فروغی بسطامی (غزلیات)/چراغی کاین همه پروانه دارد
چراغی کاین همه پروانه دارد | یقین کز سوز ما پروا ندارد | |||||
نه چشمش مردمان را سرخوشیهاست | خوشا دوری که این پیمانه دارد | |||||
ز زنجیر سر زلفش توان یافت | که کاری با دل دیوانه دارد | |||||
دل خلقی به خاک او گرفتار | چه خرمنها کز این یک دانه دارد | |||||
هر آن دل کاشنای کوی او گشت | چه باک از شنعت بیگانه دارد | |||||
جهانی سرخوش از افسانهی اوست | چه افسونی در این افسانه دارد | |||||
غمش هر لحظه میکاود دلم را | مگر گنجی در این ویرانه دارد | |||||
ز اعجاز دم عیسی عیان است | که این فیض از لب جانانه دارد | |||||
فروغی فارغ است از ماه گردون | که ماهی امشب اندر خانه دارد |