| | | | | | |
|
دی به رهش فکندهام طفل سرشک دیده را |
|
در کف دایه دادهام کودک نورسیده را |
|
|
بخت رمیده رام شد وحشت من تمام شد |
|
کان سر زلف دام شد پای دل رمیده را |
|
|
از لب شکرین او بوسه به جان خریدهام |
|
زان که حلاوتی بود جنس گران خریده را |
|
|
گر به سر من آن پری از سر ناز بگذرد |
|
بر سر راهش افکنم پیرهن دریده را |
|
|
پرده ز رخ گشادهای ، داد کرشمه دادهای |
|
داغ دگر نهادهای لالهی داغ دیده را |
|
|
دل به نگاه اولین گشت شکار چشم تو |
|
زخم دگر چه میزنی صید به خون تپیده را |
|
|
چشم سیاه خود نگر هیچ ندیدهای اگر |
|
مست کمین گشاده را، ترک کمان کشیده را |
|
|
زهر اجل چشیدهام تلخی مرگ دیدهام |
|
تا ز لبت شنیدهام قصهی ناشنیده را |
|
|
هیچ نصیب من نشد از دهنش فروغیا |
|
چون به مذاق بسپرم شربت ناچشیده را |
|