشا را |
|
|
در قیمت دهانت نقد روان سپردم |
|
یعنی به هیچ دادم جان گرانبها را |
|
|
تا دامن قیامت، از سرو ناله خیزد |
|
گر در چمن چمانی آن قامت رسا را |
|
|
خورشید اگر ندیدی در زیر چتر مشکین |
|
بر عارضت نظر کن گیسوی مشکسا را |
|
|
جایی نشاندی آخر بیگانه را به مجلس |
|
کز بهر آشنایان خالی نساخت جا را |
|
|
گر وصف شه نبودی مقصود من، فروغی |
|
ایزد به من ندادی طبع غزلسرا را |
|
|
شاه سریر تمکین شایسته ناصرالدین |
|
کز فر پادشاهی فرمان دهد قضا را |
|
|
شاها بسوی خصمت تیر دعا فکندم |
|
از کردگار خواهم تاثیر این دعا را |
|