فروغی بسطامی (غزلیات)/من ساده پرست و باده نوشم
من ساده پرست و باده نوشم | فرمان بر پیر می فروشم | |||||
مستغرق لجهی شرابم | مستوجب مژدهی سروشم | |||||
بر گردش ساقی است چشمم | بر پردهی مطرب است گوشم | |||||
آن جا که پیالهای، خرابم | و آن جا که ترانهای، خموشم | |||||
من گوش ز بانگ نی شنیدم | من چشم ز جام می نپوشم | |||||
هم آتش می بسوخت مغزم | هم ناله نی ببرد هوشم | |||||
در کردن توبه سست کیشم | در خوردن باده سخت کوشم | |||||
عشرت طلب و نشاط جویم | ساغر به کف و سبو به دوشم | |||||
جز پیر مغان نمیشناسم | جز قول بتان نمینیوشم | |||||
از طعن کسی نمیخراشم | وز کردهی خود نمیخروشم | |||||
تا روز جزا کشد فروغی | کیفیت بادههای دوشم |