مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۷/جلسهٔ ۳۰
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلسین - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۱ - سال هشتم
شماره مسلسل
دوره هفدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۳شنبه بیست و نهم مهرماه ۱۳۳۱ نشست ۳۰
فهرست مطالب:
- ۱- تصویب صورتمجلس
- ۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: کهبد- مهندس زیرکزاده - نریمان
- ۳ - قرائت نامه مجلس سنا راجع به تمدید حکومت نظامی
- ۴ - سوال آقای کهبد راجع بعوارضی که جهت جمعآوری فقرا گرفته میشود و جواب آقای وزیر کشور
- ۵ - سوال آقای حائریزاده راجع بعملیات اخلال گرای و جواب آقای وزیر کشور
- ۶ - اعلام تصویب صورت مجلس جلسه قبل
- ۷ - سوال آقای کهبد راجع بجریان کارخانه سمنان و جواب آقای وزیر کشور
- ۸ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
مجلس ساعت ده و نیم صبح بریاست آقای محمد ذوالفقاری (نایب رئیس) تشکیل گردید
- طرح صورت مجلس و مذاکره در صورت غائبین جلسه قبل
ویرایش۱- طرح صورت مجلس و مذاکره در صورت غائبین جلسه قبل
نایب رئیس - جلسه رسمی است صورت غائبین جلسه گذشته قرائت میشود. (بشرح زیرقرائت شد)
غائبین بااجازه آقایان: مکی - پارسا غائبین بی اجازه آقایان: بهادری - محمدحسین قشقایی - مدرسی - راشد - تولیت - دکتر امامی - مهندس حسیبی
دیرآمده بااجازه - آقای منصف ۴۵دقیقه
دیرآمدگان بی اجازه آقایان: دکتر مصباحزاده ۱۵دقیقه - مشار۲۰دقیقه - وکیلپور۲۰دقیقه - احمدفرامرزی ۲۰دقیقه - گنجه ایی ۲۰دقیقه - دکتر سنجابی ۲۵دقیقه - مهندس زیرکزاده ۲۵دقیقه - ناظرزاده ۳۰دقیقه - صرافزاده ۲۰دقیقه - زهری ۳۵دقیقه - حاج سیدجوادی ۳۵دقیقه - هدی ۳۵دقیقه - امامی اهری ۳۵دقیقه - دکتر بقایی ۳۵دقیقه - شهاب خسروانی ۴۰ دقیقه - دکتر فاخر۴۰دقیقه - خسروقشقایی ۴۰دقیقه - شوکتی ۴۵دقیقه - مصدقی ۴۵دقیقه - رفیع ۴۵دقیقه - خلخالی ۴۵دقیقه - امیرافشاری ۴۵دقیقه - دکتر معظمی ۴۵دقیقه - موسوی ۴۵دقیقه - دکتر ملکی ۴۵دقیقه - ذکایی ۴۵دقیقه - انگجی ۴۵دقیقه - مهندس غروی ۵۰دقیقه - عامری یک ساعت وپانزده دقیقه - نبوی یکساعت و۱۵ دقیقه - دکتر کیان یکساعت ونیم - معتمددماوندی یکساعت ونیم - دکتر فقیهی شیرازی یک ساعت و۴۵دقیقه
نایب رئیس - آقای وکیلپور
وکیلپور- اشتباه خیلی فاحشی شدهاست برای اینکه بنده آنروز قبل از تشکیل جلسه توی سرسرا بودم و اولین نفر هم بودهام که آمدهام اینجا آقایان هم شاهندند چیز غریبی است بنده نمیدانم کی این صورت را تهیه کردهاست خیلی اسباب تاثر و تعجب است حالا که البته اشتباه شدهاست ولی دستگاه مجلس نباید نامنظم باشدیک وکیلی ازابتدای جلسه حضورداشته باشد باز بنویسند غایب.
نایب رئیس - سوء تفاهم ایجاد نشود برای اینکه نظامنامه ساعت ۹معین میکند وقت جلسه را یکربع هم فرجه داده میشود آقایان باید باین موضوع توجه داشته باشند که ساعت ۹ باید در مجلس حضور داشته باشند (چند نفر از نمایندگان - صحیح است بسیار خوب است) این برای تذکربود که حضور آقایان عرض شد آقای مهندس غروی
مهندس غروی - عرض بنده هم مثل عرایض سایر آقایان است که در قسمت غیبت مراعات بفرمایند دفعات بعد.
نایب رئیس - آقای رفیع.
رفیع – تنها موقعی که مجلس بوظایف خودش رفتار کردهاست همین صورت جلسه امروز است و البته خود روسای مجلس تقصیرداشتهاند که هیچوقت جریمه نمیکردهاند البته آقایان نمیدانستهاند به آقایان تذکر بدهید بگویید ساعت ۹ ساعت ۸در فلان ساعت باید در مجلس حضور داشته باشند و اگر حاضرنشدند جریمه کنید الان ۲۰نفر را جریمه کردهاند در صورتیکه آقایان میآیند ساعت ۸و ۹ مینشینند و جلسه تشکیل نمیشود اگر تذکر دادید و نیامدند آن وقت جریمه بفرمایید.
نایب رئیس - این سابقاهم در جلسه خصوصی تذکرداده شدهاست معهذا بنده حالا نظامنامه را بعرض آقایان رساندم آقایان باید باین موضوع توجه داشته باشند آقای خلخالی.
خلخالی - عرض کنم بنده متاسفم من راغایب نوشتهاند (شمس قناتآبادی - غایب نیست دیر آمده نوشتهاند) و من حاضرهستم برای ایجاد نظم جریمه بشوم فقط راجع به آقای مدرسی خواستم عرض کنم که ایشان مریض هستند و مدتی است در بیمارستان راه آهن بستری هستند (صحیح است)
نایب رئیس - آقای خسروقشقایی
خسروقشقایی - بنده عرضی ندارم.
نایب رئیس - آقای مهندس زیرکزاده
مهندس زیرکزاده - در این جا آقای مهندس حسیبی را غایب بدون اجازه قید کردهاند در صورتیکه خود بنده تقاضای اجازه ایشان را خدمت آقای مهندس رضوی تقدیم کردهام.
نایب رئیس - بکمیسیون محاسبات ارجاع شده وقتی در کمیسیون محاسبات رسیدگی شد اصلاح میشود. آقای ناظرزاده
ناظرزاده - عرض کنم رسمیت جلسه از موقعی است که زنگ زده بشود لااقل بنده همیشه نیم ساعت یک ربع پیش از زنگ جلسه در مجلس بودم بدلیل اینکه جلسه پیش صورت غائبین را بنده خواندهام (مهندس غروی - خودتان عضو هیئت رئیسه هستید در هیئت رئیسه مطرح بفرمایید) با اینحال نیم ساعت برای بنده غایب نوشتهاند
یکی از نمایندگان – از ساعت نه و ربع نیم ساعت دیرآمدهاید
نایب رئیس - وقتیکه ساعت ۹را معین کردند باید یک ربع بعدش جلسه تشکیل شود این تذکری است که داده میشود برای بعدها فعلا چون اکثریت نیست رای بصورت مجلس برای بعد میماند چند نفراز آقایان اجازه نطق قبل از دستور خواستهاند
خسروقشقایی - صورت جلسه تصویب شد؟
نایب رئیس - چون عده کافی نیست میماند برای بعد
- بیانات قبل ازدستور آقایان: کهبد- مهندس زیرکزاده - نریمان
ویرایشنایب رئیس - آقای کهبد بفرمایید استدعا میکنم که توجه بفرمایید بیش از یک ربع صحبت نشود.
کهبد- در این چند روزه اغلب از همکاران عزیزم و همچنین عده ایی از اشخاص محترم چه کتبا و چه شفاها و چه بوسیله تلفن در مورد ازدیاد سرمایه بانک ملی از بنده سوالاتی فرموده که برای روشن شدن اذهان عمومی لازم دانستم در این خصوص توضیح مختصری بعرض برسانم. یقین دارم همه آقایان محترم و عموم اهالی این کشور توجه و علاقه مخصوصی به این موسسه مهم داشته و دارند و جای هیچ شبهه و تردید نیست که بانک ملی ایران خدمات گرانبهایی به اقتصادیات کشورنموده و مینماید و بر هر فرد ایرانی واجب و لازم است که از هر قسم حمایت و پشتیبانی از این بنگاه معظم که یگانه چشم و چراغ مالی و اقتصادی کشوراست بنماید. اصولا بانک ملی ایران بر دو قسمت است یکی قسمت نشر اسکناس که این جانب در مورخه ۲۱مرداد ماه ۱۳۳۱ جریان کامل آنرا مفصلا بعرض رساندم و در آن گزارش بطور وضوح توضیح لازم دادم که پشتوانه اسکناس ایران از حیث اعتبار به نسبت خود از تمام پولهای دنیا معتبرتر و اطمینان بخش ترمیباشد و در این خصوص بهیچوجه جای نگرانی برای احدی باقی نیست.
و اما قسمت دوم که باصطلاح قسمت بانکی نامیده میشود مطابق بیلان ۳۱ مرداد ماه ۱۳۳۱ سرمایه پرداخت شده بانک سیصد میلیون ریال و یک رقم بعنوان اندوخته یکهزار و سیصد میلیون ریال و یک رقم دیگربعنوان سپرده ثابت اندوخته قسمت نشر اسکناس یکهزار میلیون ریال و جمع معاملات یعنی بده و بستان بانک در یکماهه مرداد۱۳۳۱ بالغ بر سیزده میلیارد و یکصد و هشتاد میلیون و چهل و پنج هزار و ششصد و هشتاد و چهار ریال و بیست دینار میباشد و اما این اندوخته و سپرده ثابت ناشی از منافع حاصله بانک که ازسالهای متمادی بعنوان ذخیره نگهداری شده و تفاوت ارزیابی نرخ طلا که بموجب قانون ۲۸آبان ماه ۱۳۳۱ بنرخ بینالمللی روز تقویم شده و تفاوت ارزی میباشد از طرفی حجم معاملات بانک در سال بیش از ۴۴ برابر سرمایه اسمی آن میباشد بنده شایسته و معقول ندیدم با معتنابه بودن معاملات بانک و یا بودن دو هزار و سیصد میلیون ریال اندوخته که عملا مورد استفاده بانک بوده سرمایه بانک سیصد میلیون ریال باشد و چون ازدیاد سرمایه بدون آنکه تولید خدشه یا خسارتی کند مفید و واجب بوده و قطعا اثر مهمی از نظرافزایش حیثیات خارجی و داخلی و ترقی حجم معاملات و اعتبارات بانک داشت و از طرفی هم بیم آن میرفت بعلت دستنگی وقتی دولتها یک قسمت از اندوخته را مورد استفاده قراردهند این موضوع را بنده در هیئت نظارت اندوخته بانک مطرح و پیشنهاد کردم که از محل دو قسمت اندوخته سرمایه بانک تا میزان دو هزار میلیون ریال افزایش یابد نظر بنده را اصولا هیئت نظارت اندوخته بانک با حسن قبول تلقی و چون این کارمحتاج به قانون جدید بود بمعیت همکارمحترم جناب آقای موسوی خدمت جناب آقای نخستوزیر شرفیاب و پس ادای توضیحات مفصل عرایض بنده مورد توجه ایشان قرار گرفت و جناب آقای دکتر نصیری مدیر کل بانک را دعوت و چون ایشان هم نظر بنده راتایید و تصدیق فرمودند پیشنهادی تقدیم جناب آقای نخستوزیر راجع بازدیاد سرمایه بانک شده و جناب معظم له بموجب اختیارات قانونی که داشتند لایحه مزبور را تصویب و ابلاغ فرمودند بنده لازم میدانم از حسن نیت شخص جناب آقای نخستوزیرکه همواره آنچه راکه بخیر و صلاح مملکت تشخیص دهند بلا درنگ عمل میفرمایند سپاسگزاری نمایم و همچنین از جناب آقای کاظمی وزیر دارایی و جناب آقای دکتر نصیری مدیر کل بانک که در این خصوص بذل عنایت و توجه فرمودهاند و با این قدم کمک مهمی باین موسسه مفید اقتصادی که متعلق به کلیه اهالی این کشور است فرمودهاند امتنان و تشکرنمایم و ضمنا این نکته را بعرض میرسانم اینکه گفته میشود دولت مبلغ کلی به بانک بدهکار است درست نیست اگر در ترازنامه بانک دقت شود معلوم میشود که سرمایه و اندوخته بانک و همچنین موجودیتهای دولت که تقریبا معادل چهار میلیارد و کسری بالغ است معادل بدهی دولت میباشد. مطلب دیگری که لازم است بار دیگربعرض برسانم این است که بانک ملی ایران دو سرمایه دارد یکی مادی و دیگری معنوی است که آنهم دو قسمت است یکی علاقه و پشتیبانی عموم اهالی کشور از اعلی و ادنی قسمت دیگر وجود افسران و کارمندان بانک ملی که ایران اکثر اشخاص ورزیده و با اطلاع و بصیر و دلسوز میباشند و آنچه را که بنده در این مدت قلیل مشاهده کردم
آقایان مزبور بانهایت عشق و علاقه وحسن نیت کامل مشغول انجام وظیفه هستند و بنده به سهم خود از آنها تشکر و قدردانی میکنم و از اولیاء امور تمنی دارم وسائل تشویق آنها را بنحو مقتضی فراهم فرمایند. قریب ۱۹ماه است که ملت نجیب و شجاع ایران با نهایت بردباری و متانت و تحمل انواع شدائد و محرومیتها و مصائب به پیروی از نیات خیرخواهانه پیشوایان ملی و روحانی ایستادگی و مقاومت نموده و بادادن قربانیهای فراوان باعمال و ایادی استعمار مشغول جدال و مبارزه بوده و میباشد تا حدی به آمال و آرزوهای ملی خود یعنی کوتاه کردن ایادی اجانب و جلوگیری از مداخله آنان در امور کشور و ریشه کن نمودن بیدادگریهای خارجیها موفق گردیده و استقلال سیاسی و اقتصادی خود را بمعنی واقعی کلمه بدست آوردهاست و از زیر قیود استعمار و بندگی خارجیان رهایی یافتهاست بنده معتقدم هر ملتی که نخواهد زیر بار بندگی و عبودیت برود و بخواهد آقای خود باشد باید حوصله و صبرب خرج دهد مشقات بیشتری را تحمل بنماید تاموفق و کامیاب گردد در جلسه اسبق آقایان نمایندگان محترم راجع بنفت مطالبی بیان فرمودند که زبان حال ملت ایران بود بنده تذکر عرض کنم متاسفانه مجال نشد اینک که در این چند روزه قضیه غامض نفت بمرحله بحرانی رسیده و کشور ایران حساس ترین ادوار تاریخی خود را طی مینماید و در باب نفت مکاتباتی بین دولتین ایران و انگلیس مبادله شده لازم دانستم که تذکرات مختصری بعرض برسانم. دولت جناب آقای دکتر مصدق با گذشتهای فراوان و با حسن نیت برای حل قضیه نفت پیشنهاداتی معقول و منصفانه و دنیاپسند نمودند که قبول آن بنفع انگلستان و دنیای آزاد بود اما متاسفانه جواب انگلستان خالی از منطق و سفسطه آمیز و پیشنهاد متقابله آن بقدری جابرانه و برخلاف اصول و موازین عدالت بود که قبول آن برای ما مقدور و میسرنیست من نمیدانم آقایان چرچیل وایدن چرا نمیخواهند بفهمند که زمان عوض شده و طرز فکر و روحیه مردم امروز با مردم قرن ۱۹تفاوت فاحش دارد و حتی این تحول و تطور فکری در خود انگلستان نیز مشهوداست و دولت و ملت ایران بیدارشده و بیش از این اجازه نمیدهد که آلت دست استعمارگران شده و دارایی و ثروت او بغارت برده شود و خود برهنه و گرسنه ناظر و استعمارگری آنها باشد این آقایان باید ادوار غلامی و بردگی و زمان ملکه ویکتوریا را فراموش نموده و باوضاع و ادراک مردم امروز توجه نمایند من یقین دارم که ملت انگلیس از جریان حقیقی قضیه نفت بیخبراست زیرا مطبوعات و خبرگزاریهای انگلیس وقایع را در جراید انگلستان طوری منعکس میکنند که ملت انگلیس هرگز به بیدادگری و بفجایعی که زمامداران داونینگ استریت و وایت حال در خارج انگلستان مخصوصا در خاور زمین مرتکب میشوند متوجه نشوند والا بطور حتم خود ملت انگلیس از سایر ملل دیگر زودتر از ما دفاع نموده و بما کمک میکرد من از دانشمندان و رجال جوان مرد ملت انگلیس توقع دارم از لحاظ رعایت اصول بشریت در این قضیه بما کمک نموده و از فجایعی که دولت محافظه کار آنها برای تامین منافع نامشروع مرتکب میشود جلوگیری نمایند والا روزی خواهد رسید که این رفتار جابرانه دولت انگلیس که بنام ملت انگلیس اجرا میشودباعث گردد که مردم دنیا بملت انگلیس هم بد گمان شده و ازانگلیس و انگلیسی بیزار و متنفرگردند و گمان دارم اگر رجال صلح خواه و بشر دوست انگلیس خارج از دستگاه دولت انگیس بخواهند از پیشامدهای ناگوار آینده جلوگیری نمایند هنوز هم وقت باقی است در هر حال در مورد نفت دولت جناب آقای دکتر مصدق به نکاتی که عرض میشود باید توجه کامل داشته باشند:
- ۱- مظالم شرکت سابق نفت و روش ظالمانه دولت انگلیس را در گذشته بوسایل تبلیغاتی بسمع ملل آزاد جهان مخصوصا ملتین انگلیس و آمریکا برساند.
- ۲- حال که کاربقطع روابط سیاسی منجرشده از مذاکره مستقیم با دولت انگلیس در موضوع نفت خودداری فرموده و فقط با نمایندگان مختار شرکت سابق نفت وارد مذاکره شوند زیرا علاوه براینکه طبق رای دیوان دادگستری بینالمللی که بسیار عادلانه بوده دولت و ملت ایران با دولت انگلیس طرف دعوی نیستند و وقایع و تجربیات تلخ گذشته ثابت نمود که دولت محافظه کار انگلیس با ما سرسازش ندارد و بجنبه سیاسی قضیه بیش از جنبه مالی و اقتصادی آن اهمیت میدهد.
- ۳- قرارداد منحوس ۱۹۳۳ وهمچنین قرارداد گس گلشائیان که کاملا بی اعتبار و غیر نافذ است بهیچوجه مورد قبول ملت ایران نبوده و نیست و خود دولت انگلیس هم کرارا طی نامه و یادداشتهای اخیرخود این حقیقت را چه تلویحا و چه تصریحا تایید و تصدیق نمودهاست
- ۴- بموجب قرارداد دارسی ۵ دانگ از ۶ دانگ کلیه موسسات شرکت و دارایی منقول و غیرمنقول اعم از کشتی - سهام در سایر شرکتها- ذخیره نقدی تاسیسات داخلی و خارجی و بالا جمال آنچه که از بهره برداری از منابع نفتی ایران عاید شرکت سابق گردیده باشد متعلق بدولت ایران است و دولت مکلف است که این داراییها را که بهای آنها شاید از دو هزار میلیون لیره متجاوزباشد با دقت کامل مورد رسیدگی و جزء مدعی به خود قرار داده و حقوق مسلم ملت ایران را بنحو مقتضی استیفا نماید.
- ۵-در موقع ارزبابی مایملک و دارایی شرکت سابق در ایران فرسودهگی و مدت کار کرد و استهلاکات کارخانهها را دقیقا رعایت نمایند. با این ترتیب اگر در موقع رسیدگی بدعاوی طرفین دقیقا مستدعیات و حقوق حقه ملت ایران مورد مداقه و رسیدگی دستگاه بیطرفی قرارگیرد نه تنها دولت ایران چیزی بابت غرامت نباید بشرکت سابق نفت بپردازد. بلکه منابع معتنابهی بابت مشارکت در شرکتهای متعدد تابعه شرکت سابق و تاسیسات خارجی از ایران که حقا و قانونا جز اموال ملت ایران است که بسرقت رفتهاست از شرکت سابق طلبکار خواهد بود و باید بملت ایران مسترد شود. این تذکرات از لحاظ تامین صلح جهانی حائز کمال اهمیت است مادامیکه قضیه نفت باین صورت درآمده دولت جناب آقای دکتر مصدق باید بدون فوت وقت باصلاحات اساسی پرداخته و رفع بحران اقتصادی و مالی کشور را بنماید. سر لوحه اصلاحات عبارت از تقلیل و تعدیل بودجه کشور و ایجاد امنیت عمومی ازدیاد و تقویت کارهای تولیدی و انتفاعی مخصوصا توسعه صنایع کشاورزی و رفع بیکاری عمومی از راه افزایش سطح تولید کشاورزی و احداث کارخانجات و احیاء صنایع ملی و خصوصی کشور جلوگیری از اخلال ماجراجویان میباشد و اگر جناب آقای دکتر مصدق موقتا بمتمولین که در ادارات لشکری و کشوری هستند و همچنین به نمایندگان متمکن مجلسین حقوق نپردازد کسی باو ایراد نخواهد گرفت اگر دست دزدها را از بیت المال کوتاه کند و از حیف و میل اموال وجوه عمومی جلوگیری نماید تمام ملت ایران پشتیبان ایشان خواهند بود. در مدت تعطیلی مجلس بنده بیکار ننشسته طرحها و پیشنهاداتی راجع باصلاح اموردادگستری و مالیات تصاعدی و قانون ازدیاد سهم زارع و نگرفتن صدی سه از سهم کشاورزان و اصلاح حال مستخدمین دولت تهیه نموده و در چهار نوبت که خدمت جناب آقای نخستوزیرشرفیاب شدم مطالب و پیشنهادات مزبور را هرکدام در لایحه جداگانه تقدیم ایشان نموده و توضیحات مفصلی هم حضورا بعرض رساندم و از ایشان کمال تشکر و امتنان را دارم که باعرایض و پیشنهادات بنده توجه خاصی مبذول فرموده و قسمتی را در لوایح مصوبه گنجانیده و مورد تصویب قرار دادند امیدوارم بقیه نظریات و پیشنهادات بنده را که بخیر و صلاح جامعه و کشور است مورد مطالعه قرارداده و بمرحله عمل بگذارند و بعلت ضیق وقت از قرائت آنها خودداری میکنم و از هر یک نسخه برادیو و جراید تقدیم میکنم تا در صورتیکه صلاح بدانند در رادیو و جراید برای استحضارعامه منتشر فرمایند.
البته مطالب و پیشنهادات دیگری راجع باصلاح امورمالی و اقتصادی دارم که بعدا تقدیم خواهم نمود. در خاتمه توجه دولت را بحوزه انتخابیه خود شهریار و ساوجبلاغ معطوف میدارم البته آقایان محترم از وضع سد کرج استحضار دارند ساختن این سد بحال کشور مخصوصا اهالی محترم تهران بسیار مفید است قریب ۲۸ هزار کیلو وات برق بدون مخارج مستمر بتهران میدهد قریب ۷ هزار هکتار بسطح کشت فعلی علاوه خواهد و همچنین آب لوله کشی تهران تامین خواهد گردید و چند هزار نفرمشغول کار خواهندشد بنده چند روز قبل خدمت جنابان آقایان نخستوزیر و وزیر کشاورزی رسیدم پس از عرایض حضوری جناب آقای نخستوزیردستوارت موکد بسازمان برنامه صادر فرمودند و سازمان برنامه امور اقتصادی را انجام و اعلان مناقصه آن را صادر نمود. از این جهت از جنابان مزبور و همچنین مدیرعامل سازمان برنامه در این خصوص تشکرمی نمایم. عرض دیگر بنده موضوع راه نیمه تمام شهریاراست و با این که اعتبار آن تامین شده و پیمان آن منعقد و امضاء گردیده مع الوصف مسامحه میکنند هفتهای نیست که در این جاده اتفاق ناگواری رخ ندهد چند روز قبل اتوبوسی برگشت و عدهای تلف شدند و از وزارت راه خواستارم تا وقت نگذشته اقدام فوری و عاجلی فرمایند در مورد فرهنگ هم توجه جناب وزیر فرهنگ را به نواقص فرهنگ شهریار و ساوجبلاغ جلب و تقاضای توجه مخصوصی دارم. دو دبیرستان در شهریار و ساوجبلاغ که زمین آنها را مردم خریده و اهداء کردهاند نیمه تمام ماندهاست و با آنکه جناب آقای وزیر دارایی وعده مساعدت دادند از جناب ایشان خواهش دارم تا فصل نگذشته اقدامات لازم را در مقابل تقاضای وزارت فرهنگ صادر فرمایند. نامه ایی از اهالی محترم نهاوند بعنوان مجلس توسط بنده راجع براه خراب نهاوند رسیده بود در جلسه اسبق تقدیم مجلس رسیده بود در جلسه اسبق تقدیم مجلس کردم توجه آقای وزیر و معاون محترم وزارت راه را بخواسته آنها جلب میکنم. همچنین نامه از اهالی برغان و ولیان راجع بخسارت سیل که به اهالی واردشده بود در جلسه گذشته تقدیم کردم توجه جناب آقای وزیر دارایی و جناب آقای وزیر کشاورزی را در این خصوص جلب میکنم. در این چند روزه جریان نامطلوبی راجع بمسابقه ورودی دانشجویان داوطلب ورود بدانشگاههای پزشکی و حقوق در جریان است که موجب کمال تاسف میباشد با مضیقه و مشکلات ارزی که برای کشورایجاد شده و دانشجویان نمیتوانند برای ادامه تحصیل بخارجه بروند شایسته و سزاوار است تسهیلات بیشتری برای تحصیلات جوانان ایرانی در ایران فراهم شود. باید بهر نحوی شده از سایرمخارج غیرضروری دانشگاه کاست به بودجه ضروری دانشگاه اضافه نمود تا دانشگاه بتواند تمام قسمتهای خود را توسعه داده و کلیه دانشجویان را درهر رشته ایی که مایلند بپذیرند. این جوانان رجال آینده کشور خواهندبرد و تمام امیدواری مملکت باین جوانان است باید بهر نحوی شده موجب تشویق و دلگرمی آنان را فراهم کرد و از هر کجا شدهاست بودجه دانشگاه را تامین کرد از جنابان آقایان وزیر دارایی و فرهنگ جدا و مصرا خواستارم که توجه مخصوصی در این مورد بفرمایند. (احسنت).
نایب رئیس - آقای زیرکزاده بفرمایید.
مهندس زیرکزاده – قبلا اجازه میخواهم یک طومار از اهالی الیگودرز است به پشتیبانی از جناب آقای دکتر مصدق طومار دیگری از شعبه حزب ایران اراک است راجع بوضع فعلی و قطع روابط و یک عده تلگراف که بوسیله جناب آقای خسرو قشقایی رسیدهاست از شیراز آقای فریدون توللی کشاورزان فارس عدیلی مدیرروزنامه صدای شیراز از هفت گل نماینده کارگران نفت سفید کارگران قشقایی کارگران بختیاری کارگران و کارمندان اداره حمل و نقل نفت هفت گل و نفت سفید مبنی بر پشتیبانی از جناب آقای دکتر مصدق در وضع فعلی تقدیم میدارم. در این دو هفته یک وقایعی در ایران روی دادهاست که بنظربنده لازم است در مجلس ایران انعکاس داشته باشد یکی جواب است که دولت انگلستان به یادداشت اخیر ایران دادهاست یکی موضوع نفت است که بنده درش زیاد داخل نمیشوم فقط اشاره میکنم که این اصراری که دولت ایران همیشه نشان میداد که تصریح در عبارات میخواست معلوم شد که حق با دولت ایران بود چون بالاخره وقتی که مجبور شدند بعبارت صحیح هر چیزی را بخوانند معلوم شد که چه مشکلاتی دربین است و بالاخره آن چیزی که امروزبا آن روبرو هستیم و مقصود آنها است یک غراماتی است که ممکن است سالیان متمادی پرداختنش طول بکشد و قرارداد امتیاز ممکن است تبدیل بیک قرارداد پرداخت غرامتی بشود ولی موضوعی که بنده بیشتر میخواهم در اطرافش صحبت کنم قضیه اعلامیه وزارت امور خارجه انگلستان است در همان موقعی که یادداشت بدولت ایران داده شدهاست یک اعلامیهای از طرف وزارت امور خارجه انگلستان در انگلستان منتشر شدهاست البته این اعلامیه بمنظور مردم انگلستان است برای مردم انگلستان است و از جهتی هم بایستی در ایران بهش توجه کرد در قرن ۱۹ که در حقیقت قرن استعماری خوانده میشود دولتهای استعماری سیاست استعماری خودشان را سیاست نجات بشر سیاست کمک بمردمان عقب افتاده سیاست جلوگیری از ظلم و تعدی بملل خودشان معرفی میکردند برای اینکه همراهی و پشتیبانی ملت خودشان را داشته باشند این اعلامیه هم که منتشرشده تقریبا همان منظور را دارد میخواهد ملت انگلستان را در اشتباهاتی که موجود است نگاهدارد در این اعلامیه سه قسمت کاملا مجزا دیده میشود یکی اعلام دوستی با ایران یکی ادعای اینکه حفظ استقلال ایران همیشه مورد توجه و منطبق باعملیات انگلستان بودهاست و در حفظ استقلال ایران انگلستان سهمی دارد و دیگری شمارش یک عده کمک که در مواقع مختلف به ایران شدهاست بنده میخواهم که درباره هر یک از این موضوعات چند کلمه عرض کرده باشم دوستیکه در اعلامیه دولت انگلستان از آن صحبت میشود البته یک دوستی هست ولی بنظربنده میآید که دولت انگلستان از هر امری یک نوعی از آن امر را دوست دارد یعنی همانطوریکه در موضوع ملی شدن صنعت نفت یک نوعی از ملی شدن صنعت نفت را میخواهد در دوستی هم یک نوع از دوستی را که ما همیشه با آن روبرو بودهایم نوعی از دوستی که نتیجه اش را وضع فعلی مملکت ما امروز نشان میدهد لازم است یک تاریخچه مختصری از روابط ایران و انگلیس بعرض آقایان برسانم ما ایرانیها انگلستان را از اواخر قرن ۱۶ میشناسیم ولی تا اوائل قرن ۱۹این ارتباط ما یک ارتباط تجارتی است و ملت ایران از این ارتباط ضرری ندیدهاست و علت مهم این قضیه این است که این ارتباط در زمانی برقرار میشود که قوس صعودی ترقی انگلستان شروع نشدهاست هنوز و یا تازه شروع شده ولی قوس نزولی قدرت ایران هنوز شروع نشدهاست یعنی این دو ملتی که با هم روبرو هستند یکی شان تازه دارد قد علم میکند و یکی در بحبوحه قدرتش است و هنوز وضعیتی که بعد میبینیم شروع نشدهاست از این لحاظ ما از این روابط ضرری ندیدهایم ولی معهذا همانطوری که عرض کردم روابط تجارتی است استثنایی است یکی دومرتبه بیشترنیست برادارن شرلی هستنداین چیزهای خیلی جزئی ولی گاه بگاه است اما از ۱۸۰۰یعنی از اول قرن ۱۹ یک روابط دائمی بین ایران و انگلستان برقرار میشود روابطی که تا امروز ادامه دارد و خوشمزه اینجاست که اولین قراردادی که بین دولت ایران و دولت انگلستان بسته میشود در ۱۸۰۱ بوسیله سر جونز مالکلم باسم قرارداد اتحاد دائمی است از۱۸۰۱ تا الان که ۱۹۵۲ است یعنی ۱۵۱سال تمام ما با انگلستان رابطه دائم داشتهایم و در تمام این ۱۵۰ سال جز دو مرتبه یکی در ۱۸۳۹ و دیگری در۱۸۵۶ در قضیه افغانستان که جنگی در خلیج فارس یکدفعه با مسقط و یکدفعه با هندوستان راجع بافعانستان در گرفتهاست بغیر از این دو مورد در تمام این مدت با انگلستان روابط دوستانه داشتهایم در تمام وقایع داخلی ما در این مدت دولت انگلستان شرکت داشتهاست در تمام منازعات مناقشات کشمکشهایی که ما با همسایگانمان با دولتهای خارجی داشتهایم انگلستان باسم میانجی باسم نصیحت کننده بهر عنوانی که بخواهید داخل بودهاست در تمام این مدت همیشه صحبت از دوستی است تمام قراردادهایی که ما با انگلستان بستهایم چه تجارتی چه سیاسی در بالایش نوشته شدهاست تامین استقلال و تمامیت ارضی ایران حتی قرارداد ۱۹۰۷ که یک قرارداد تجزیهاست با این عبارت شروع میشود و حتی قرارداد ۱۹۱۹ که یک قرارداد تحت الحمایگی است باز با این عبارت نوشته میشود یعنی در تمام این مدت انگلستان خودش را حامی استقلال ایران طرفدار استقلال ایران اعلام میکردهاست در هر واقعه ایی که روی دادهاست انگلستان بعنوان میانجی و طرفدار ما آمدهاست از این جهت تعجبی نیست از مردم انگلستان که تاریخ ایران را از روی این قراردادها از روی چند مقاله ایی در موقع یکی از این وقایع را دیدهاند روابط ایران و انگلستان را آنها نوعی دیگر بدانند ولی این ۱۵۰سال اگر برای مردم انگلستان چند صفحه تاریخ چند مقاله روزنامه ایست برای ما ۱۵۰سال تاریخ است ۱۵۰ سال تاریخ ما است تاریخی که روز بروز زندگی کردهایم سه نسل بیشتر نیست الان در مملکت ما اشخاصی هستند که پدر برزگشان مسلما حکایت ۱۵۰ سال قبل را از پدرش شنیدهاست ما تاریخ این ۱۵۰سال خودمان رادرذهن داریم و اگر درذهن هم نباشددرجلوچشممان است در این ۱۵۰ سال ازکجاحرکت کرده و بکجا رسیدهایم مقابل چشم همه مان است پس این دوستی که درملت انگلستان یک لغت خیلی ساده ایی شایدتلقی بشوددرملت مادرش باید بیشترتامل و تعمق کرد چون این دوستیها اگر مسبب این بدبختیها نباشد موافق این بدبخیتها لااقل بودهاست ملت ایران بحق بعللی که بنده عرض میکنم این دوستی را یکی از علل بزرگ این بدبختیهای خودش میداند این دوستی یک دوستی مخصوصی است یک نوع مخصوصی از دوستی است یک دوستی است که یکطرفش مجبوراست همیشه منافع طرف دیگر را مراعات بکند و جای تاسف است که منافع آنطرف همیشه مخالف منافع ما بودهاست منفعت انگلستان در بیچارگی ما بودهاست والا از اینکه دو ملتی د ودولتی با هم ارتباط دوستانه داشته باشند و منافع هر دو تامین بشود هیچ امرمهمی نیست امری است که همه دولتها در ایجاد روابط خود خواهانند ولی اشکال اینجا پیدا میشود که نفع یکی در ضرر دیگری باشد این دوستی ما دوستی مخصوصی است و همانطورکه عرض کردم نفع یکی در ضرر دیگری است این دوستی ما دوستی مخصوصی است که یکطرف همیشه باید بپردازد یک طرف باید همیشه دریافت بکند برای اینکه ببینید چگونه این سیاست همیشه بضرر ایران بودهاست و نمیتوانسته غیر از این باشد یک نگاهی بعلل سیاست انگلستان بایستی کرد سیاست برخلاف آن چیزی که در روابط افراد است که ممکن است یک جنبه احساساتی داشته باشد در میان دولتها جنبه احساساتی ندارد فقط روی حیات و روی منافع مادی است هر وقت بخواهند سیاست یک مملکتی را نسبت به یک مملکت دیگر تعریف بکنند باید بنشینند ببینندکه روابط آنها از نقطه نظر مالی و نظریات آنها از نقطه نظر مادی چیست سال ۱۸۰۰ سالی است که انگلستان در هندوستان کاملا مستقر شدهاست سالی است که هنوز حماسه نادری در دنیا طنین انداز است هر انگلیسی با خودش فکر میکند که این سرزمینی که روزی نادری داشت و هندوستان را زیر و زبر داشت ممکن است باز هم چنین اتفاقی روی بدهد (صحیح است) بنابراین مقدمه این سیاست مقدمه جلوگیری از تجاوز ایران است تمام اقداماتی که در پنجاه سال اول میشود وقایع خراسان وقایع افغانستان حتی یک قسمتی از جنگهای ایران و روس یک قسمت عمده ایی از این وقایع شاید تا یک اندازه ایی اغتشاشات مذهبی جلوگیری از این خطر نفوذ بودهاست این خطر نفوذ را چگونه میشود از بین برد کسی تردید ندارد که نفع انگلستان باید جلوگیری از این خطرنفوذ بکند این خطر نفوذ را چگونه میشود از بین برد؟ باید آن کسی که میترسد عمل کند طوری باشد که نتواندعمل کند اگر از یک مملکتی میترسید بشما هجوم بیاورد باید یک کاری بکنید که نتواند هجوم بیاورد یعنی یک مملکت ضعیف یک مملکت خراب یک مملکت مغشوشی باشد نفع زمان نفع هندوستان نفع نایب السلطنگی هندوستان در این است که ایران ضعیف و مغشوش باشد ولی این سیاست خیلی زودتر از آن چیزی که فکرمی کردند عملی شد فساد دربار قاجاریه باندازهای بود و خستگی ملت ایران از انقلابات اواخر دوره صفویه تا زمان قاجاریه بطوری زیاد بود که این سیاست اضمحلال بسرعت عمل کرد و بعد از چند سالی سیاست هندوستان دیگر احتیاجی نداشت که سیاست جلوگیری از تهاجم ایران را داشته باشد و بعد توجه به یک سیاست دیگری شد جلوگیری ازتهاجم غیر دیگری خطری نبود که ایران به هندوستان حمله کند خطر این بود که دولت دیگری از راه ایران به هندوستان حمله کند ایران میبایستی یک مملکتی باشدکه عبور ازش مشکل باشد یک مملکتی باشد که بسهولت نتوان آنرا پایگاه حمله پایگاه تهاجم قرارداد (اخگر- و زندگی هم درش مشکل باشد) این البته نتیجه آن است که میفرمایید و نتیجه این مقصود است معروف است میگویند بشر از دریاعبور میکند و از بیابان عبورنمیکند و این مثال هم در اینجا صدق پیدا میکندهمینطور که میبینید تمام نقاط دنیا که بوسیله دریا با هم ارتباط داشتهاند و دریا فاصله شان بودهاست با هم بزودی ارتباط پیداکردهاند ولی آنجاییکه بیابان فاصله بودهاست قرنها ارتباطات عقب افتادهاست بیابانهای بزرگ دنیانشان میدهد که بشر از بیابان به سهولت نمیتواندعبور بکند البته بشر۵۰ سال قبل از این جهت میبایستی ایران یک بیابانی باشد که از آن نتوان عبورکرد هر قدربهندوستان نزدیک میشویم این بیابان وحشتناکترخواهد شد وضع کرمان وضع بلوچستان وضع سیستان نتیجه مستقیم این سیاست است وضع اقتصادی وضع مادی زندگی این ملت طوری باید باشد که بسهولت نشود ازش بعنوان پایگاهی استفاده کرد و سپر بلای هندوستان باشد. این سیاست دوستی این سیاست رفاقت این سیاست حفظ استقلال نتیجه مستقیمش این خواهدبود نمیتوانست غیر از این باشد اگر غیر از این میبود سیاست معنی نداشت.
نایب رئیس - آقای مهندس زیرکزاده وقت شما تمام شدهاست
مهندس زیرکزاده - بنده عرایضم تمام نشده تازه شروع کردهام
بعضی ازنمایندگان - رای میدهیم صحبت بکنند.
نایب رئیس - آقایان مخالف نیستند که ایشان به بیاناتشان ادامه بدهند؟ (گفته شد خیر) بفرمایید
مهندس زیرکزاده – بعد از جنگ جهانی اول اوضاع اسلحه اوضاع وسایل عالم بشریت فرق کرد دیگر بیابانها مانع عبور ارتشها نبود از این جهت بنظرمی آید که سیاست سپر بلای هندوستان تمام شده باشد و البته تمام هم شده ولی مردم آزادیخواه ایران یک اشتباهی کردند اشتباهشان در نتیجه عدم اطلاع از وقایع روز بود مردم آزادیخواه ایران فکرمیکردند که با این تغییر بزرگ که در وضعیت اسلحه جهانی پیش آمده ممکن است راستی راستی دیگر دوستی ایران و انگلیس یک دوستی حقیقی بشود یعنی حالا دیگر منافع انگلیس با منافع ایران متضاد نمیباشد اینطور فکر میکردند برای اینکه مبنای سیاست خلاء سیاست اضمحلال از بین رفته بود حق با آنهابود فقط از یک قضیه اطلاع نداشتد و آن قضیه این بود که در سال ۱۹۱۳ آقای چرچیل که الان نخستوزیر انگلستان میباشد و در آن موقع وزیر بحریه ودریاداری انگلستان بودند یک قانونی گذرانده بودند که سوخت کشتیهای جنگی را از ذغال تبدیل به نفت کرده بودند یعنی متوجه ا یران بمناسبت نفت شده بود و نفتی که در دست شرکت انگلیس و ایران بود یکسال بعد در دست دولت انگلستان افتاد و مبنای سیاست اولیه از دست رفت و یک مبنای سیاست جدیدی بدست آمد نفت را باید برد نفت را باید بحداکثر برد نفت را باید بحداقل قیمت برد یک عمل تجارتی خوب یک سیاست تجارتی خوب یک سیاستی که نتیجه اش متاسفانه باز با منافع ما مناسب نیست برای اینکه این عمل تجارتی یعنی استفاده حداکثر از منابع ملی یک مملکت به ارزان ترین قیمتها و این سیاست میسر نیست مگر اینکه آن ملت زبون و حکومتهای آن فاسد باشد راه دیگری وجود ندارد و هر دفعه که در دنیا این وضع پیش آمدهاست این نتیجه را دنبال داشتهاست نتیجه منطقی است هیچکاری هم نمیشود کرد سیاست همان باید باشد و این دوستی باز هم نتیجه اش این شد که ما بایستی فدا بشویم ما بایستی دهنده باشیم ما باید بسوزیم این سیاست هنوز هم ادامه دارد بنده نمیخواهم داخل در بحثهایی بشوم که هنوز در ایران بپایه ۵۰ سال قبل راجع به استراتژی راجع بموقعیت جغرافیایی و اینها میشود بنظربنده در سیاست فعلی جز سیاست تجارتی جز سیاست ارزان بردن چیز دیگری درب ین نیست این سرپیچی که الان ما میبینیم برای ۶۰۰ میلیون دلار است سرپیچی برای این است که یک عمل تجارتی بزرگی دارد مشکل میشود در این مدت ملت ایران در خیلی دفعات روی آشنایی به روحیه دموکرات مردم انگلستان متوجه ملت انگلستان شد خیلی دفعات متوجه مردم انگلستان شد مشروطیت ایران یکی ازمواقع خاصی است که آزادیخواهان ایران باعلم باین که مردم انگلستان قرنها برای آزادی خودشان جنگیدهاند متوجه انگلستان شدهاند ولی باز هم در اینجا دولتها انگلستان با ما ظاهرا همراهی کردهاند ولی در باطن بما لطمه زدهاند استبداد را از بین بردند ولی استبداد را در لباس مشروطه بما تحمیل کردند قلاده ایی که بگردن ملت ایران بودعوض نشد انگلیسها فقط آن را رنگ سبز و سرخ و سفید زدند (نریمان – از اول هم شدیدتر شد) مطلب دیگر آن اعلامیه صحبت از کمکهایی است که بملت ایران شدهاست مخصوصا از یک خرید گندم و از یک ۸ میلیون لیره اسم میبرم این موضوع اگر در انگلستان روشن نیست در مملکت ایران بخوبی روشن است ملت ایران تمام منافع اقتصادی خودش را در اختیارنیروهای ملل متحد قرارداد هر چه مواد کشاورزی مواد صنعتی وسایل نقلیه وسایل ارتباط داشت بارزانترین قیمتها در اختیار ملل متحد قرارداد و در مقابلش پولی هم ندادند و گفتند مقداری گندم بما دادند (نمایندگان - هرچه داشتیم بردند) معروف است که گندمهای داخلی ایران بودهاست که جابجا کردهاند (دکتر سنجابی - آقای زیرکزاده بفرمایید قیمت نان ۳۰ برابر و قیمت قند۶۰ برابر شد که پول آنرا ملت ایران پرداخت) بلی قیمت نان ۳۰ برابر و قند۴۰ برابر شد که از جیب ملت ایران بیرون رفت ولی بنده یک اطلاع خصوصی دارم گندمی که خریده شد بوسیله نماینده ایران بود و مجبور کردند که آن معامله قطع شود وباسم یو کی سی سی انجام شود و این کمکی که آقایان میگویند یک شوخی بیش نیست و بنظر بنده بحث در شوخیها موردی ندارد قضیه هشت میلیون لیره خیلی خوشمزه تراست اطلاعاتی که بنده از مهندسین راه آهن دارم ضرری که از این فشار حمل و نقل به راه آهن ایران واردشد و قیمتی که آنها پرداختند و طریقه آن و آن چه که بالاخره بحساب آوردند در حدود یکدهم آن مقداری است که حقیقتا در این راه از جیب ملت ایران رفتهاست و در مقابل این خسارتها قرارشد هشت میلیون لیره بما بدهند و آنهم اگر خوب بخاطرم باشد پنج میلیون لیره اش را قرار گذاشتند که دولت ایران مجبوراست فلان جنس را از فلان محل بخرد حسابی که همیشه هست و این دعوی هنوزم هست و اگر بیک علتی تا بحال مجبور میشدهاند لیرههایی بایران بدهند بلافاصله وضعی پیش میآمده که این لیرهها باید از ایران برود بیرون این حساب سی سال است جاری است از هر راهی ارزی در ایران آمده از راه دیگری باید بیرون برود و این قضیه هشت میلیون لیره هم با آنهمه حساب سازیش به آنصورت درآمد که آقایان میدانید این دوستی بوده که با ما داشتهاند و متاسفانه باید بنده یک عبارتی را عرض کنم و آن این است که تبلیغات دامنه دار و توانای ملل خارجی به اندازه ایی است که نه تنها اینها موفق میشوند ملل خودشان و افراد اروپایی را گمراه نگاهدارند بلکه گاهی اوقات اثر تبلیغاتشان در خود همان مملکتهایی که عملی را انجام میکنند دیده میشود در ایران کار بجایی رسید که عده ایی استقلال ایران را مدیون وجود انگلستان دانستند کار بجایی رسید که میگفتند اگر نفت را از دست انگلستان گرفیتم دیگر انگلستان بایران علاقهای ندارد و استقلال مملکت ازبین رفتهاست (خلخالی – آنها مغرض بودهاند) مسلما مغرض بودهاند نمیتوانستند اشخاصی باشند که جزو ملت ایران محسوب گردند ولی حقیقت امر این است که استقلال یک ملتی بسته بخود آن ملت است (صحیح است) استقلالی که متکی به تضمین و تامین و حفاظت دیگری باشد این استقلال نیست (صحیح است) و آنهایی که طرفدار استقلال مملکت ما هستند بایستی بکوشند که مملکت روی پای خودش بایستد. الان دولت ایران یک عملیاتی را در نظر دارد انجام بدهد و این عملیات برای این است که باین نوع دوستی مخصوصا خاتمه داده بشود و اگر حقیقتا دوست ما هستند باید با ما دوستانه رفتار کنند و اگر دوست نیستند چه علتی دارد که ما در لفافه دوستی همینطور مشکلات را تحمل کنیم از طرفی یک نظر دیگری راهم باید توجه داشت وآن این است که آیا در وضع حاضرملت ایران توانایی این که خودش امور خودش را اداره کند دارد یا ندارد بنده از این مطلبی که آقایان فرمودند میخواهم استفاده کنم و در اینجا بنام یک مهندس ایرانی بنام یک فرد حزبی که از گوشه و کنار مملکت اطلاع دارد از وضع اقتصاد از وضع نیروهای معنوی از وضع نیروهای مادی مردم ایران اطلاع دارد خدمتتان عرض میکنم که آقا افسانه ناتوانی ایران افسانه خیانت کاران است (نمایندگان - صحیح است) ملت ایران یک ملتی است که نیروهای مادی و معنوی بی مانندی در خودش ذخیره دارد (صحیح است) ولی در این مملکت همه چیز تلف میشود نیروهای مادی و معنوی و تمام انرژیهای ما هدر میرود تمام استعداد ما ازبین میرود تمام منافع اقتصادی ما بواسطه مشکلاتی که یک عده خائن نادان احمق ایجاد کردهاند عملا غیرقابل استفاده ماندهاست (صحیح است) روزی بود در این مملکت که یک صاحب فن خارجی را یک ساحر یک معجزه گر میدانستند یک روزی بود که یک خارجی وقتی حرفی میزد همه در مقابل او ساکت بودند و میگفتند ببینید فرنگی چه میگوید در همین مجلس وکیلی روزی گفتن انستیتو پاستور اصطبل است ولی آقا آن روز دیگر گذشتهاست و با کمال تاسف خیلیها توجه نمیکنند که آن روز گذشتهاست امروز در ایران شما هزارها جوان تحصیل کرده دارید آن روز شاید ده نفر مهندس نخیر دو نفرمهندس هم در ایران نبود امروز هزار مهندس در ایران هست امروز دیگر فرنگی برای ما لولو نیست امروز مسلما پنج شش هزار ایرانی در تمام پایتختهای بزرگ اروپایی با بهترین جوانان اروپا با باسوادترین جوانان اروپا مسابقه دادهاند با آنهاشانه به شانه رفتهاند دیگر گذشتهاست آن زمان امروزهیچ رشته علم هیچ رشته فنی نیست که شما یک یا چند نفرایرانی پیدا نکنید که در آن فن وارد باشد وارد باین معنی که بداند از اوچه میداند چه چیز را میداند و چه چیز را نمیداند امروز اگر از بمب اتمی برای شما حرف میزنند ایرانیانی هستند که بیایند برای شما بگویند که آقای برای ساختمان بمب اتمی چه چیزهایی را باید داشت از حیث آدم از حیث جنس امروز آقا ما در زمره ملل متمدن جهانیم یعنی همانطور که فرانسه استفاده میکند همینطوری که فرانسه مینشیند محاسبه میکند برای یک طیاره کنستلاسیون فلان چیز را باید از آمریکا بیاورد فلان چیز را باید از جای دیگر بیاورد فلان چیزش را باید از سوئد بیاورد ما هم در همان مرحله هستیم منتها شاید آنها عالبش را داشته باشند فرانسه ده در صد مایحتاجش را باید از جای دیگر تامین کند و ما۳۰ درصد را (صحیح است) والا حرف دیگری در بین نیست وقتی که یک ملتی دانست که چه میخواهد آن ملت میتواند بشرط اینکه حقیقتا بخواهد استقلال هم موضوع ارادهاست بایستی یک ملتی اراده داشته باشد که روی پای خودش بایستد (صحیح است) اگر این اراده در تمام افراد مملکت ما ایجاد شد ما هیچگونه احتیاجی از نقطه نظر زندگی روزانه و بقای حیات خودمان بخارجی نداریم (اخگر- الحمدالله که این اراده وجود دارد) ممکن است که ما امروز نتوانیم پارچههایی نظیر پارچههای پورکشایر تهیه کنیم (فرزانه - ضرورت ندارد) ولی ما درموقعیتی هستیم که میتوانیم ادعاکنیم مردم ما در سرما بدون بالاپوش نخواهند ماند ممکن است ما نتوانیم ادعاکنیم که بتمام مردم ایران ماهی دو کیلو قند میتوانیم بدهیم ولی میتوانیم ادعا کنیم که لااقل ماهی نیم کیلو بهشان بدهیم (صحیح است) این توانایی مردم ایران قابل ملاحظهاست و بنده انتظار دارم و امیدوارم که دولت ایران این توانایی را در نظربگیرد و جسورانه در این مبارزه ایی که ملت ایران شروع کردهاست جلو برود (صحیح است) ولی بنده فراموش نمیکنم خدمت آقایان وزراء عرض کنم که این توانایی لازمه اش این است که بدنبال اشخاص توانا برویم اگر بدنبال فرسودهها بروید (ملک مدنی - اصلاحات را باید شروع کنند) اگر بدنبال چرخهای متلاشی شده آنهایی که سی سال است این دستگاه را باین روز درآوردهاند بروید البته بجایی نخواهید رسید (صحیح است) یک بسیج نیروهای ملی چه مادی و چه معنوی لازم است در این بسیج تمام ملت ایران یک صدا و یک زبان هستند امیدوارم که اعلان حرکتش را دولت بما بدهد و ما همه با سر و پا در دنبالش میرویم (نمایندگان - احسنت احسنت)
نایب رئیس - آقای نریمان
نریمان - بنده چند مطلب بود که لازم دیدم بعرض مجلس شورای ملی برسانم یکی موضوع قطع رابطه سیاسی با انگلستان است. من فکرمیکنم نتیجه منطقی امرار وقتها کارشکنیها فشارها و تضییقاتی که دولت انگلستان در این مدت برای مملکت ما فراهم نموده همان قطع رابطه سیاسی است که دولت ایران ناگزیراز تعقیب و اجرای آن بودهاست وظیفه دولت ایران این است که باین روابط که در نتیجه رویه نامطلوب دولت انگلستان باین مرحله باریک رسیده خاتمه بدهد. ولی بنده فکرمیکنم مردم این مملکت هم یک تکلیفی در این باره دارند و آن تحریم امتعه انگلستان است. در جلسه روز یکشنبه ۲۷ مهرماه کمیسیون خارجه بنده این مطلب را گفتم و اظهارعقیده کردم که علت ندارد مردم این مملکت سالی یکصد و بیست میلیون تومان ضرر تجارت با انگلستان را بدهد یعنی حساب جمع و خرج تجارت با انگلستان با این مردم فقیر سالی در حدود۱۲۰ میلیون تومان بضرر ایران باشد البته جلوگیری از این ضرر باید نتیجه اقدام خود مردم باشد و خیلی خوشوقت شدم که دیشب در روزنامه خواندم که تحریم کالاهای انگلستان مورد توجه محافل ملی واقع گردیدهاست (صحیح است) در این جا تذکر یک مطلب نهایت ضرورت را دارد و آن اینست که تحریم امتعه انگلیس با قطع رابطه سیاسی و یا اقتصادی ایران با آن مملکت بهیچ وجه دلالت بر اینکه ایران از بلوک غربی دوری جسته و یا به بلوک شرقی نزدیک شده نمیباشد (صحیح است) بارها چه در دورههای گذشته و چه در این دوره مجلس از پشت این کرسی خطابه گفته شدهاست که ملت ایران با توجه بموقعیت خاصی که از لحاظ جغرافیایی دارد و این موقعیت در حفظ صلح جهانی بی اندازه موثراست خواهان بی طرفی کامل میباشد و مصمم است با تمام قوا این بی طرفی خود را حفظ نماید و میتوان گفت که یکی از نتایج بزرگ و فواید مهم مبارزه ملت ایران برای ملی نمودن صنایع نفت خود تامین و حفظ همین بیطرفی و صلح جهان بودهاست (صحیح است) و اگر امروز ملت ایران در اثر رویه نامطلوب که دولت انگلستان پیش گرفته مجبور بقطع رابطه سیاسی و یا اقتصادی با آن مملکت میشود این پیش آمد صرفا نتیجه سعی و کوشش ملت ایران برای حفظ و تامین بی طرفی کامل خود میباشد. مطلب دیگری که میخواستم عرض کنم موضوع مجلس سنا و صحبتهایی است که در جلسه گذشته در اینجا در این خصوص شد. همکار محترم آقای قناتآبادی راجع بمجلس سنا مطالبی فرمودند و نماینده محترم آقای دکتر سنجابی هم در ضمن بیانات ایشان اظهار عقیده فرمودند که تشکیل مجلس سنا با روح قانون اساسی مغایرت دارد بنده میخواستم در این قسمت توضیح بدهم که اگر مجلس سنا در راه انجام آمال و آرزوها و خواستههای ملت ایران موانعی تراشیده و این خواستهها را در کمیسیونهایی فراموشی مدفون و یا خواستههای مردم را بقالبهای دیگر در آوردهاست آیا در این عمل غیر از آنچه از این سازمان انتظار میرفت و برای آن ساخته شده کردهاست – از شیر حمله خوش بود از غزال رم - آقایان محترم درست توجه بفرمایید بعد از ۴۳ سال که از تاریخ مشروطیت ایران میگذشت آیا زنده کردن این دستگاه قرون وسطایی غیر از این بود که در راه آزادی ملت ایران و تحقق خواستههای مردم یک سد و مانع تازهای ایجاد کرده باشند. بنده مقدمات پیدایش فکر ایجاد مجلس سنا بعد از تقریبا نیم قرن که از عمر مشروطیت ایران میگذشت و مسافرت آقای نوری اسفندیاری بخارجه در قبال این فکر کاری ندارم (شمس قناتآبادی – بفرمایید بلندتر) بنده نمیگویم که بعد از ۴۳ سال که از مشروطیت ناقص ایران میگذشت تراشیدن یک سد تازه در مقابل ملت ایران یا بقول بعضیها ایجاد یک ترمز قانونی دیگر در راه اجرای نیات و انجام اراده ملت خدای نخواسته بصلاح دید دیگران بودهاست (دکتر سنجابی - مکمل مجلس موسسان) بنده نمیگویم در یک کشوری که قانون اساسی آن دم از حکومت مردم بر مردم میزند و ملت ایران را حاکم بر مقدار خود معرفی میکند داشتن یک مجلس دومی که نصف اعضای آن منتخب مردم نباشند و نصف دیگر آنرا هم با پشت هم اندازی و نقشه کشیهای حاصله از انتخابات دو درجه برگزینند در این دنیای امروزی چه صورتی دارد و آنرا بچه چیز میتوان تشبیه نمود مگر مردم شاهکارهای دکتر مصدق را در موقع انتخابات مجلس سنا در تهران فراموش کردهاند که اسامی انتخاب شدگان درجه دوم را قبل از انجام تشریفات انتخابات درجه دوم در پاکت لاک و مهرشده گذاشتند و بعد از انجام کار باالنتیجه حاصله عینا مطابقت داشت شما از یک دستگاهی که برروی این شالودههای غیرملی قرارگرفته باشد چه انتظاراتی دارید من ایراد آقایان را بمجلس سنا وارد نمیدانم من معتقدم که اگر مجلس سنا غیر از آنچه کردهاست بکند بر خلاف طبیعت و ساختمان خود و برخلاف نیت بانیان و احیاکنندگان خود عمل کردهاست (خسرو قشقایی - صحیح است) آنروزی که در انتخابات تهران مردم اظهار وجود نمودند و معلوم شد که نسیم فرحبخش جنبش ملی و بیداری مردم برای گرفتن حق خود وزیدن گرفته و آغاز شدهاست مصلحین خیراندیش بفکر ایجاد سدی در مقابل اراده ملت افتادند مجلس سنا محصول و نتیجه این فکر و اندیشه بود آنروزی که دیگر نمیشد با انجام انتخابات فرمایشی مجلس شورای دولتی درست کرد و خواهی نخواهی نمایندگان مردم در عمارت پارلمان رخنه میکردند فکر ایجاد احیای مجلس سنا هرقدر اصول آن مشمول مرور زمان شده باشد امید بخش و نجات دهنده بود و فکراصلاح و تغییر اصل ۴۸ قانون اساسی هم برضایت اطمینان خاطر را بیشتر فراهم میساخت این بود که در دنباله احیای مجلس سنا تشکیل مجلس موسسان قلابی در اردیبهشت ماه ۱۳۲۸ ضربه آزادیهای غیر واقعی و غیر حقیقی ملت ایران که فقط در الفاظ و عبارت قانون برخ ملت ایران کشیده شد و باز هم خواهند کشید وارد گردید شما اصل الحاقی مخدوش وکان لم یکن متمم قانون اساسی مصوب مجلس موسسان قلابی سال ۲۸ را بخوانند و بر آزادیهای این مردم گریه کنید مجلس سنا زائیده این روح تجاوزکارانه ایست که هیئت حاکمه فاسد این مملکت نسبت به آزادیهای ملت ایران و برای مقهورکردن اراده مردم این سرزمین از خود بروز دادهاست. درست کنندگان مجلس سنا بقدری نسبت به ملت ایران بی اعتنا و در عمل خود جری بودهاند که در ضمن احیای اصول مشمول مرور زمان شده قانون اساسی و در عین استناد باین قانون با عجله که برای ایجاد این مجلس داشتند از بعضی از اصول مسلم قانون اساسی عدول کردهاند شما قانون انتخابات مجلس سنا تصویب سال ۱۳۲۸ را بگیرید و با قانون اساسی تطبیق کنید خواهید دید چه اصول مسلمی از قانون اساسی را زیر پا گذاشتهاند اگر نیت و مقصود واقعی آنهایی که قانون اساسی ایران را نوشتند و عمل کردنداین بود که مجلس سنا را برای مملکت لازم میدانستند و آنرا یک سازمان ضروری برای سعادت مملکت تشخیص میدادند اگر فقط مقصود از گنجانیدن مواد راجع بمجلس سنا در قانون اساسی فقط بمنظور رعایت تمایلات و ملاحظه پادشاه وقت نمیبود آیا ممکن بود رجال صدر مشروطیت این قسمت از اصول قانون اساسی را بلا اثر وع قیم بگذارند و اجازه دهند در مدت ۴۳ سال این اصول کهنه شده مشمول مرور زمان گردد و اگر منظور تدوین کنندگان قانون اساسی مسکوت گذاردن اصول مربوطه بمجلس سنا نبود آیا گنجاندن اصل چهل و هفتم که میگوید مادام که مجلس سنا منعقد نشده فقط امور بعد از تصویب مجلس شورای ملی بصحه همایونی موشح و بموقع اجرا گذارده خواهدشد مورد و مصداق میداشت. بنده معتقدم نمایندگان مجلس شورای ملی باید کوشش کنند تمام قید و بندها و زنجیرهایی که بدست و پای ملت ایران زده شده پاره و شکسته شود. بنده معتقدم باید راه را برای ترقی و تعالی ملت هموار نمود و موانع را برداشت و زمینه مساعدی برای اصلاحات فراهم نمود شما از هیئت حاکمه پوسیده این مملکت انتظار اصلاحات را نداشته باشید- اساس و شالوده ایی که بر تجاوز بحقوق ملت استوار گردیده نمیتواند منشاء اصلاحات حیات بخش بشود- مادام که اراده ملت آزادانه بر این مملکت حکومت نکند مادام که یک طبقه ممتازه خود را مالک الرقاب این مردم بداند و حق وتو برخواستهها و آمال این مردم داشته باشد بهرشکل و صورت که این سدها و موانع وجود داشته باشد این مردم روی سعادت و رفاه نخواهند دید (صحیح است) اگر شما طالب اصلاحات هستید اگر حقیقتا مصمم هستید که باین مردم خدمت بکنید اگر میخواهید این لانه و آشیانه و این خانه عزیزشما که ایران است در ردیف ممالک زنده و مترقی دنیا قدم بردارد بیایید تمام موانعی که در راه حکومت ملی و در راه حکومت مردم بر مردم موجود است از بین بردارید- همه مردم دم از اصلاحات میزنند همه انتظار دارند ببینند آقای دکتر مصدق چه معجزه در این قسمت میکند ولی کمتر متوجه این مطلب اساسی هستیم که تا راه و جاده برای اجرای اصلاحات پاک و هموار نشود موفقیت در این هدف پایدار نخواهد بود- آنروزی فکر اصلاحات در این مملکت میتواند حقیقتا جامه عمل بپوشد که ملت بر مقدرات خود آزادانه حکومت کند- آیا شما تصور میفرمایید آن ملت ایران است که طالب اصلاحات نبوده که وضع ما بدین منوال مانده خیر چطور ممکن است مردمی نفع خود را تشخیص ندهند اگر در این کشوراصلاحات تا بحال خواب و خیال خوشی بیش نبوده به این علت است که خواستههای مردم اراده ملت بر اوضاع حکومت نمیکرده برای این است که هئیت حاکمه طالب اصلاحات نبوده به این جهت است که نفع خود را در پاشیدگی اوضاع در فقر و بی چیزی مردم در جهل و بیسوادی افراد جستجوکرده و بازهم میکند و خواهدکرد حق این بود که دنباله قیام سی ام به واژگون کردن این وضع غیرعادی کشیده و منجر میگردید اگر هزارها و هزارها مردم بیدار در روزسی ام تیرماه ۱۳۳۱ بدنهای خود را بی مضایقه سپر تیرهای هئیت حاکمه فاسده این مملکت کردند و خواستند که دکتر مصدق مجددا زمام امور را در دست گیرد برای این نبود که ایشان در همان اوضاع و احوال و در همان محیط تنگ و خفه کننده سابق مصدر خدمات مهمی بملت ایران گردد. ملت ایران خوب میداند که تا شالوده حکومت بر تحمیل اراده طبقه ممتازه بر مردم قرار دارد فکر اصلاحات ازعالم وهم و خیال بیرون نخواهدآمد باید کاری کرد که باسم تعدیل خواستهها و آرزوهای مردم سدها و موانعی در راه انجام خواستهها و اراده ملت وجود نداشته باشد اگر میخواهید که از بروز انقلاب خونین ملت جلوگیری کنید بیایید این سدها را بشکنید و در اداره امور عمومی به مملکت یک روح نوینی که مبتنی بر اصل مقدس حکومت اکثریت واراده واقعی ملت است برقرار سازیم - واقعه سی ام تیرماه و نهضت مقدس مردم در این روز فصل جدیدی در تاریخ حیات این مردم است مردم این مملکت در آنروز به هئیت حاکمه اعلام خطر نمودند و نشان دادند که به آسانی میتوانند اراده خود را هر وقت لازم شود تحمیل نمایند ولی باید گفت که اگر لازم گردد بار دیگر این اراده خودنمایی کند معلوم نیست که سرنوشت هیئت حاکمه لجوج این دفعه چه خواهدبود در این دنیای پر آشوب مصلحت نیست که کار لجاجت هیئت حاکمه ایران در مقابل ملت بار دیگر بقدرت نمایی ملت منجرگردد از این جهت بر همگی ما فرض است که بدون توجه بمنافع شخصی و طبقاتی راه را برای برقراری حکومت واقعی مردم بر مردم و تطبیق اصول اداره مملکت با اوضاع امروز دنیا هموارسازیم - بهترین راه برای تامین سعادت مردم بزرگترین وثیقه استقلال کشور این است که مقدرات مردم در دست خود مردم گذاشته شود و فکر قیمومیت طبقه ممتازه بر یک ملت رشید از مخیله هیئت حاکمه خارج شود(احسنت)
- قرائت نامه مجلس سنا راجع به تمدید حکومت نظامی
ویرایش۳- قرائت نامه مجلس سنا راجع به تمدید حکومت نظامی
نایب رئیس - لایحه ایست از مجلس سنا راجع به تمدید حکومت نظامی در تهران و حومه رسیده قرائت میشود (بشرح زیرقرائت شد)
- ریاست محترم مجلس شورای ملی اجازه تمدید مقررات حکومت نظامی در طهران و حومه برای مدت دو ماه از تاریخ ۵ صبح روز۲۹ مهرماه ۱۳۳۱ که در جلسه روز شنبه ۲۶ مهرماه ۱۳۳۱ بتصویب مجلس سنا رسیدهاست بضمیمه ایفاد میگردد. نایب رئیس مجلس سنا- دکتر سعید مالک
نایب رئیس - طبع و توزیع خواهد شد و در جلسه بعد مطرح میشود.
- سوال آقای کهبد راجع بعوارضی که جهت جمعآوری فقرا گرفته میشود و جواب آقای وزیر کشور
ویرایش۴- سوال آقای کهبدراجع بعوارضی که جهت جمعآوری فقرا گرفته میشود و جواب آقای وزیر کشور
نایب رئیس - آقایان وزیر کشور و وزیر اقتصاد ملی برای جواب سوالات آقایان حاضرهستند. آقای کهبد.
کهبد- سوالهایی که از جناب آقای وزیر کشور و آقای وزیر اقتصاد ملی نمودم در مورد چهار موضوع است (یکی از نمایندگان - پنج موضوع) بله پنج موضوع یکی از آنها که خیلی مهم است موضوع جمع آوری و نگهداری فقرای تهران است در زمان کابینه مرحوم رزمآرا تصویبنامه برخلاف قانون گذشت البته آقایان استحضار دارند که وضع مالیات و انشای آن فقط از وظایف مجلس شورای ملی و در بعضی اوقات از وظایف انجمنهای شهراست برای همان شهر (نبوی - وزارت کشور) حالا این تصویبنامه صادر شده و پولهایی گرفتهاند و تصویب نامه هم این بود که از هر اتومبیل در ماه دویست ریال و از هر گذرنامه ایی یک هزار ریال گرفته شود بنده کاری ندارم که این پول در این مدت چرا گرفته شده... (یکی از نمایندگان - کم است) البته بنده هم معتقدم که کم است و از هر گذرنامه باید دو هزار ریال گرفته میشدند هزار ریال ولی باید با قانون بگیرند نه برخلاف قانون البته در آنموقع خلاف قانونهای متعددی شده این هم یکی از آنهاست ولی در زمان کابینه جناب آقای دکتر مصدق که خود بنده از معتقدین ایشان هستم و بایشان رای دادهام و بازهم رای خواهم داد (حاج سیدجوادی - انشاء الله) میبایستی که وزرای ایشان توجه باین قسمتها داشته باشند و برخلاف قانون عملی صورت نگیرد حق بود که وقتی آقای وزیر کشورکه خودشان استاد فلسفه هستند و وارد در قوانین توجه میکردند (مهندس غروی - فلسفه با قانون ارتباطی ندارد) که این تصویب نامه خلاف قانون بیاید به مجلس مضافا باین که خود جناب دکتر مصدق هم بموجب قانون اختیارات حق انشای آن را داشتند (امامی اهری - آقایان اعتراض دارند که فلسفه با قانون ارتباطی ندارد) بهر جهت بنده سوالم از ایشان این بود که چه مبلغ از این پول گرفته شدهاست دخل و خرج این کجاست؟.... بطوری که بنده اطلاع دارم دو گزارش راجع باین مورد بوزیر کشور داده شده یکی از طرف آقای هیئت و دیگری از طرف بازرس دیگری و صریحا در اینمورد گزارشهایی بعرض آقای وزیر کشور رساندهاند که این پول گرفته شدهاست و بمصرف واقعی آن که جمع آوری فقرا باشد نرسیدهاست بنده میخواستم سوال کنم که چرا برخلاف قانون در زمان تصدی ایشان این پول گرفته شدهاست و چرا بمصرف واقعی خود نرسیدهاست و حیف و میل میشده؟ این سوال اول بندهاست تا بعد برسیم بسوالهای بعد فرزانه - جمع آوری فقرا که فایده ندارد باید ایجاد کارکرد.
نایب رئیس - آقای وزیر کشور
وزیر کشور- اظهار لطف یابی لطفی که جناب آقای کهبد به بنده کردند (مهندس غروی – هر دو بود آقا) بلی بنده هم هر دو را عرض کردم در هر صورت تشکرمیکنم در هر صورت تشکرمیکنم ولی خیال میکنم برای ایشان در خصوص آنچه که برطبق تصویبنامه در ۱۳۲۹ چنانکه خودشان اشاره فرمودند گرفته میشود شاید لفظ کمی شدید باشد مطلب این است که مالیات نگرفتهاند عوارض است و سوابق نشان میدهد که در این چهل و هفت سال مشروطیت شاید دهها مورد موجود باشد که عوارض گرفته شده (نبوی - صدها) بنده محتاط هستم برای اینکه از سوال دوم ایشان میترسم دهها مورد پیش آمده که عوارض وصول کردهاند و همچنان میکنند راجع به آنچه که در آن تصویبنامه ذکر شدهاست و تا کنون وصول شده بنده باید این نکته را هم بعرض مجلس مقدس ملی برسانم که این عوارض بوسیله یک بنگاه تعاون عمومی خارج از ادارات و دستگاهها و سازمانهای دولتی گرفته میشود و بمصرف میرسد وزارت کشور هیچگونه مداخله ایی در این کار ندارد فقط شهرداری یک نوع نظارتی در عوارض و مصرف آن میکند و مطابق سوالی که بنده از شهرداری تهران کردهام اطلاعاتی از آنجا رسیدهاست که مجموع آن حکایت میکند که آنچه گرفته شده نسبتا و شاید کمتر موردی داشته باشیم که عوارض گرفتنش باین اندازه توجه داشته باشد و مصارفش هم باین اندازه مورد احتیاج و نیازمندی عامه مردم باشد شهرداری گزارش میدهد که بنگاه تعاون که ذکرشدهاست کارهای متعدد و متنوعی کرده و نتایجی هم این اقدامات به بار آورده که بنده تصور نمیکنم رویهمرفته بد نبودهاست مبارزه با فقر و بیکاری و جمع آوری مستمندان بی سرپرست جمع آوری بیکاران و تهیه کار برای آنها جمع آوری عجزه که قادر بکار نیستند تعلیم و تربیت اینها و واردکردن اینها بانجام فرائض دینی و تهیه جا و مکان مناسب برای نگاهداری بینوایان و تمرکز آنها در نقاط مناسب (مهندس غروی - این اساسنامه آنجاست؟) خیر آقا این گزارشی است که از شهرداری رسیده (کهبد- دلیلش فقرایی هستندکه در خیابانها هستند) جناب آقای کهبد یاایهاالناس اتم الفقراء فقیر بسیار است و در این کشور کشته از بس که فزون است کفن نتوان کرد مظالمی شدهاست سازمانهای غلطی کارهای غلطی کردهاند و فقر و بیچارگی بوجود آمدهاست آقا اگر انتظار داشته باشند که بنگاه تعاون که جنابعالی با مبدا بلکه با مبادیش مخالفت میکنید تمام گدایان را جمع آوری کند و بساط مستمندان را برچیند و غنیشان بکند این مقدور نیست اینرا باید حضورتان عرض کنم مسلم این است که عدالت اجتماعی که منظور نظر همگان در این کشوراست و چه در قرآن و چه در کتب اخلاق و چه در تعلیم و تریبت و تمدن ما همه منظور نظربوده و امروزهم منظورنظراین ملت هست بنحوی که شاید در اشعار و ادبیات و کتب تغزلی خودمان و غزلیات خودمان هم اشاره باین امر میکنیم ولی تامینش و ایجاد اداره اش یک وسائلی لازم دارد شاید اینهم در جمع آن وسائل کلی یک وسیلهای باشد که شاید بیش از آنچه که حالا مورد لطف جنابعالی قرار گرفتهاست در خور لطف بوده بهرحال نگاه داری دیوانگان و کسانی که مشاعر آنهامختل بودهاست نگاه داری و جمع آوری اطفال بی سرپرست و بی پدر و مادر و تهیه وسایل زندگی برای آنها این نوع کارها که بنده از ذکر و شرحش برای اینکه اتلاف وقت نکرده باشم خودداری میکنم البته این گزارشی که اداره شهرداری دادهاست و عرض کردم بر حسب نظارتی است که در این امرمی کند یک جدولی همراه دارد که تصور میکنم قرائت آن جدول موجب ملالت خاطر آقایان را فراهم کند و آن جدول را تقدیم مقام ریاست میکنم و ممکن است که آقای کهبد هنگام فراغ بال به آن جدول رجوع بفرمایند و اگر تصورمیفرمایند و یا در نظردارند که اینکار اساس قانون صحیحی ندارد و باید تعطیل شود و این عوارضی که گرفته میشود نابجاست استدعا میکنم آنراهم در اینجا روشن بفرمایند و البته وزارت کشور و شهرداری مجری اوامر آقایان است.
نبوی - عوارض بسیار لازمی است
نایب رئیس - آقای کهبد توضیحی دارید مختصر بفرمایید
کهبد- وقت مجلس را نمیخواستم زیاد تلف کنم فرمایشات جناب آقای وزیر کشور با اینکه همانطوری که خودشان فرمودند ایشان استاد فلسفه هستند و بنده هم ناطق خوبی نیستم و شاید در مقابل ایشان بتوانم آنطور که باید و شایدعرایضم را عرض کنم ولی فرمایشات ایشان قانع کننده نبود اگر سابقه امروزعرایض بنده مورد توجه قرار گرفته بود این جواب بنده نبود بنده عرض کردم که یک مالیات و عوارضی وضع شدهاست اینرا باید جنبه قانونی به آن بدهند و اگر هم کم است زیادترش کنند هیچ مانعی ندارد کسی که میخواهند سوار اتومبیل شود بجای ۲۰ تومان ۲۰۰ تومان بدهد بنده هم یکی از آنهاخواهم بود ولی موضوع در جمع آوری و نگاهداری فقر او خرج صحیح آن بود با اینکه خود جنابعالی شاید استحضارداشته باشیدآقای هیات و یکی از بازرسهای وزارت کشور بجنابعالی گزارش دادهاند که این پول بمصرف راحتی و حقیقیش نمیرسد نمیبایستی به بنده اینطور جواب بدهید بنده میخواهم توجه جنابعالی را جلب کنم که این پول گرفته میشود برای مصرفی است که گمان میکنم هیچیک از آقایان مخالف نباشند و یا هیچ ایرانی مخالف نباشد که مردم پول بدهند برای جمع آوری فقرا همه موافقند ولی پول فقرا نباید درش حیف و میل بشود و از طرفی هم همینطوری که آقایان ملاحظه فرمودید اگر این پول کم است وبه نظرتان کم میآید اگر عیوب قانونی دارد که بعقیده بنده دارد یعنی باید بیایندلایحه بیاورندوحالا که آقای دکتر مصدق اختیار قانونی دارند و میتوانند انشاء قانون بکنند همانطوریکه عرض کردم کم به نظرتان میآید اضافه کنید و آن موسسه تعاون هم فرض بفرمایید که یک مردمانی باشند که اینکاره نباشند یک دستگاه دیگری ترتیب بدهید که از آن استفاده بشود یعنی پولی که گرفته میشود آنچه که فقیر و حقیقی و مستمند واقعی است و آنچه عاجزاست اینها جمع و نگاهداری شوند آقایان ملاحظه فرمودهاند در هر خیابان در هر گوشه و کنارمردمان مستمند و فقیرشاید یکعده ایی هم باشند فقیر نما و شاید هم همان دستگاهها یک عده ایی را درشت میکنند و ابزار کسب خودشان قرارمی دهند و انواع مختلف یک چیزی از مردم میگیرند و اسباب زحمت هم فراهم میکنند. من منظورم از این سوال از جناب آقای وزیر کشور این بود که اولا این را صورت قانونی بدهند ثانیا وسایلی ایجاد بفرمایند که این پول حیف و میل نشود و بمصرف حقیقی خودش برسد و اگر هم کم است علاوه کنند بنده هم یکی از آنها خواهم بود که اگر خواستم سوار اتومبیل شوم بجای ۲۰ تومان ماهی دویست تومان خواهم داد اشکالی ندارد ولی بشرط اینکه همانطوریکه خدمت جنابعالی گزارش دادهاند حیف و میل نشود گزارش به آقا دادهاند که بیش از صدی پنجاه این پول به مصرف خودش نرسیده و حیف و میل شدهاست و این را بنده میخواستم آقا تحقیق کنید اگر گزارش رسیدهاست جواب لطف کنید و اگر نرسیدهاست مطالبه کنید و یک سر و صورتی بدهید که فقرا بوضع آبرومندی جمع آوری شوند و آنها که عجزه هستند ازشان نگاهداری شود این عرض بنده بود که خیال نمیکنم این یک مطلب نامعقولی باشد که بنده طرح کرده باشم علی ای حال تقاضا میکنم که بعرض بنده توجه بفرمایند که این پول از بین نرود و صورت قانونی این کار را هم درست کنید
وزیر کشور- دو کلمه خواستم عرض کنم که گزارشی که ایشان اشاره میفرمایند از طرف آقای هئیت رسیده ایشان فرماندار کرمان بودند و در آنجا مدتی اقامت داشتند گزارشی فرستادهاند که آن گزارش هم به بنده رسیدهاست و خواندهام و دستور رسیدگی آنرا هم دادهام ولی قسمت اعظم این عوارض در تهران وصول میشود و مصرف عمده آنهم در تهران است که آنجا را هم بنده دستور دادهام رسیدگی بکنند
- سوال آقای حائریزاده راجع بعملیات اخلال گرای و جواب آقای وزیر کشور
ویرایش۵- سوال آقای حائریزاده راجع بعملیات اخلال گرای وجواب آقای وزیر کشور
نایب رئیس - آقای حائریزاده
حائریزاده - آقایان توجه بفرمایند من خیلی متاسفم که یک سوالی را که بیش از دو ماه است و موقعش هم همان وقت بود کم کم حوادث عقب انداخت که امروز باید وارد این موضوع بشویم باینجهت لازم است که قبلا علل و سوابق امر را عرض کنم بعد ایشان جواب بدهند در مرداد ماه دولت در نظرداشت که لایحه حکومت نظامیش را تمدید کند این موضوع در فراکسیون مطرح شد گفته شد که ما همیشه مخالف حکومت نظامی بودهایم و طرفدار حکومت قانون هستیم و حاضر برای تصویب این قانون در مجلس نیستیم. یکی از آقایان اعضای فراکسیون حاضرشدند و رفتند خدمت آقای دکتر مصدق آقای دکتر مصدق هم قبول کردند و گفتند بسیارخوب و حکومت نظامی موقتا موقوف شد (سیدجوادی - برای سه روز) چند روز طول نکشید کسانی که از بودن حکومت نظامی منتفع میشوند حالا باید دید در این شهرچه اشخاصی از حکومت نظامی منتفع میشوند همه که از وجود حکومت نظامی متضرر میشوند اینها را در شهربانی توی دستگاه دولت کجا باید پیدایشان کرد یک اشخاصی بودند که منتفع میشدند از قانون حکومت نظامی و از تعطیل مشروطیت ما دیدیم که رفتند یک دکانی که مربوط باجانب بود کتابفروشی بود و قرائت خانه بود غارت کردند در و پنجره اش راشکستند و یک تجارتخانه ایی هم رفتند بهم ریختند من یقین کردم که دست تحریک است اگر اشخاص با هم خصومت دارند کتک کاری میکنند این یک مرافعه شخصی دارد که رفیقش را کتک میزند والا ده ۲۰ نفر دسته میشوند و اتوبوس راه میاندازند میرونداین کار را میکنند کار خارجیهاست که وانمودکنند در مملکت ما امنیت موجود نیست من مطمئن شدم که دست تحریک است سوالی کردم از وزارت کشور در روزنامه که خواندم چون در روزنامه اخبار صحیح و سقیم هم زیاد نوشته میشود مثلا کمیسیون خارجه که پریشب تشکیل شده بود چون خبرش را به بیرون نداده بود یک روزنامه خبری در اطراف این کمیسیون نوشته بود. این است که من پرسیدم این خبر صحت دارد یا ندارد. اگر صحت دارد مباشرینش معلوم است که چه اشخاصی بودهاند یا معلوم نبودهاست دولت چه اقدامی کردهاست پرسش من این بودهاست دنباله این موضوع حکومت نظامی برقرارشد در تهران و یک شخصی را گرفتند و بردند حبسش کردند من تحقیق کردم معلوم شد که این پسر آقای منشیزادهاست که من او را میشناختم منشیزاده مرحوم با خود بنده دوست بود حالا با پسرش من آشنایی ندارم پدرش را هم در سایه آزادیخواهی کشتند او با من دوست بود و پسرش را من نمیشناسم او را بردند کشتند(حاج سیدجوادی - این همان بود که شما یکوقت اعتراض کردید که به بازویش دم در یک چیزی بسته بود) اساس کار هر دولت برقراری امنیت است و عدالت این اولین وظیفه هر دولت است مسائل دیگر راجع به بهداشت راجع به فرهنگ راجع به اصلاح طرق و شوارع راجع به قسمتهای دیگر اینها در درجه دوم است البته در حکومتها امنیت و عدالت را باید برقرارکنند اگر ما در پایتخت خودمان ترویج بکنیم نا امنی را خودمان یک دسته راه بیاندازیم که موجبات افتضاح ما در دنیا راه بیاندازند ما دیگرنمی توانیم در دنیا حقمان را بگیریم قضیه فیروزه سی سال است اینطور بلاتکلیف مانده نمیگویند اجاره کردهاید تحویل دادهاند ندادهاید چه کردهاند معلوم نیست قضیه بحرین صد و پنجاه سال است همین جورعاطل و باطل مانده نمیروند فکری برای آن رعایای ایران بکنند آنها برادران ما هستند فکری برای آنهابکنید چرا این کارهای اساسی نمیشود؟ برای اینکه فکر ما کوتاه است حکومتهای ما حواسشان صرف یک چیزهای کوچک میشود برای اینکه حکومت نظامی به پنج نفر ده نفرکه در دستگاه هستند انتفاع میرساند و اسباب بی آبرویی ما را فراهم میکند ما اگر امنیت و عدالت را در مملکت خودمان برقرارنکنیم هیچ عملی نمیتوانیم انجام بدهیم و این مسئله هم من همچو تصورمیکنم که باید ریشه فسادش را در نظربگیریم راست است سیاستهای خارجی هم دخالت میکنند در همه دنیا آنها اخلالگری و فساد دارد ولی بدست همان مردم محل دارند و در ایران هم این دستههایی که پیدا میشوند و معلوم نیست کرایه محلشان را کی میدهد پول و لباس و چماق و دستگاهشان را کی میدهد و کارشان هم این است که روزی که حکومت نظامی لغومیشود بروند یک بی آبرویی فراهم بکنند و اینطورانتشار داده شود که امنیت در کشور موجود نیست این را باید دید ریشه اش کجا است جناب آقای وزیر کشور ازشان ساختهاست که ریشه اینکار را پیداکنند آیاریشه اش در شهربانی است در کجاست والا چهار بچه را که کسی به آنها یک کمی نان و آب بدهد و آنها را در یک ماشینی ریخته ببرند در یک جایی و کاری را انجام داده و بروند پی کارشان این منظورمن نیست منظورم از سوال این است که چرا امنیت و عدالت در مملکت نیست هر دولتی که باید امنیت به مردم بدهد نمیدهد امروز در این مملکت قانون حکومت ندارد در مملکت هر کس گردن کلفتراست حکومت میکند دولت عاجزاست جلوی گردن کلفتی رابگیرد ما قانون خیلی زیاد داریم برای جلوگیری از هرج و مرج و فساد این قانونی که چند روز پیش جناب آقای دکتر مصدق گذراندهاست ظالمانه ترین قانونی است که در دنیا فعلا اجرامیشود دیگر حکومت نظامی ما برای چه میخواهیم برای اینکه بموجب این قانون هرکس چاقو و قلم تراش در جیبش باشدمیشودگرفت و در حبس نگهداشت تا محکمه حکم بدهد حکومت نظامی دیگربرای چیست؟ این اخلالگری که موجبات حکومت نظامی فراهم بشود برای چیست؟ سوال من راجع باین قسمت است نه راجع بقسمتهای دیگرحالا معلوم شده که واقعه ایی واقع شده من امروزتردیدداشتم که آیاواقع شده یانشده بعدکه تحقیق کردم دیدم واقع شده دکانهای مردم را رفتهاند چاپیدهاند اسبابهای مردم را برداشتهاند بردهاند روز بعدش توی خیابان اسلامبول دکانها را چاپیدهاند و اسبابهای مردم را آتش زدهاند و در مرکز شهر رفتهاند و آشوب کردهاند یک انجمن محلی مرا دعوت کرده بودند در شرق شهباز شکایت داشتند میگفتند که ما اینجا امنیت نداریم و دزدها میآیند خانهها را میزنند گفتم شکرکنید که اینجا از خیابان اسلامبول بهتراست. آنجاییکه دولت بیشتر نظارت دارد و من نمیخواهم دولت را متهم کنم که خودش میداند این جریان را و خودش تحریک میکند مردم را من این را نمیخواهم بگویم بجهت این که مردم بدکتر مصدق اعتماد دارند ولی من میگویم که دستگاه دولت یک دستگاهی است که این فساد را ایجاد میکندومن از جناب وزیر کشور تقاضایم این است وقتی پشت این تریبون تشریف آوردند فلسفه بافی را بگذارند کنار (وزیرکشور- حقیقت در فلسفهاست) و حقیقتی را که من بهشان میگویم ودرک میکنند نسبت به آن باید چاره بکنند و یا بگویند که کی باید چاره بکند.
نایب رئیس - آقای وزیر کشور
وزیر کشور (آقای دکتر صدیقی) - اگر بنده بجناب آقای حائریزاده که در پشت تریبون مجلس اصطلاح فلسفه بافی...
حائریزاده - اصطلاحی است که من نقل قول کردم.
دکتر سنجابی - فیلسوف بودم گناهی نیست کاش همه وزرای ما فیلسوف بودند.
وزیر کشور- فلسفه صحیح ما درعلوم و فنون است
حائریزاده - من پس میگیرم این حرف را جواب سوال بنده را بفرمایید. (زنگ نایب رئیس)
وزیر کشور- جواب را عرض میکنم همانطوری که اشاره فرمودند در تاریخ ۲۲ مرداد ماه ۱۳۳۱ یک حمله ایی از طرف چند تن افراد اخلالگر(اصطلاح جدید را عرض میکنم اخلالگر) بقرائت خانه اخبار روز شد و چند ساعت بنده نظیرهمین حمله به بخش بازرگانی سفارت مجارستان صورت گرفت و در آنجا شیشه و پنجره و بعضی از عکسها را شکسته و پاره کردند و بعد هم بلافاصله از طرف مامورین شهربانی مورد تعقیب قرارگرفتند و چون بنظر میرسد این واقعه ممکن است سوابقی داشته باشد و تحریکاتی شده باشد چون مورد توجه در شهربانی قرارگرفتن بعد از آنکه مدارکی و اطلاعاتی تحصیل شد در ۲۶ مرداد چهار روز بعد پنج نفر دستگیرشدند تحقیقاتی از این جمع بعمل امد و نتیجه آن تحقیقات و بازپرسی بدادسرا تسلیم شد و فعلاهم این چند تن در زندان هستند و تحقیقات هم ادامه دارد و بنده از وزارت دادگستری هم برای اینکه ببینم تاکنون بکجا رسیدهاست و آیا تحقیقات نتیجه ایی دادهاست سوال کردهام پاسخی دادهاند که قسمت آخر آن را نقل میکنم که چون بازپرس در آن نقایصی دید اقدام برفع آن گردید که هنوز خاتمه نیافتهاست و هنوز پرونده در جریان رسیدگی است ضمنا در تاریخ ۸- ۶- ۳۱ مجددا محل حزب سومکا مورد بازرسی قرار گرفت مقداری وسایل تهیه نارنجک و مواد منفجره و ۳۶ عدد باتون چوبی و ۳۶ قبضه داس بزرگ بدست آمد این بطور مستقیم پاسخ سوالی بود که جناب آقای حائریزاده فرمودند اما ایشان در ضمن سوال خود یک کلیاتی هم فرمودندکه راجع به توجه دولت به حفظ امنیت و اتخاذ تدابیر لازم برای تامین آن است بنده باید از این مکان مقدس رسما با ایمان کامل و خالص تاییدکنم آنچه را که جناب آقای حائریزاده راجع بضرورت و جواب حفظ امنیت فرمودند در هئیت دولت مکرر جناب آقای نخستوزیردر این باب مطالبی اظهار داشتند دستورهایی دادهاند تمام اعضای هیئت وزیر ان هیئت فعلی دولت مومن و معتقد هستندکه تمام اصلاحات اساسی بنیانش در امنیت است هیچ اصلاحی هیچ عمل مفیدی از نظر اجتماعی در کشورنمی توان بعمل آورد مگر آنکه مردم در ایمنی و آرامش و آسایش باشند (صحیح است) بقدری مسئله امنیت مهم است که گاه بسیاری از امور از کثرت وضوح در خفا میماند و بهمین جهت است که در قران کریم گفته میشود نعمتان مجهولتان الصحه والامان (حاج سیدجوادی - حدیث است آقااشتباه نفرمایید) (شمس قناتآبادی - این حدیث است) بله حدیث است عذر میخواهم صحیح است کاملا درست است ولی بهرحال باید به آقا عرض کنم که دولت فعلی کمال علاقه را در مراقبت بحفظ امنیت دارد و یک موضوعی را هم فرمودند که لازم است توضیح عرض کنم و آن این است که در ضمن بیانشان فرمودند که ایادی در دولت است که این ناامنی را میخواهد بنده بالصراحه عرض میکنم که دولت جز امنیت و آرامش و آسایش طالب چیزی نیست یعنی در تمام امور مربوط به حفظ انتظامات اجتماع حافظ امنیت و مدافع امنیت و مفید بضرورت امنیت است بنابراین بنده ناچارهستم که این قسمت از بیان آقا را با تامل قبول کنم وبلکه میخواهم اگر جسارت نباشد مجبورم در آن تردید و تکذیب بکنیم دولت هیچ میل ندارد هیچ علتی ندارد هیچ باعثی در میان نیست که ناامنی بخواهد ولی باکمال تاسف هستند عناصری که رونق بازار خود را در عدم انتظام و ناامنی میخواهند و امیدوارهستم که با کمک نمایندگان محترم موفق شویم و بتوانیم مطلوب نظرجناب آقای حائریزاده و جمیع افراد مصلح و خیراندیش و علاقه مند مملکت است یعنی امنیت تامین بکنیم لوایحی هم اخیرا برای تامین هم مقصود تهیه شدهاست که ملاحظه فرمودهاند و ظاهرا اظهار نظر جنابعالی به آن صورت عمومی که ظالمانه ترین قانونی است که در دنیا گذشتهاست بنده تا این اندازه استقراع در قوانین دنیا ندارم فقط اجازه میخواهم در محضرجنابعالی عرض کنم چنانکه علما و دانشمندان و علمای اجتماع ما گفتهاند استعمال شمشیر آنجا که لازم است باید استعمال شود و اگر نکنیم بهمان اندازه عدم استعمالش مضراست که استعمال بکنید آنجا که نباید استعمال کنید
نایب رئیس - آقای حائریزاده
- اعلام تصویب صورت مجلس جلسه قبل
ویرایش۶- اعلام تصویب صورت مجلس جلسه قبل
نایب رئیس - آقای حائریزاده اجازه میفرمایید چون اکثریت حاصل شده صورت جلسه ۲۷ مهرماه تصویب میشود.
حائریزاده - یک بدبختی ملت ایران دارد که همه چیز که وارد ایران میشود قانون جامعی که برای اداره امور بشری خداوند مرحمت کرد وقتی بایران آمد قسمتهایش که زحمت داشت یک عذرهایی برایش درست کردند فداکاری برای حفظ بیضه اسلام دفاع و جهاد دادن حقوق برای اجرای قوانین اسلام برای هرکدام از اینها یک رسمی از قبیل تقیه و کلاه شرعی و غیره گذاشتند فقط به صوم و صلوتش که زحمت زیادی نداشت و ممکن بود آدم بگوید من در صندوقخانه نمازخواندم و بیرون آمدم باین قناعت شد اسلام باین مشعشعی و نورانی که بعد از۱۳۰۰ سال هنوز قانونی است که اگر دنیا به آن عمل کند گرفتار کمونیزم نخواهدشد (صحیح است) بایران که آمده باین لباس درآمده اول یک صورت بعد یک صورت دیگر که حقوق الله را چکارکردم بازیها درش درآوردند و باین صورتش انداختند دموکراسی که در دنیا بوده معنیش این است که مردم خودشان برخودشان حکومت کنند وکلای مجلس عامه بنشینند و در دخل و خرج دستگاه عامه نظارت داشته و هر چه خرج آن را تشخیص دادندکه لازم است همان قدربشود اجازه وصول مالیات و عوارض بدهند و خرج آن را نظارت کنند به مملکت ما که آمدهاست باین صورت است که ملاحظه میفرمایید که کم کم اصول قانونگذاری را نمایندگانی که خودشان را نماینده ملت میشناسند بیک شخصی میدهند که برود قانون وضع کند (شمس قناتآبادی – اما جناب آقای حائریزاده ضرورت و موقعیت خاصی ایجاب میکردهاست والا نمایندگان از خودشان سلب حق نمیکردهاند) تمام اینها دلیل دارد و هیچکدام بی دلیل نیست همه اش یک دلیل دارد ما راجع به هرج و مرج قوانین زیاد داریم که با آن قوانین جلوی آن را میتوانیم بگیریم ولی قانون در مورد من ضعیف که میرسد حداکثر مجازات را دولت قائل میشود و بیک گردن کلفت که میرسد اصلا ندیده میگیرد اینجاست که خرابی ایجاد میشود من دستگاه دولتی را که نگفتم جناب مصدقش و وزرایش که توی یک اطاق مینشیند میریزند و خانه مردم را غارت میکنند دکانهای مردم را آتش میزنند من اینجور نگفتم این دستگاه دولتی است که سالها ساخته و پرداختهاست برای یک رقم کارهایی ما خواستیم یک کارهای دیگری ازش بگیریم این دستگاه را برای گچ کوبی درست کردهاند ما میخواهیم آرد دو الکه ازش بیرون بیاوریم آنوقت این کثافت برای ما درست میشود من استدعایم این بود عرضم این بود سوال من این بود که شما اساس کار را درست بکنید ریشه این تحریکات را بیرون بیاورید والا گزارش خواندن و توقیف منشیزاده و پیداکردن نارنجک در اطاق او فایده ندارد این نارنجکها را کی باو میدهدغیر از قورخانه دولت علیه ایران غیر از اعضای شهربانی که وسایلش را تهیه میکند آنها را اصلاح بکنید که این امراض تولید نشود ما قوانین زیاد داریم قانون ظالمانه که گفتم در هیچ جای دنیا نظیرش نیست که اگر کسی یک چاقو در جیبش باشد پلیس بتواند بهانه برای او درست کند و او را حبس بکند (وزیرکشور- اینطورنیست) اینجا من بشما حق میدهم که یک هرج و مرجی که در این حوادث پیش آمد کرده یک تلخیهایی هم دارد ولی مجری این قانون کیست مجریش همانهایی هستندکه هرج و مرج را ایجاد کردهاند فکری برای اساسش بکنید.
نایب رئیس - آقای وزیر کشور توضیح دیگری ندارید.
وزیر کشور- بنده عرضی ندارم
- سوال آقای کهبد راجع بجریان کارخانه سمنان و جواب آقای وزیر کشور
ویرایش۷- سوال آقای کهبد راجع بجریان کارخانه سمنان و جواب آقای وزیر کشور
نایب رئیس - آقای کهبد یک سوال دیگری کردهاند بفرمایید آقای کهبد
کهبد- سوالی دوم من از جنابان آقایان وزیر کشور و وزیراقتصاد ملی است همانطورکه در سوال اول عرض کردم در چندی قبل در یکی از کارخانههای ولایات یعنی درسمنان زد و خوردی شروع میشود و پنج نفر کشته شده و عده زیادی هم زخمی شدند البته خود آقایان استحضار دارند که ما در جنگ اقتصادی با یک دشمن قوی پنجه مقتدرهستیم مخصوصا جناب آقای نریمان حالا فرمودند که ما باید امتعه خارجی را منع کنیم (صحیح است) و حق هم هست و صحیح (حاج سیدجوادی - آقای نریمان امتعه انگلیسی را فرمودند و بعقیده بنده امتعه خارجی را بکلی باید منع کرد) فرق نمیکند آنچه که از ایران ارز برایش میرود و ما را در مضیقه میگذارد و ما میتوانیم مشابه آنرا در ایران تهیه کنیم بعقیده بنده باید تحریم شود من کاری باین کارخانجات ندارم ولی خواهی نخواهی از اموال این مملکت است حالا مال هر کس است من کار ندارم به مدیران آن که چه اشخاصی هستند ولی در هر صورت یک مقدار زیادی ارز برای این کارخانجات به خارج رفتهاست و حفظ این کارخانجات باعتقاد بنده و باعتقاد همه آقایان واجب و لازم است یعنی اگر ما بتوانیم یک قسمت از احتیاجات خودمان را در داخله مملکت خودمان تهیه بکنیم بنده معتقدم آنوقت ما میتوانیم از اسارت اقتصادی خارج شویم آنهم برای اینکه هم کار برای مردم تهیه شدهاست و هم پول ما بخارج نرفتهاست و هم مردمی بیکار نمیمانندکه بروند دنبال کارهای نامشروع و هرج و مرج مبلغی پول به بهای این کارخانجات داده شده و در غالب ولایات این کارخانهها بکار افتاده بنده از موقع استفاده میکنم در چندی قبل در یکی از جراید بنده دیدم اعلان ورشکستیگی یکی از کارخانجات پارچه بافی آذربایجان است حقیقت موضوع این است که واقعا بنده متاثرشدم با اینکه بنده نمیدانم صاحب کارخانه کیست؟ علت ورشکستگی آن چیست همینقدر میدانم کارخانه ایی بود است بنام کارخانه بستان تبریز (امامی اهری - بوستان) که البته نمایندگان آذربایجان بهتر واقفند بهترمی توانند توضیح بدهند این کارخانجات که چندین هزار نفر در آن مشغول کار بود و یک قسمت از احتیاجات مملکت را مرتفع میکرد و بجای اینکه ما ارز تهیه کنیم و بدهیم اجناس وارد کنیم آن کارخانه این اجناس را تهیه میکرد و حالا در نتیجه همان عدم امنیتی که قبلا مذاکره اش شد بسته شده بنده معتقدم در موضوع کارخانجات ملی و دولتی خودش باید یک تصمیم عاجل و فوری با مطالعه صحیح و با نظر آنهایی که این کاره هست بگیرد راجع به کارخانه سمنان که مورد سوال بندهاست آخر آقا وقتی که یک نفر سرمایه خود و دیگران را بکارمی اندازد و کارخانهای میکند و چندین هزار نفر در آن مشغول بکار میشوند و این تامین ندارد در کارخانه نزاعی وجوددارد و کارگران بجان همدیگر افتادهاند حکومت هم مستحضر از این است چند روز قبل از این واقعه بدولت اطلاع داده و بوزارت کشور و بوزارت اقتصاد گفته که یک چنین جریانی است هر موضوعی را که نباید گذاشت کار تمام بشود باید قبل از وقوع هر حادثه ایی از آن جلوگیری کرد نه اینکه بگذاریم آن حادثه اتفاق بیافتد یک عده کشته بشوند یک عده ایی زخمی بشوند یک کارخانه بسته شود یکعده مردم بیکاربشوند آنوقت بنده بیایم اینجا یک عرضی بکنم جنابعالی هم اظهار تاسف بفرمایید این بعقیده بنده صحیح نیست و حالا بنده فقط همان جوابهایی که به جناب آقای حائریزاده داده شده بنده هم خواهم شنید بنده تردید هم ندارم که دولت جناب آقای دکتر مصدق به تمام معنی میخواهد ایجاد امنیت بکند اما ایجاد امنیت وسایل و ابزار کار میخواهد دستگاه باید با آن هماهنگی بکند وزراء باید با او همکاری بکند در کار همدیگر اخلال نکنند (امامی اهری - آقای کهبد جنابعالی که از نتیجه با خبرشدید امیدواریم که بر مستعمین رحم کنید) من از طرف شما دارم عرض میکنم مال آذربایجان است بفرمایید نگویم چشم (امامی اهری - چون فرمودید که نتیجه ندارد) بهر جهت بنده خواستم از این عرایضم نتیجه ایی بگیرم و آن این است که اگر ما بتوانیم قسمت اعظم احتیاجات خودمان را در داخله مملکت تهیه کنیم از پرداخت مبلغ معتنابهی ارز بخارج بی نیازمی شویم و کار برای افراد مردم تهیه کردهایم بنده ترجیح میدهم از چای لاهیجان اگر بد طعم هم هست ولی خیلی بهتر است که چای لاهیجان را مصرف کنیم تا از خارج بیاوریم (صحیح است) آقا ملاحظه بفرمایید مصرف قند این مملکت ۱۵۰هزار تن است ۷۵ هزارتن هفتاد هزار تن در داخله تهیه میکنیم مطابق ارقام دقیقی که بنده دارم بیش از ۶ میلیون نفر در این کار ذینفعند در این موسسات قندسازی یعنی از آنکسی که چغندر میکارد آنکه وجین میکند آنکه حمل و نقل میکند آنکه کار خارجی است استفاده میبرد چه مانعی دارد که بقیه را هم تهیه بکنیم برای مردم کار ایجاد کنیم آقای دکتر اخوی وزیر اقتصاد ملی خوشبختانه در آمریکا تشریف داشتند چند روز قبل یک مجله ایی بدست من رسید و بنده در آن مجله دیدم که به هر کارگر آمریکایی یک دانه یخچال برقی میدهند ولی چه جور بهش میدهند و نیم دلار هر هفته از مزد او کسرمی کنند در نتیجه یک میلیون و ششصد و چند هزار نفر در کارخانجات یخچال سازی به کار مشغول هستند یعنی همینطورکه تولید میشود خودشان هم مصرف میکنند این است که کار برای همه هست در آنجا مسلما این هرج و مرجها نیست باید کار ایجادکرد برای مردم و ایجاد کارهم باید در سایه امنیت باشد و بدون امنیت نمیشودبه هیچ کاری دست زد بنده بعرایضم خاتمه میدهم و از جناب آقای وزیر کشور تمنی میکنم بعرایض من توجه کنند قبل ازاینکه هر اتفاقی رخ بدهد باتمام قوا جلوی آن اتفاق را بگیرند خودشان که حالا تصدیق کردند که باید توجه بامر امنیت بکنند این را درست بکنند تا کارهای تولیدی درست بشود تا امنیت نباشد کسی دنبال کار تولیدی نمیرود این را بطورقطع بدانید حالا میخواهید توجه بکنید میخواهید توجه نکنید (حاج سیدجوادی - آقای وزیر کشور فقط توجه بفرمایید کفایت میکند) بنده دو سوال دیگر دارم که مفصل است
نایب رئیس - آقای کهبد دو سوال دیگر هم که دارید بفرمایید که یک جا جواب بدهند
کهبد- آن دو سال بنده مفصل است
نایب رئیس - آقای وزیر کشور
وزیر کشور- جناب آقای کهبد چهار سوال دیگر داشتند و بنده انتظارداشتم که اقلا باختصار سوالها را بفرمایند که بنده جواب بدهم.
نایب رئیس - جنابعالی جواب این سوال را بفرمایید راجع به سوالات آقای کهبد مجلس خودش باید نظربدهد.
وزیر کشور- اوضاع زمان جنگ بر آقایان معلوم است و بنده چیزی عرض نمیکنم قبل از جنگ هم اقداماتی شد و کارخانجاتی وارد ایران شد در اوقاتی که جنگ بود استفادههایی البته صاحبان کارخانه به سبب اینکه قیمت امتعه آنها و اجناس آنها بالا رفته بود کرده بودند و کارخانجات آنها رونق و ترتیب صحیحی از نظر داخلی و دستگاه انتفاعی داشت وقتی که جنگ خاتمه یافت و حالت عادی اعاده شد تقلیلی البته در عواید بعضی از صاحبان کارخانجات پیش آمد باید این نکته را هم منصفانه بگویم چون بنده قاعدهام این است که سعی کنم همیشه حقیقت را اینجا بگویم یک قدری اوضاع مشوش و مضطرب زمان هم اقتضا کرد که گذشته از تقلیل عواید یک یاس برای صاحبان کارخانجات بوجود بیاید و بعضی ازآنها درصدد افتادند که کارخانجات خودشان را جمع آوری بکنند و البته عرض کنم بعضی از آنها نه همه آنها و علاقه ایی را که قبلا نسبت به کارخانه داشتند دیگر ابراز نکردند دولت وقتی متوجه شد....
مهندس رضوی - آقای وزیر کشور صراحتا بفرمایند که میلیونها ارز از این مملکت بردند در بانکهای خارجی گذاشتند خودشان هم رفتند اروپا صراحتا بفرمایید مردم روشن بشوند حاجی علینقی کجاست؟ در هامبورگ میلیونها دلار و لیره را خوابانده خودش هم رویش نشستهاست و امثال آنها زیاد هستند (دکتر کیان - خلاف آئین نامهاست مذاکرات دونفری) (زنگ رئیس)
وزیر کشور- دولت سعی کرد که حتی المقدور به کمک صاحبان کارخانه بیاید برای اداره امور مماش کارگران و نظارتی در بعضی کارخانجات برقرارکرد که در نتیجه هزینههای غیرضروری را تقلیل بدهند و بحران مرتفع بشود برای حمایت از صنایع داخلی چنانکه خاطر مبارک آقایان استحضار دارد سهمیه ایی در قانون تجارت قائل شد که آن سهمیه کمکی بود البته تا آن اندازه که زیان و ضرر و زحمتی برای کسانی که محتاج امتعه خارجی هستند ایجاد نکند سهمیه که یک اندازه تقلیلی بورود کالاهای خارجی بکشور بدهد و البته در نظرهست که در سهمیه ایی که برای سال آینده معین میشود که جناب آقای وزیر اقتصاد ملی فرمودند که حالا مطالعه آن شروع شدهاست در نظرگرفته شدهاست بصورتی این سهمیه معین بشود که بیش از پیش کالاها و امتعه داخلی تقویت بشود اما دولت بهمین نظارت و کمکهای مختصر قناعت نکرد بلکه کمکهای مادی هم کردهاست که از آن جمله کمکی است که اخیرا به مبلغ پانصد هزار ریال به کارخانه سمنان کردهاست که بر اثر این مساعدت کارخانه فعلا روبراه است و چرخ و دستگاهش بخوبی میگردد و راجع به کارخانجات اصفهان هم باید عرض کنم که مساعدتهایی از طرف دولت شدهاست و سازمان برنامه نظارت میکند در کار آنجا کمکهای مادی و فنی کرده و اوضاع کارخانجات اصفهان اگر مثل اوضاع قبل از جنگ یا اوقات جنگ نیست مسلما آنقدرها هم که موجب وحشت و اضطراب باشد نیست اخیرا از طرف وزارت اقتصاد ملی و سازمان برنامه و وزارت کار اقداماتی شدهاست که طرحی برای تشکیل هیئتی بنام هیئت نظارت صنعتی تهیه شدهاست و در هیئت وزیران هم مطرح شده و مورد تصویب هم قرار گرفتهاست و امیدواریم که این طرح از بحران کارخانجات جلوگیری بکند و موجب حفظ انتظام کارخانجات بشود بنده باید بعد از آنکه این مطالب را راجع باوضاع کارخانجات و کمکهایی که دولت کردهاست با تمام مضیقه و عسرت مالی که فعلا بدان مبتلااست معذلک این نکته را هم باید بعرض برسانم که علت این شکایتی که شدهاست یا حکایتی که از طرف جناب آقای کهبدشد برای کارخانجات دو سه علت هم در میان است که تذکرش را فقط بنده تصور میکنم کافی باشد یکی این است که مسلما در کارخانجات هم مانند بسیاری از سازمانها و دستگاههای دیگر بدبختانه تحریکاتی وجود دارد و کارشکنیهایی میشود که این تحریک و کارشکنی مسلما در زمینه یک نقشه سنجیده ایست که برای تضعیف محصولات و بنیه اقتصادی مملکت ما است (اخگر- محرکین را تنبیه بفرمایید) یک مسئله دیگرهم این است که جناب آقای مهندس رضوی ضمن بیانشان به آن اشاره کردند که بعضی از صاحبان کارخانجات بسیار مادی هستند بدبختانه فکر مصلحت عمومی و ملی را نمیکنند منافعی در اوقاتی بردهاند حالا که لازم است بیایند به آن میزان منفعت نبرند و منفعت را کم کنند و اگر ضرورت پیش آمد شاید از منفعت هم صرفنظربکنند بدبختانه باین نکته بسیار مهم اخلاقی و اجتماعی و در حقیقت بوظیفه ملی خودتوجه کافی ندارند اخیرا هم از طرف دولت اقداماتی شدهاست که آن کارخانجاتی که در گمرک سالها ماندهاند و برای مرخص کردن آنها و بکار واداشتن آنها موانعی هست با وضع تصویب نامههایی تسهیل کنند که بلکه این کارخانجت از گمرک خارج بشودو کمکی بکندباقتصادیات ماوهمانطوری که اشاره فرمودندجناب آقای کهبدراجع به کارخانجات قند و سایر کارخانجات هم از این حیث مساعدتی بشود راجع به کارخانجات قند هم که فرمودند باید عرض کنم مطابق اطلاعی که از جناب آقای وزیر اقتصاد ملی کسب کردهام الان بیش از نصف مصرف مورد احتیاج ما از محصول داخلی ما است برای اینکه بین ۱۳۰و۱۵۰ هزارتن در سال مصرف قند ماست و حالا کارخانجات ما هشتاد هزار تن (کهبد- هفتاد هزار تن) هشتاد هزارتن در سال بموجب اطلاعی که سازمان برنامه و جناب آقای وزیر اقتصاد ملی دادهاند قند بوجود میآید و باتمام عسرتی که از نظر ارز و مضیقه مالی دولت داشتهاست دو کارخانه سفارش دادهاست و اعلان مناقصه دو کارخانه دیگر هم منتشرمی شود و از این مطالب که بگذریم بسیاری از فرمایش آقای کهبد ارتباط پیدا میکند باوضاع سمنان عرض کردم که آشوبگرانی هستند که در نظردارند از هر وضع و حال و از هر پیش آمدی در این کشور استفاده کنند و باکمال تاسف سمنان کارخانه اش ۱۲۰۰ کارگر دارد و از چهارماه پیش آثار تشویش و اضطرابی در اوضاع کارخانه پیداشد که مسلما دستهایی در کاربود که کار آنجا را بهم بزند و وضع آنجا را به نابسامانی بکشانند و بدبختانه تاحدی هم در دوماه پیش توفیق حاصل کردند ولی از آنجایی که اکثریت ملت و قاطبه مردم جمهورناس مخالف این دسته اخلالگر و آشوب گر هستند خودشان بامساعدت قوای انتظامی رفع این مردمان بدکارراکردندوچندتن ازآنان که به تلگرافخانه رفته بودند وآنجارااشغال کرده بودندوعدم انتظامی فراهم کرده بودندوقتی از آنجارانده شدند وارد کارخانه شدند وچون بیم آن میرفت که در کارخانه موجب خرابکاری بشوند قوای انتظامی در صدد برامد که آنها را از آنجا خارج کند و متاسفانه هنگامی که دستوراخراج آنهاداده شد آنهااستعمال اسلحه سردوگرم کردندوباچوب وسنگ حمله بقوای انتظامی کردندو براثر برخوردی که بین قوای انتظامی واین دسته پیش آمد پنج تن مقتول شدند و چهارتن مجروح و بعد از اینکه مسببین و محرکین آن بازداشت شدند اوضاع آنجابکلی ارامش یافته وکارخانه حالا کار میکند و کارگران با دلگرمی مشغول کارند و چون کارگران از جهت مزدی که میگیرند و وجود این کارخانه در شهر سمنان موجبآبادی وموجب رواج کسب و فروش بازرگانان آنجااست سبب شدهاست که بازرگانان هم بطورغیرمستقیم ازاداره آن کارخانه وبکارافتادنش حمایت کنند (کهبد- بفرمایید با اخلالگران چه کردید؟) چند تن از آنها را عرض کردم توقیف کردند و تسلیم بدادسرا کردند و مشغول محاکمه هستند (صحیح است) (عامری - ولی مسببین و محرکین باقی هستند)
نایب رئیس - آقای کهبد توضیحی ندارید؟
کهبد - چون آقایان خسته هستند فعلا عرضی ندارم
- تعیین موقع و دستورجلسه بعد - ختم جلسه
ویرایش۸- تعیین موقع و دستورجلسه بعد - ختم جلسه
نایب رئیس - بااجازه آقایان جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز پنجشنبه اول آبان سه ساعت قبل ازظهرخواهد بود و دستور طرح لایحه حکومت نظامی و طرح قانونی پیشنهادی اخیر (مجلس یکساعت بعد از ظهرختم شد)
نایب رئیس مجلس شواری ملی - محمد ذوالفقاری