روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

مذاکرات مجلس شورای ملی دوره ۱۷ نشست ۷۸

شامل کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلسین - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره ۲۴۱۳

۵ شنبه ۷ خرداد ماه ۱۳۳۲ - سال نهم

شماره مسلسل ۷۸

دوره هفدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی - جلسه ۷۸

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه شنبه بیستم و نهم اردیبهشت ماه ۱۳۳۲

فهرست مطالب:

۱ - طرح صورت مجلس جلسات ۱۹ اسفند ۳۱ و ۲۰ اردیبهشت ۱۳۳۲
۲ - بیانات قبل ازدستور آقایان: قنات‌آبادی - حائری‌زاده - دکتر بقایی
۳ - قرائت استعفانامه آقای دکتر بقایی از نمایندگی طهران
۴ - تقدیم ۲۸ فقره لایحه قانونی بوسیله آقای معاون نخست وزیر و چهار فقره لایحه از طرف وزارت دارایی بوسیله ایشان
۵ - تقدیم گزارش دادگستری دائربه تقاضای سلب مصونیت ازآقای دکتر بقایی بوسیله آقای معاون نخست وزیر
۶ - تقدیم دوفقره لایحه بوسیله آقای معاون وزارت دادگستری
۷ - تقدیم هفت فقره لایحه برقراری یاتمدیدفرمانداری نظامی درنقاط مختلفه کشور
۸ - قرائت گزارش شعبه پنجم راجع به آقای علی روحی
۹ - تعیین موقع و دستورجلسه بعد- ختم جلسه

مجلس ساعت ۹ و چهل و پنج دقیقه صبح بریاست آقای محمد ذوالفقاری (نایب رئیس) تشکیل گردید.

- طرح صورت مجلس جلسات ۱۹ اسفند ۳۱ و ۲۰ اردیبهشت ۱۳۳۲

۱- طرح صورت مجلس جلسات ۱۹ اسفند ۳۱ و ۲۰ اردیبهشت ۱۳۳۲

نایب رئیس - جلسه رسمی است صورت غائبین جلسه گذشته قرائت می‌شود (بشرح زیربوسیله آقای ناظرزاده خوانده شد) غائبین بااجازه - آقایان: اورنگ. کریمی. عبدالرحمن فرامرزی. عامری. غائبین بی اجازه - آقایان: مشار. دکتر شایگان. صراف‌زاده. دکتر امامی. راشد. دکتر مصباح‌زاده. امیرافشار

نایب رئیس - نسبت به صورت جلسه اعتراضی نیست؟ آقای مکی

مکی - می‌خواستم عرض کنم که آقای مشاروآقای دکتر شایگان هردومریضندوآنهاراغائب بدون اجازه نوشته‌اند

نایب رئیس - کمیسیون محاسبات رسیدگی خواهد کردواصلاح خواهدشد. نسبت به صورت جلسه اعتراض دیگری نیست؟ آقای جلیلی

جلیلی - آقای دکتر شایگان تقاضای مرخصی کرده‌اند درکمیسیون محاسبات هم تصویب شده‌است استدعا می‌کنم دستوربفرمایید اصلاح بشود

نایب رئیس - اصلاح می‌شود نسبت به صورت جلسه اعتراضی نیست؟ (اظهاری نشد) چون اکثریت برای رای نیست اعلام تصویب ان را موکول می‌کنم به بعد.

- بیانات قبل ازدستور آقایان: قنات‌آبادی - حائری‌زاده - دکتر بقایی

۲- بیانات قبل ازدستور آقایان: قنات‌آبادی - حائری‌زاده - دکتر بقایی

نایب رئیس - عده‌ای ازآقایان اجازه نطق قبل از دستور خواسته‌اند آقای میراشرافی

میراشرافی - آقای قنات‌آبادی صحبت می‌فرمایند

نایب رئیس - آقای قنات‌آبادی. اجازه می‌فرمایید قبل از این که سرکار شروع بفرمایید به بیاناتتان دو ماده از آئین نامه قرائت بشود (مواد۲۰۴ و ۲۰۶ آئین نامه بشرح زیرخوانده شد):

ماده ۲۰۴- مخبرین جراید و تماشاچیان باداشتن بلیط مخصوص همان جلسه که با مهر اداره کارپردازی و امضای یکی از کارپردازان صادرشده باشد و نیزمامورین انتظامی به دستوررئیس مجلس در محلهای مخصوص حق حضورخواهندداشت و بایددرتمام مدت جلسه ساکت باشند و ازهرگونه تظاهر خودداری کنند وگرنه بامررئیس ازمجلس اخراج می‌شوند.
ماده ۲۰۶- هریک ازتماشاچیان و نمایندگان جراید که باعث اغتشاش یااختلال نظم مجلس شود و یانسبت به رئیس یانمایندگان مجلس و یا وزرا و معاونین و سایرافراد توهین و یاتهدید نمایدبامررئیس مجلس ازتالارمجلس اخراج و توقیف می‌شود و درصورتی که عمل امومستوجب تعقیبات کیفری باشد درظرف ۲۴ ساعت به مراجع صالحه تسلیم خواهدشد.

نایب رئیس - آقای قنات‌آبادی بفرمایید.

قنات‌آبادی - ماازهمانجاشروع می‌کنیم که همیشه دولت شروع می‌کند و همان مطلبی را اینجا تذکرمی‌دهیم که یکعده‌ای البته دراین روزهایی که نان و آب داردتذکرمی‌دهند و آن این است که اگردولت واقعاهمانطوری که ادعا می‌کرد متکی به افکار عمومی بودهیچ مانعی و رادعی برای اونداشت که مثل دوره شانزدهم اجازه دهدجریان مذاکرات مجلس بوسیله رادیو درسرتاسرکشور پخش شود بدیهی است هیچ جای دنیا این عمل را اسمش را عدالت نمی‌گذارند که یک دسته‌ای که آن دسته اسمش دولت هم باشد راس قوه و قدرت قرارگرفته باشد ارتش و شهربانی و ژاندارمری و تمام وسایل قدرت و پول دراختیارش باشد زندانهادراختیارش باشد رادیودراختیارش باشد آنوقت هر چه می‌خواهد بگویدوبهر شخص و مقامی بهرشکل و رنگی که می‌خواهد حمله کند تهمت بزند دشنام بگوید فحش بدهد امااجازه ندهد آن کسانی که مورداین همه حملات قرارگرفته‌اند درمقابل این همه تهمت و افتراها ازخوددفاع کنندوحقایق را به آن ملتی که آن ملت قاضی هستندو آنها باید قضاوت بکنند برساندالبته بنده لازم نمی‌دانم ازجریانات اخیر راجع به تقاضای فراکسیون آزادی و فراکسیون نجات نهضت بوسیله مقام معظم ریاست مجلس ازرئیس محترم دولت برای پخش مذاکرات مجلس ازرادیوتذکری بدهم آقایان می‌دانندجوابش راهم شینده‌اند ولی نمی‌دانم که چوری درباره این مطلب قضاوت کرده‌اند هیچ اشکالی نداشت همانطوریکه الان برنامه رادیواغلب اوقاتش وقف کارهای بیهوده یک کارهای بیمصرف بدون فایده می‌شود اجازه می‌دادند مذاکرات مجلس هم بوسیله رادیومنتشر میشداسم این عمل را عدالت نمی‌گذارند اسم این عمل را واقعااتکا بافکارعمومی نمی‌گذارند این را بهش می‌گویند زورویک طرفه عملکردن ولاغیر همه آقایان بالخصوص ملت ایران این مطلب را خوب می‌داندکه قریب ۵ و شش سال است درکشر مایک نهضت مقدس ضداستعماری بوجودآمده و البته این مطلب راهم اقایان محترم تصدیق دارند که روزهای اول این نهضت یعنی آن روزهایی که مبارزه علیه هرگونه استعمار و مبارزه با شرکت باق نفط و مبارزه با استعمار سیاه انگلستان درایران دراین کشور دربدری حبس کتک خوردن بیچارگی و ازهستی ساقط شدن لازم داشت آنروزمدعیان نهضت و مدعیان مبارزه علیه استعمار خارجی و بالخصوص استعمارانگلستان خیلی کم بودند غالبادراستراحتگاه تشریف داشتند غالباازسایه راه می‌رفتند غالبا مبارزات را تخطئه می‌کردندو اگر خیلی شجاعت بخرج می‌دادند خیلی می‌خواستندرشادتی بخرج بدهند ازیک گوشه‌ای یک مقاله‌ای بعنوان مبارزه و تحت مطالب کلی منتشرمی فرمودند امااین مبارزه آهسته آهسته وسعت پیدا کردجنس ملت زیادتر شد جنبش ملت دراثراستقامت آن عده معدودی که حاضرشدند بهرذلت و بدبختی بهردربدری و مصائبی تن بدهندو در مقابل انگلستان تسلیم نشوند سبب یک گرمی و یک غلیانی در افکارعمومی مردم ایران شد در طهران و شهرستان‌ها مردم آهسته آهسته به هیجان آمدند البته درخلال همه این مبارزات یکدسته‌ای کارشکنی خودرا ازدست نداده بود یک دسته‌ای صف شکنی خودرا ازدست نداده بودند آن دسته همان کسانی هستند که امروزبسیاربسیار از بانیان نهضت ملی ایران بیشترسنگ نهضت رابسینه می‌زنند اگرمی‌خواهیدآن دسته را من بشماارائه کنم خواهش می‌کنم به روزنامه‌های بلشویکی امروزکه صبح و عصر منتشر می‌شود مراجعه بفرمایید و در اوان نهضت یعنی آن روزهایی که بنابود در این کشور مهره‌های سیاست استعمری رزم آرا هژیرها ساعدهای کوبیده بشود و پایه‌های اولیه ملی شدن صنعت نفط درسرتاسرکشور گذارده شودآنروزهم به روزنامه‌ها و نوشته‌های این آقایان مراجعه بفرمایید آنوقت خواهیددید که این آقایان آنروزها کارشکنیهایی که می‌کردند چه بوده‌است و امروزخودراوارث نهضت مقدس ملی می‌دانند (میراشرافی - بروزهای زمان پیشه وری هم مراجعه بکنید) (زنگ رئیس)

نایب رئیس - بین الاثنین صحبت نکنید.

قنات‌آبادی - من تمنا می‌کنم از آقایان که اجازه بفرمایند آن مقداری که قدرت دارم عرایضم را عرض کنم از این دستهکه کعبه و قلبشان کرملین بوده آن روزهایی که سیاست استعماری سابق یعنی استعمارسرخ ازمانفط می‌خواست و می‌گفت بایدمنابع نفتی شمال را بمابدهید آنها درهیمن خیابانهای تهران بنده نمی‌گویم درخیابان‌های زنگبار نمی‌گویم درخیابانهای حبشه درهمین خیابانهای طهران این آقایان حرکت کردندوگفتندکه باید نفظ شمال را بروس‌ها دادوباید شمال را حریم امنیت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی قرارداد و با کمال وقاحت و بیشرمی سربازهای ارتش بیگانه در همین پایتخت تهران از آنها حمایت کردنداینهایکدسته بودندیکدسته هم آن کسانی بودند که خودشان پدرانشان فامیلهایشان زندگیشان همه چیزشان دربست در اختیار سیاست انگلستان بود و اینهااز شاگردان بسیار بسیارخوب و تربیت شده مکتب استعماری انگلستان بودند و اینهاخود و افکارشان بهمه آقایان محترم و ملت ایران معروف و مشهود است اینهاهم در مبارزات مقدس ملی ما درنهضت پر افتخار ما حداکثر کارشکنی اخلال وصف شکنی را کردند اماچون اگریک ملتی ازروزی تفکروتعمق اراده بکنداگریک ملتی مطلبی را درک کندخداازآن ملت حمایت می‌کند ملت ایران هم چون درک کرده بود که یگانه راه نجات و پاره کردن زنجیرهای استعمار ملی کردن صنایع نفط است قیام کردخدا هم ملت را تایید کرد و این مطلب درمملکت ماعملی شد و به صورت ظاهر عمال سیاستهای بیگانه درشمال و جنوب شکست خوردند آنهایی که می‌گفتند قرارداد۱۹۳۳ را باید باطل کنیم یعنی می‌خواستند کارشکنی بکنند و آن کسانی که اصلاعقیده داشتند مگر می‌شود باانگلستان جنگ کردهردوی این دسته‌ها شکست خوردند و در نتیجه ملت پیروزشدبعد از این پیروزی قطعی بعدازاین موفقیت درخشان من می‌خواهم اینجابه ملت ایران صریحاعرض کنم که این دوسته رویه خودرا در مبارزه با بنیان گذاران نهضت عوض کرده‌اند یعنی همانطوریکه درقیام مشروطیت و درمبارزه برای بدست آوردن آزادی و حریت در صدر مشروطیت تربیت شدگان مکتب عین الدوله از آزادیخواهان شکست خوردند و بعد به مقتضای روز ماسک را عوض کردند رنگ خودشان را عوض کردند و آمدن خودشان را بین آزادیخواهان و مردان حق و مبارزه و قهرمان صدر مشروطیت جازدند و با نزدیک کردن خودبه منابع قدرت آزادی خواهان و قهرمانان ایران را طردکردند این دودسته هم بعدازنهضت مقدس ملی ایران همین عمل را انجام دادند آمدندخودشان قاطی نهضت شدند آمدندخودشان را داخل در صف این جهاداکبر کردند آمدند خودشان را دمساز بامبارزین بینان گذاران این نهضت کردند خوب چون اینها اشخاص عاریه‌ای بودند چون اینها می‌خواستندخودشان را جاکنندوچون اینهامی خواستندبیایند و مقاماتی راغصب کنند هیچ برای آنها مانع و رادعی نداشت که برویه دیرین خودشان به رویه همیشگی خودشان یعنی به چاپلوسی و عبودیت و بندگی متوسل بشوند اینهابتمام این فنون متوسل شدند و اینک آهسته آهسته دور آقای دکتر محمد مصدقالسلطنه را محاصره کردند یک دسته مردم سراز خواب بلند کردند دیدند مطلب خیلی صحیح و سالم و قشنگ از آب درآمده آنهایی که در راه نهضت ملی و پایه گذاری این جهاد بزرگ ضد استعماری حبس رفتند تبعید شدند دربدر شدند خون بدل شدند خود و عائله شان چهار سال در این مملکت در بدر بودند اینها دشمن ملت شدندویک عده‌ای ازمارک دارها و یک عده‌ای از سرسپرده‌های اجانب و یکعده از کسانی که توی این خیابانهای تهران پرچم بدوش گرفتندوگفتند شمال و جنوب مال جنوبی‌ها باشد باشد اینهاملی از آب در آمدند دکتر مظفر بقایی آیت الله کاشانی آن کسی که ممالک اسلامی فخربوجودش می‌کنندآن کسی که تفنگ بدوش گرفته و درسنگرهای مجاهدین عراق دوش به دوش رخ برخ با انگلستان جنگیده‌است آن کسی که انگلستان شب و روز ازوجودش خواب و راحتی ندارد آن کسی که نوکران سرسپرده انگلستان نیمه شب بخانه اش می‌ریزند و اورا به خاک و خون می‌کشند و ازکشورش دورمی‌کنند آن کسی که با یکتا قبا ازتاریخ مشروطیت ایران بااستعمارجنگیده‌است این جاسوس انگلستان شداین خارجی شد

نایب رئیس - آقای قنات‌آبادی وقت جنابعالی تمام شد

قنات‌آبادی - بنده وقت می‌خواهم صحبت کنم

نایب رئیس - بسته به نظرمجلس است چقدروقت می‌خواهید

قنات‌آبادی - یک ساعت وقت می‌خواهم

نایب رئیس - اکثریت نیست برای رای

دکتر بقایی - کسی هم مخالف نیست

نایب رئیس - بایدرای گرفته شود

دکتر معظمی - آئین نامه باید اجرا بشود اخگر - آئین نامه را اجرابفرمایید

میراشرافی - آنوقتی که مابیش از۱۵ دقیقه اینجانشستیم آئین نامه اجرا نشد

دکتر معظمی - آقای قنات‌آبادی نفردوم وقتش را بشمابدهد صحبت کنید بعد که عده کافی شد رای بگیرد (باورود چندنفرعده برای رای کافی شد)

نایب رئیس - چقدروقت می‌خواهید؟

قنات‌آبادی - یکساعت

امامی اهری - بانیمساعت موافقت بفرمایید فعلا

نایب رئیس - آقایانی که موافقندنیم ساعت آقای قنات‌آبادی صحبتشان را ادامه بدهندقیام بفرمایید (عده‌ای برخاستند) (ناظرزاده و معتمددماوندی (منشی) ۲۹ نفر است یکنفرکم است) با رای خودبنده سی نفرمی‌شود تصویب شد.

قنات‌آبادی - بنده خیلی خوشحال و مشعوفم که آقایان اعضای فراکسیون نهضت ملی به بنده رای برای صحبت کردن ندادند (حائری‌زاده - دراقلیت بودند) بله آقایان محترم ملت ایران بایدروی این مطلب توجه کند که یک عنصری که پنجاه سال به استعمارضربت زده و ضربت خورده این عنصررا یک روزنامه‌ای که منتسب به شخص رئیس دولت است می‌نویسدکه این جاسوس است من مخصوصا این مطلب را پشت این تریبون تکرارمی‌کنم تاملت ایران آن نقشه‌هایی که انگلستان در صدر مشروطیت برای بیرون کردن مجاهدین حقیقی ازصف ملت عمل کرده بود دوباره به عینه ببینند دومرتبه درک بکنندکه واردعمل می‌کندببینند کار مملکت بکجارسیده آقای رئیس دولت مرقوم فرموده بودندبه دستگاه انتظامی مملکت یادستگاه دادگستری اگر روزنامه‌ای به شخص من بدگفت بااوکاری نداشته باشید امااگربه کس دیگر و برخلاف قانون مطبوعات عمل کرد قانون را درباره اش اجرا کنید من خواهش می‌کنم ازآقایان نمایندگان محترم و مخصوصا خواهش می‌کنم ازآقایان که طرفدار دولت هستند بروند در زندان و ببینند این روزنامه نگارانی راکه دولت توقیف کرده‌است فقط کسانی هستندکه ازدولت دکتر مصدق انتقاد کرده‌اند فقط چون از اعمال و رفتار دولت انتقادکرده‌اند آنهاراگرفته‌اند به زندان انداخته‌اند بدون محاکمه و اما آن روزنامه‌هایی که برمی‌دارند و به بزرگترین شخصیتهای مملکت رکیک ترین فحش‌ها رامی‌دهند که تریبون مجلس شورای ملی رامن نمی‌خواهم باین حرفهایی که آنها زده‌اند آلوده کنم آنهاکاملا آزادند آقایان می‌دانند آنهاچه جوری روزنامه‌هایشان را بفروش میرسانند؟ اگربرنخورده‌اند خواهش می‌کنم روزشنبه تشریف ببرید میدان توپخانه یک بچه روزنامه فروش باده بیست تاازاین روزنامه‌ها یک مامور شهربانی یک مامور حکومت نظامی و چند تا مامور کارآگاهی ایستاده‌اند این بچه روزنامه فروش روزنامه‌ها بدستش است توی میدان توپخانه این عوامل و مامورین دولتی هم اوراحمایت می‌کنندواوداد می‌زند و فریادمی‌زند کاشانی جاسوس بقایی قاتل مکی فلان حائری‌زاده فلان همینطور می‌گوید و اگر کسی هم برودباین بچه روزنامه فروش‌ها سخنی بگوید مامورین شهربانی متعرض اومی‌شوندیک حسابی است یک مطلبی است که آقای دکتر مصدق السلطنه حسابش را نفرمودند و آن این است که خیال می‌کنند که همه افراد و اشخاص روی حساب سیاسی و روی حساب مقامی و روی حساب منفعتی مبارزه می‌کنند یک مطلبی را ایشان درک نکرده‌اند و آن این است که درتاریخ بشریت بودند اشخاصی که فقط برای حق و حقیقت جنگ کردند برای نجات فضیلت و نجات انسانیت مبارزه کرده‌اند و اینهاولواینکه قلیل هم بودند ولواینکه معدود هم بودندغلبه و فتح با اینهابوده یک قضیه تاریخی من می‌خواهم برای آقایان محترم نقل کنم الحمدالله همه آقایان مسلمان و پیروآئین مقدس اسلام هستید و همه اطلاع ازتاریخ احکام و آیات کلام الله دارید و این قضیه راهم می‌دانیدمن می‌خواهم به مناسبت تطبیقش باوضع روزتذکر بدهم و آن این است که تبلیغات موسی بن عمران پیغمبر وقتی وسعت پیداکرد وقتی دزدهاوغارتگرهای اجتماع دیدند کارموسی دارد نضج می‌گیرد وقتی قارون مسلکهای آن زمان دیدند که این رویه‌ای که موسی اتخاذکرده‌است منتهی به پیروزی است گفتندماتصمیم می‌گیریم و موسی بن عمران پیغمبررامالجن مال می‌کنیم این بود که قارون رفت و یک زن هرجایی را پیداکردوباوگفت: تومی‌روی موقعی که موسی خطابه می‌کند اورامتهم می‌کنی به زنا و قصدقارون این بود که موسی را درمعرض افکارعمومی لجن مال بکند ان زن هم آمد وقتی موسی داشت وعظ می‌کرد و خطابه و تبلیغ می‌کرد گفت ای موسی این حرفهایی که تومی‌زنی صحیح است؟ گفت بله گفت پس چراخودت مرتکب عمل زشت شدی؟ گفت باکی؟ گفت بامن معنای تکرارتاریخ همین است قارون‌های زمان ماهم هرجایی‌ها رااجیرمی‌کنند بهرجاییهاماهی هزارتومان پول می‌دهند تابه برگزیدگان اجتماع دشنام بدهند فحش بدهند تهمت جاسوسی و افترا بزنندازروزاول تاحالااین رویه بوده صف طرفداران فضیلت و حقیقت رویه خاصی داشتندودشمنان انسانیت و فضیلت درهرلباسی که بودندرویه خاصی داشتندآن روز قارون به آن هرجایی پول می‌داد و امروزقارونهای زمان بهرجاییهای دیگری پول می‌دهند که برجستگان فحش بدهند. و اماراجع به قضیه افشارطوس اولا بنده عقیده‌ام را بعرض مجلس و ملت ایران برسانم که بنده شخصا بااین نوع کشتاروترورمخالفم و برخلاف دینم می‌دانم (صحیح است) دین من مذهب من اجازه این نوع اعمال رانمی‌دهد و هرکس این عمل ازش سربزند و سبب این کارباشد ولواینکه نزدیکترین کسان من باشد من با اومبارزه می‌کنم (پورسرتیپ - احسنت) من اولابه آقایان عرض کنم که اگر روزی ثابت شد نه بوسیله بوق و کرنا و رادیو بلکه حقیقتا ثابت شد که دکتر بقایی دراین عمل دخالت داشته من بااومی جنگم اماامروز که من خودم می‌بینم دولت و تمام عوامل وامانده استعمار انگلستان ازتمام قدرهایی که در دست دارند استفاده کرده و همه برعلیه این مردی که درتاریخ نهضت ملی ایران سهم بسیاربسیار زیادی داردقیام کرده‌اند و می‌خواهند نابودش کنند باتکای خدای بزرگ دنبال اووازاوحمایت کرده و مبارزه می‌کنم مگراینکه بمن ثابت شود که من اشتباه کرده‌ام آنوقت این حرف را من پس می‌گیرم این بوق و کرنایی که دولت راه انداخته اولا راجع به موضوع شکنجه بنده یک مطلبی عرض کنم روزی که این آقایان راگرفتندجناب آقای دکتر بقایی به من تلفن کرد که من شنیده‌ام خطیبی (که منهم نمی‌شناسمش) اورادرزندان شکنجه کرده‌اند بیایدباهم برویم دادگستری و ازقانون و ازنماینده قانون بخواهیم که باینکار رسیدگی بکند بنده عرض کردم چشم رفتم درخدمتشان در دادگستری جناب آقای دکتر معظمی توجه بفرمایید ایشان اعلام جرم کردند که چون یک همچوخبری بمارسیده ماخواهش می‌کنیم مراجع قانونی به وظیفه قانونیشان عمل کنندجنابعالی بهترازبنده می‌دانیداستادید دانشمندیدمی‌دانید که بازپرس و نماینده دادسرامی‌رود این زندانی را ببیند اگر شکنجه شده صورت مجلس کند که شکنجه شده و اگر نشده بنویسدشکنجه نشده و آقای دکتر بقایی دروغ گفته‌است غیرازاین است؟ مارفتیم تمام مراحل طی شد بازپرس و نماینده دادستان حرکت کرد وقتی به رئیس شهربانی بانماینده قانون مراجعه شد اینکه می‌گوید میخواسته ملاقات کندملاقات ممنوع است این خدعه‌است این دروغ است مثل همه دروغهای دیگر نه آقای دکتر بقایی نه بنده هیچکدام نمی‌خواستیم کسی را ملاقات کنیم نماینده قانون بوده که برای اجرای یک دستوریک عمل قانونی حرکت کرده بودبرود ببیند و صورت مجلس کند رئیس شهربانی به مجرداینکه این دسته بازپرس و نماینده دادسرا را دید باور بفرمایید که خودش را باخت حالاممکن است بگویدمن تکذیب می‌کنم من این موضوع تکذیب می‌کنم من این موضوع تکذیب می‌کنم را یک روز پشت این تریبون پنبه اش را زده‌ام گفتند که اینجانیست به فرماندارنظامی مراجعه کردیم اتفاقا قبل از این که ازپیش رئیس شهربانی حرکت کنیم آقای دکتر بقایی گفت ما می‌دانیم این زندانی کجااست و می‌دانیم هم که فرماندارنظامی را هم پیدا نخواهیم کرد ولی معذلک می‌رویم رفتیم انجا فرماندارنظامی نبود افسرنگهبان هم ازخودش سلب مسئولیت کرد یک صورت مجلس دردژبان و یکصورت مجلس درفرمانداری نظامی بوجودآمد بازپرس و نماینده دادسرانوشتند که ماآمدیم بمازندانی را ارائه نکردند و رفتیم این عملی بود که آن روزصورت گرفت من آنروزقطع کردم که همان عناصری که هنوزدراین دستگاه‌ها رسوخ دارند برای برباددادن حیثیت ایران این شکنجه‌ها راکرده‌اند والاهیچ منع قانونی نداشت و هیچ مشکل هم نبود که اجازه بدهند آخراین خیلی خنده آوراست که دستگاه هیئت حاکمه به نمایندگان قانون که منتسب به خودش است اعتمادنداشته باشد این خیلی خنده آوراست که دستگاه عدالت مملکت به دستگاه شهربانی مملکت به دستگاه آدم کشی مملکت نامحرم باشد و اجازه ندهند که نماینده دادستان مطابق قانون به نص قانون برودویک عمل قانونی انجام بدهد آنوقت هی فریاد قانون هم می‌زنند دادقانون هم می‌زنند این رامن می‌خواستم مقدمتاباطلاع آقایان نمایندگان محترم برسانم چون همان شبش روزنامه گرامی باخترامروز که متعلق به آقای دکتر حسین فاطمی است ایشان نوشتند که امروزازصبح تاغروب دونفرنماینده مجلس بتمام مقامات مختلف مملکت برای نجات حسین خطیبی مراجعه کردند و این مقامات مختلفه مملکت که ایشان نوشتند حلال‌زاده‌ها هم نمی‌دانندکجااست و ننوشتند که این ۲ نماینده مجلس بکدام مراجع قانونی مراجعه کردند اینهاواقعا ننگ است رویشان نمی‌شود بنویسند بازپرس و نماینده دادستان آمدند بروند قانون را اجرا کنندمامورحکومت نظامی حکومت نظامی غیرقانونی البته (میراشرافی - صحیح است غیرقانونی است) گفت که نمی‌شود این مقدمه مطلب بود و اماراجع باصل موضوع خوب دقت کنید آقایان من خواهش می‌کنم ازصمیم وجدان به این مطلب توجه کنیدیک رئیس شهربانی کشته شده یکدولتی هم سرکاراست یک عده‌ای هم مخالف دارد مخالفهای پروپاقرص که تاپای مرگ ایستاده‌اند (بهادری - صحیح است) و ازاعمال خلاف رویه دولت انتقاد می‌کننددولت می‌خواهد از این صحنه استفاده کند پرونده را که برای من و شمانمی سازند پرونده را یک جوری می‌سازند که آن بقال سرگذرهم قبول کند آن مرد عادی هم قبول کند آن وقت آمده‌اند خواستندپرونده را آن جوربسازند که افکارعمومی قبول کند آمدنداینطورکردند گفتند که دکتر بقایی میخواسته‌است کودتا کندرئیس دولت بشودمملکت را قبضه کندنقشه کشیده‌اند و گفته‌اند افشار طوس را ازبین می‌بریم و مملکت راقبضه می‌کنیم ببینیددرهمین جمله و همین عبارات چندتا نقض و خلاف وجوددارد البته شمامی‌دانیدباکشتن رئیس شهربانی کسی نمی‌تواند رئیس الوزرا بشودفقط یک اتفاق افتاد توی این مملکت که رزم آرا کشته شد و حکومت دست لیدرجبهه ملی آمد و بس و آنهم یک موقع خاصی بود یک زمان خاصی بود یک شرایط خاصی بوداماهمه می‌دانند حتی همان بقال سرگذر هم که این داستانهارا برای آنهامی سازند آنهامی‌دانند که باکشتن رئیس شهربانی کسی رئیس الوزرا نمی‌شودبعلاوه چطور شده رئیس ستاد ارتش آقای سرتیپ ریاحی عضوحزب ناسیونالیست و مامورخریداسلحه ازخارج (میراشرافی - و ژنرال نجیب آینده) اجازه بدهید البته آقایان اطلاع دارید که درزمان دیکتاتوری دوره گذشته یک کمیسیونی بود باسم کمیسیون خریداسلحه اینهاخیلی قلدر بودند خیلی زورشان زیادبود حتی دیکتاتوروقت هم حق اینکه بانها امرونهی بکند و به آنهابگوید بالای چشمتان ابرو است نداشت آقای سرلشگر شفایی و یک عده‌ای دیگرعضو این کمیسیون بودند یک عده‌ای هم بعدا عضوشدند که همین آقای سرتیپ ریاحی یکی ازآنهااست من خواهش می‌کنم از رئیس دولت که خیلی می‌خواهد از رئیس ستادش دفاع کند پرونده خرید و پرونده باصطلاح بعدازجنگ که ایشان رفته به انگلستان که تسویه حساب بکنداین پرونده را درمعرض افکارعمومی بگذارندتاآقایان بداننداین آقایی که امروز شده‌است رئیس ستاد چقدرپاک و پاکیزه و منزه‌است این مطلبی است که بعرض مجلس شورای ملی میرسانم یک مطلبی نیست که من استنباط کرده‌ام یکی ازافسران شرافتمند این مملکت که خودش هم ازموسسین حزب ناسیونالیست درارتش بوده‌است برای یک شخصیت بزرگ این مملکت جریان راپیغام داده و اگر لایحه سلب مصونیت دکتر بقایی تصویب شد و به کمیسیون دادگستری رفت آنجابنده اگراجازه بدهندشرفیاب خواهم شد و جریان را بطورتفصیل خواهم گفت و آن افسر شرافتمندهم هیچ باکی ندارد که این حقایق را بگویداین افسر شرافتمند گفته‌است که تمام این بازیهایی را که درآورده‌اند برای گم کردن اصل مطلب است این مطالب را روشن خواهدکرد آقایان من این را بشمابگویم و دلیل هم دارم خودقاتلین افشارطوس مامورتعقیب پرونده قتل افشارطوس هستند خودآن کسانی که وجود افشارطوس برای آنهامانع شده بود و یک رقیب خطرناکی شده بودخودآنها آمدند و نقشه کشیدند افشارطوس راازبین بردند مسخره این نیست که بگویند دکتر بقایی و چهار تا سرتیپ یکدانه آشپز و دو تا دهاتی بیابان گرد می‌خواستندکودتا بکننددراین مملکت و حکومت بدست بیاورند اما رئیس ستادارتش که باهمدیگر رقابت داشتند آن را بیگناه کنار بگذارند و خود او مامور تعقیب پرونده افشارطوس بشود این جریانات آقادر مملکت ما تازگی ندارد منتهی حساب هیات حاکمه این شده‌است که تاآنجایی که زورشان می‌رسدمی‌گویند تاآنجا که قدرت دارندعمل می‌کنند امابایدمااین حساب را در این مملکت بهم بزنیم و آن حساب این است که هر جازور باشد حق هم همانجاست و ما ب اخداعهدکردیم که این حساب را بهم بزنیم بگوییم هرجاحق هست قدرت هم باید دراستخدام حق قرار بگیرد لذا ما می بینیم توی این مملکت هرکی زورنداردهرکاری می‌کندمی‌گویند بداست تازورندارد از بدیهاانتقادمی‌کند همچو که زوربدستش می‌آیدهمه بدیهارا مرتکب می‌شود همه راهم می‌گویدخوب است و همه راهم شمابایدبگویید خوبست آقای دکتر مصدق آن روزی که زورنداشتند قدرت نداشتند سرنیزه دراختیارشان نبود توپ و تانک نداشتند شهربانی پرونده ساز نداشتند مقابل زندان غش می‌کردند حکومت نظامی را تعطیل عملی مشروطیت می‌دانستند یک روزنامه ایشان را بنده اینجا پشت تریبون قرائت کردم و روزنامه‌ها نوشتند و متاسفانه مخبررادیو طهران این نامه را نگرفت که به رادیو طهران بدهد و او منتشرکند نامه همین آقای دکتر مصدق است ایشان آنوقت که زور نداشتند حکومت نظامی را تعطیل عملی مشروطیت می‌دانستندالان هفت یاهشت ماه است که قاچاقی توی این مملکت حکومت نظامی است و هیچ تعطیل مشروطیت هم نیست برای اینکه مطابق قانون نه آن پیشترهم که یک وقتی آوردند مجلس تصویب کردند بعدازآن هرچه حکومت نظامی بوده بنده بنام قانون عرض می‌کنم که قاچاقی بوده (میراشرافی - خود دولتش هم قاچاقی است رئیس الوزرایی که به مجلس نمی‌آیدقاچاق است)(زنگ رئیس) قانون حکومت نظامی این طوراست دولت می‌تواند اعلام کند و بلافاصله درظرف یکهفته به مجلس می‌آید و مجلس هم درظرف یکفته تکلیف قانون حکومت نظامی را معلوم می‌کند اگرمجلس این قانون را تصویب نکرد نمی‌تواند قانونیت داشته باشد مگراینکه خود جناب آقای دکتر مصدق باستناد قانون اختیارات که جبرا گرفته‌اند این قانون راهم امضا کنند برای جناب آقای دکتر مصدق آن وقتی که زورنداشتند این کارهابدبود اماحالا که الحمدلله زورپیداکردند خیلی چیزهاخوب شده متاسفانه خیلی کارهاایشان آنوقتهامی‌کردند که حالا که زورپیداکرده‌اند بدشان می‌آید بنده یادم می‌آید انتخابات دوره ۱۵ بودایشان دومرتبه رفتندبه دربار متحصن شدند یکعده آقایانی که واقعا مصلحت...(دراین موقع مجلس ازاکثریت افتاد)

نایب رئیس - آقای قنات‌آبادی اکثریت نیست تامل بفرمایید (پس ازچندلحظه باورودچندنفراکثریت حاصل شد) بفرمایید

قنات‌آبادی - روزه آقایان رابرده بله یک عده ازکسانی که واقعاطرفدار این بودند که مقام سلطنت نباید درکارها مداخله بکندبایشان اعتراض می‌کردند که خوب آقای دکتر مصدق شاه یک مقام غیر مسئولی است بچه مناسبت به دربار متحصن شده‌ای ازشاه چه می‌خواهی شاه درچه امری مداخله بکند؟... این کارها که خلاف قانون است ایشان برای خودشان دخالت کردن را بی اشکال دیدنداما برای دیگران اشکال می‌دانند دخالت کردن را مامعتقدیم که دخالت کردن شاه مملکت درامورات کشوربرای هرکسی غلط است این عقیده ماست (صحیح است) اماجناب آقای دکتر مصدق دخالت کردن به نفع خودشان را خوب می‌دانستند و به نفع عمروزید و بکروخالدرابدمی‌دانند این را بهش می‌گویندیک بام و دوهوا یک مطلب دیگری که بنده می‌خواهم اینجاعرض کنم ازنظروظیفه‌ای که دارم این است که لابد آقایان محترم اطلاع دارند که قریب چهاریاپنج ماه قبل یک فاجعه بسیاربدی برای هموطنان شمارخ داد و دریک گوشه محنت زده کشورشما بنام طرود یک زلزله‌ای اتفاق افتاد که قریب ۹۰ درصد مردم اینجازیرآوار رفتند و کشته شدند زندگی و سرمایه آنهاازبین رفت اقداماتی ازطرف دستجات مختلف برای اعانه باین زلزله زدگان شروع شد من آنروزها باوجودی که می‌دانستم دولت لطفی من ندارد دیدم روی موضوع طرود خوب تبلیغ می‌کنند گفتم خوب الحمدالله دولت اینجاملاحظه شخص را نکرده باوجوداینکه من ارادتی بدولت ندارم و اوهم لطفی بمن ندارد امابحمدالله چون آنجا هموطنان ما هستند خوب تبلیغ می‌کند و مشغول اخذاعانه‌است و درصدداست که یک کاری صورت بدهداکنون آقایان نمایندگان محترم قریب پنج ماه از آن تاریخ می‌گذرد و ازآن روزی که بنده اینجا درمجلس شورای ملی بعرض آقایان نمایندگان محترم رساندم که اجسادآنهازیرآواراست و نزدیک است فضای آنجارا مسموم بکند و ایجادمرض بکندوتقاضاکردم ازدولت و مردم خیر که هرعملی که می‌توانند بکنندزودتر اقدام بکنند تااین محیط آلوده به مرض نشود و همانروزیکه این عرض را اینجاکردم درهمان روزقریب پانصد ششصد هزار تومان مردم خیر ایران و سایر کشورهابرای ترمیم وضع بدوخراب مردم طرودپول داده بودند پول نقدداده بودند بنده این مدت هرچه سوال کردم که آقای دولت برای مردم چه کرده‌اید؟ چیزی بدست نیاوردم آن نقطه الان آلوده به مرض شده تمام اجساد یکه زیرآواررفته بوسیله خلل و فرجهایی که دران منطقه هست اینهاهمه ورم کرده گندزده کثیف شده و تمام آن فضاراتبدیل به یک منطقه مرض وحشتناک کرده البته می‌دانید درطرود که عمال انگلیس نبودند در طرود که چترباز خارجی نبوده آنجا که قیام علیه امنیت مملکت نشده آنجاکسی نمانده که قیامی علیه مملکت بکند یاچتربازخارجی بیاید هیچ این حرفهانبوده جزاینکه این دولت اصلانمی‌تواندکاربکند این دولت حرف خیلی خوب می‌تواند بزند تبلیغ خیلی خوب می‌تواندبکندفحش خیلی خوب می‌تواندبدهد دشنام خیلی خوب می‌تواندبدهد اماکارنمی‌تواندبکند بعلت اینکه روزبروزارگانهای دولت و بلندگوی دولت دشنام و فحش شان بدسته انتقادکنندگان زیادترمی‌شود فقط می‌خواهند با فحش و تهمت و افترا جبران این را که نتوانسته‌اند کاربکنندبکنند ازهرچه بگذری سخن دوست خوشتراست مطلبی که لازم می‌دانم درخاتمه عرایضم...

نایب رئیس - دودقیقه بیشتروقت ندارید

قنات‌آبادی - شاید دو سه دقیقه یابیشتر طول بکشد باطلاع آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی میرسانم موضوع فروش نفت است همه تان شنیده‌اید و دولت هم هرروز ابلاغ می‌کند و اعلام می‌کند متخصصین دولت علیه هم صحه می‌گذارند که دولت موفق شده زنجیرهای محاصره راپاره کرده نفت را بدنیای خارج داده بازارهارادارد تصرف می‌کند باچه قیمتی؟ صدی پنجاه تخفیف صدی بیست و پنج هم برای غرامت کنارمی‌گذارند صد۲۵ هم برای ایران می‌ماند البته اینجا بر متخصصین فنی مملکت برآنهاست که آنها بفرماینداین صدی بیست و پنج که می‌ماند آیابهمین میزان خرج تصفیه و استخراج نفت می‌شودیانمی‌شود این یک مطلب یکی دیگرهم آقایانی که مامور تحویل اشیاء هستند درقبال این صدی ۲۵ آنها بیایندبگویند که این چیزهایی که بمامی‌دهند و این صدی بیست و پنج رامی‌گیرنداینها تفاوت قیمتش چه می‌شود امامن باین تفاوت کارندارم دوچیزمی‌خواهم بفهمم یکی اینکه آن آقایانی که دارند اینطور می‌کنند و ثروت ملی ما را دور می‌ریزند آیاتضمین می‌کنند که این عمل آنهاسبب بدست آوردن بازاربرای آنهامی‌شوددولت آقای دکتر مصدق که این بذل و بخشش رامی‌کندبه ملت ایران ضمانت می‌دهد که این بذل و بخشش و حیف و میل سبب بدست آوردن بازار دنیا می‌شود و ما می‌توانیم بازار جهانی را بدست بیاوریم این را بمابدهند ماعرضی نداریم یکی این مطلب و یکی یک نکته‌ای هست که من می‌خواهم بااجازه آقایان نمایندگان محترم این حرفهارابه مردم عادی مملکت بزنم و آن این است که مردم ایران باید این را بدانند که من به لسان آنهامی‌گویم چون مطلبی که می‌خواهم بگویم می‌خواهم مردم عادی مملکت درک کنند تمام نفت فروشهای دنیا باهمدیگرشریکند می‌خواهداین نفت فروش انگلیسی باشد می‌خواهد آمریکایی باشد می‌خواهد ایطالیایی باشد می‌خواهد ژاپنی باشد یعنی نفت دنیا در انحصار کارتلهایی است که این کارتلها با همدیگرشریکند که دستشان توی دست یکدیگراست این نفتهایی که از منابع نفتی ما خارج می‌شود اگربه ژاپنی بفروشند می‌رود بحساب همان شرکا اگربه آمریکا بفروشند می‌رود بحساب بحساب همان شرکا و اگر به آفریقایی هم بفروشند بازمی‌رود بحساب همان شرکا یعنی نتیجه اش این می‌شود که مانفت را ملی کرده‌ایم تابااین تخفیفهای عجیب و غریب دومرتبه به آنها بفروشیم یعنی مازحمت می‌کشیم و قیام می‌کنیم پدر صاحب ملت درمی آید درمقابل شکننده ترین ضربات اقتصادی جان می‌کند و نفت را مجانی تقدیم انگلیسهامی‌کنیم و اگر غیرازاین است بیایندباطلاع ملت ایران برسانند (میراشرافی - این ۵۰ درصد تخفیف مقدمه معامله باشرکت سابق است این همان چیزی است که رزم آرا توی جیبش داشت)(زنگ رئیس)

نایب رئیس - آقای حائری‌زاده

حائری‌زاده - من سعی دارم که حتی الامکان کمتروقت آقایان و رفقارا درنطق قبل ازدستور مشغول کنم ولی حوادث و اوضاع و سم پاشی‌هایی که شده‌است من را مجبورکرد که وقت آقایان را بگیرم درمجلس سه موضوع من را من باید توضیح بدهم هرقسمتی که شد امروز صحبت می‌کنم و اگر نشد آقایان اجازه می‌دهند بعدها صحبت می‌کنم یک موضوع چون خیلی ازمن پرسیده می‌شود که چراسلب اعتماد از دولت آقای دکتر مصدق نموده‌ای این یک موضوع است که باید در اطراف این من یکقدری توضیحات بدهم که دکتر مصدق ارتباطی که ما با هم در سیاست پیداکردیم روی چه اصولی بودچه شد که آمد؟ اشتباهات او در سیاست چه بود؟ موافقت یاسکوت من روی چه بود؟ و مخالفت شدید من اخیرا روی چه موضوعی است این باید در اطرافش قدری صحبت شود یک موضوع دیگر هم برای این است که چرا در۲۷ فروردین ما مهاجرت کردیم و موجبات تعطیل موقت مجلس را فراهم کردیم یکی اینکه چرا دو مرتبه آمدیم و مشغول شدیم برای انجام وظیفه این سه چیز است که باید در اطرافش صحبت شود من خیلی نمی‌خواهم سیرقهقرایی بکنم و سوابق قبل از ۹۹ جناب دکتر مصدق را صحبت کنم چون بدیهی است که جناب دکتر مصدق از یک فامیل خیلی قدیمی هستند مادرشان از قاجار پدرشان هم از مستوفیهای مملکت و در دربار مظفرالدین شاه ایشان آنجا تربیت شده‌اند و بزرگ شده‌اند و بعد هم وارد خدمت استیفاء شد حالا فرامینی که صحبتها هست در اطرافش من مدارکی موجود ندارم و پرونده‌هایش را هم مسلما دولت در اختیار ما نمی‌گذارد و راجع به آن فرامین که راست یا دروغ می‌گفتند ساخته شده وارد آن موضوع نمی‌شوم آنها مشمول مرورزمان شده من وارد آنها نمی‌شوم چیزی که خود من وارد این جریان شدم موقع جنگ بین المللی اول چون من بچه بودم ولی یک آدم تسلیم و مطیع و راحتی نبودم (رفیع - مثل حالا) (خنده نمایندگان) بدتر از حالا بودم در آن موقع قوای انگلستان که برای جنگ آمده بود بایران و مهاجرت پیش آمد کرد و مجلس ایران درنتیجه مهاجرت تعطیل شد بودن من را درجنوب به صلاح قوای انگلیس تشخیص ندادند حالا اسمش را تبعید می‌گذارید اسمش را احضار می‌گذارید آمدم در طهران و درتهران هم سرگردان و بلاتکلیف تا موقعی که انقلاب روسیه پیش آمد و اوضاع صورت دیگری پیداکرد من توانستم دو مرتبه برگردم به یزد با اینکه من رئیس طایفه و ایل و عشیره‌ای نبودم که بگویند ایل قشقایی اردو کشیده - من بودم و زبانم مطالبی را که می‌فهمیدم محافظه کاری نمی‌کردم و با مردم می‌گفتم این به مصلحت انگلیسها نبود من تبعیدی دربدر در تهران سرگردان بودم پرونده وزارت کشورشاهد این مدعاست آقای عدل الملک دادگر در آن موقع معاون وزارت کشوربودند من را احضارکردند و من آنجا گفتم که آخر من را چرا احضارکرده‌اید؟ چه فرمایشی دارید فرمودند که بله حوادث ایران که در داخله اتفاق می‌افتد ممکن است در خارج برای خارجیها زحمت درست کند برای اینکه چنین مزاحمتی ایجاد نشود ما مصلحت دیدیم که بیایید تهران - و در همان موقع که ما سرگردان بودیم جناب دکتر مصدق وارد ایران شد به فارس که رسیدند استاندار فارس شدند بنده تعبید و سرگردان ولی ایشان طرف اعتماد حکومت و دولتی که آن روز فرمانفرمای جهان بود و انگلستان بود بودند و استاندار فارس شدند کودتا پیش آمد کرد کودتا را قرار بود دایی‌زاده ایشان نصرت الدوله بکنند حوادث در این میانه بازی کرد آقا سیدضیاء الدین کرد جناب قنسول انگلیس تلگراف کرد بدولت وقت که جناب دکتر مصدق خیلی خوب رفتارکردند در فارس خوب است که دولت مرکزی بایشان اطمینان بدهد که نگران نباشند این را که عرض می‌کنم در این مجلس چون تلگرافش راخوانده بودند من عرض می‌کنم و اسنادش هست در پرونده‌های مجلس ایشان از حکومت مرکزی اطمینان پیدا نکردند تشریف بردندب ختیاری منزل سردارمحتشم بختیاری حکومت سید یک چندروزی بیشتر دوام پیدا نکرد و سقوط کرد آن روز سیاستی غیر از سیاست انگلستان در ایران نبود تمام انتخابات تمام بگیر و ببندها تمام ماموریت‌ها در سایه تقویت آن مقام غیرصالح بود دولتی که تشکیل شد در طهران جناب دکتر در بختیاری تشریف داشتند ولی طرف اعتماد کامل بودند در غیاب ایشان ایشان را بعنوان وزارت دارایی تعیین کردند و دعوتشان کردند به تهران اینهاعدله ایست که سوابق ایشان و وضعیت ایشان نسبت به سیاست اجنبی از چه قراربوده ولی یک نوکراجنبی دیگری پیداشد که همه را کوبید آن رئیس قزاق بود که آمد و تهران را قبضه کرد و همه را کوبید چه نوکرهای ارباب خودش را چه مخالفین آنها را جناب دکتر مصدق در دوره رضاخانی مطرود واقع شدند ولی البته خدای ایران خدای ایشان خدای رضاخان سلامتی ایشان را تامین کرد و تا بحال این ذخیره برای ما ماند و من مطمئن شدم که این مملکتی که مثل سایرممالک شرقی اجنبی‌ها درآنجا فرمانفرما بودند اشخاصی که از سیاست شوم اجنبی صدمه دیده‌اند حس انتقامی در آنها تولید شده و برای مبارزه با اجنبی ساعد و جاهی هستند و می‌توان به آنها صد در صد اعتمادکرد حقیقتا جناب دکتر مصدق برای اینکه اقلیت تخریبی در مجلس باشد وجودش بسیارمفید بود و من در انتخابات و من در انتخابات فعالیت بسیارکردم مردم تهران کوشش کردند خود ایشان کنفرانسها دادند تا موفق شدیم آمدیم باین مجلس حمایتها و علاقه مندی من نسبت به جناب دکتر مصدق از نظر نمایندگی اقلیت و انتقاد از دستگاه حکومت بوده و حالا هم هست اگر سنشان مقتضی باشد حالا هم معتقدم که یک وکیل انتقادی تخریبی خوبی هستند در مجلس این را حالا هم درباره ایشان معتقدم اما موضوع نفت من وارد آن کشمکشهای سی سال پیش نمی‌شوم که در مجلس نطق من هست کشمکشهایی که با کمپانی دارسی داشتیم منتهی قدرت انگلستان مافوق این حرفها بود ما یک چیزی می‌گفتیم خنده می‌کردند و مسخره می‌کردند در دوره چهاردهم مجلس بنده در مجلس نبودم در خارج که روزنامه‌ها را می‌خواندم یک طرحی جناب دکتر به مجلس داده بودند که در امتیاز بخارجی هیچ دولتی حق ندارد وارد مذاکره بشود بعقیده من آن طرح را اگر آقایان مطالعه بفرمایند که صورت قانون بخودش گرفته ازجنبه انشاء املاء و معنی خیلی ساده نیست آن چیزی راه قوام السلطنه در آخر آن قانونی که از مجلس گذشت موافقت کرد که حساب کمپانی هم رسیدگی شود در این چیزیکه مفهم این معنی باشد نبوده و فقط برای جلوگرفتن روسها مفید بوده حالا چه اشخاصی ذینفع بودند و در کجا تنظیم شده یک اخباری بمن رسیده که چون مدرکی در دست ندارم در اطراف آن نمی‌خواهم صحبت بکنم که مذاکره کرده‌اند که این طرح آقا سیدضیاء الدین بدهد به مجلس یا جناب دکتر مصدق مصلحت دانستند که آقای دکتر مصدق بدهد طرزانشا و عبارت آن طرح ترجمه یک طرح خارجی است و کسانی که اطلاع دارند می‌دانند که ترجمه‌است. انشانیست این طرح در مجلس مطرح می‌شود رحیمیان نامی در مجلس بود که وکیل قوچان بوده و یکی از وکلایی بود که در دوره ۱۵ همکار ما بود او طرحی حاضرمی‌کند و در همان موقعی که ایشان این طرح را می‌دهند برای الغای قرارداد انگلیسها. ایشان گویا می‌گویند قرارداد است ولی توافق طرفین قابل الغاء نیست این موضوع مسکوت می‌ماند و دوره پانزده جناب دکتر در مجلس تشریف نداشتند کسانی که در مجلس بودند بعضی معنا کمک کردند بعضی علنا مبارزه کردند در کار نفت جناب دکتر دراین صف نبودند ایشان بیرون تشریف داشتند آقای مکی بود این آقای دکتر بقایی بود عبدالقدیرآزاد بود یک عده‌ای بودند و آن ساعات خطرناک و آن روزهایی که خداوند برای هیچ ایرانی وجود نیاورد که ما امید بهیچ چیز نداشتیم غیر از فضل خداوندی و آن مبارزه با کمپانی شروع شد دوستان خیلی نزدیک ما بما با نظرترحم نگاه می‌کردند که شماخودتان با پای خودتان به مسلخ می‌روید با این عملی که انجام می‌دهید اراده خداوندی همت ملت ایران مخصوصا مردم تهران موجب شد که آن عملی که در آن چند روز آخر مجلس راجع به مبارزه نفت و انگلستان در مجلس شروع شد و آن روز انگلستان نقشه اش شکست خورد عملی نشد و همینطور راکد ماند حوادث دنیا هم به ملت ایران کمک کرد و اوضاع رابرای انگلستان تیره و تار کرد پس از این که ما را حبس کردند و انتخابات صندوقش را عوض کردند دو مرتبه تجدید کردند انتخابات را جناب دکتر در آن جریانها هیچ وارد نبود بقول آقای شمس قنات‌آبادی کسانی که آن روز همه را اجنبی و اجنبی پرست و دشمن ایران می‌دانستند همانها خودشان مسبب این اصلاحات هستند افتخارشان این بود که نطقهایی را که در مجلس ماها کرده بودیم چاپ و منتشرکنند امروزهم ماها جزو نامحرمها هستیم و کسانیکه بعقیده من جناج چپ انگلستان هستند ماشین را دارند می‌چرخانند این عقیده من است و خدا کند اشتباه کرده باشم موقعی که ما با جناب دکتر مصدق در مجلس شروع به همکاری کردیم اختلاف سلیقه از قدیم باایشان بود لازم هم نیست دونفر درتمام مسائل باهمدیگر توافق داشته باشند.

نایب رئیس - وقت جنابعالی تمام شده‌است آقای حائری‌زاده

حائری‌زاده - من خیلی مطلب دارم اگر آقایان اجازه می‌دهند حالا صحبت می‌کنم اجازه نمی‌دهند یک وقت دیگر صحبت می‌کنم من این حرفها را پشت این تریبون اگر زنده ماندم باید بگویم تا ملت ایران و دنیا روشن بشوند که این آتش از کجا شعله گرفته آن شیاطین و مخربین مملکت چه اشخاصی هستند اینها را باید بشناسند من وظیفه‌ام را باید انجام بدهم اگر حالا اجازه می‌دهند حالاعرض می‌کنم والا بعد...

نایب رئیس - چقدروقت می‌خواهید؟

حائری‌زاده - من نیمساعت می‌خواهم اگراجازه بدهند

نایب رئیس - آقایانی که موافقند تا نیمساعت آقای حائری‌زاده ادامه بدهند به صحبت قیام بفرمایند(اکثربرخاستند) تصویب شد. بفرمایید

حائری‌زاده - عرض کنم در موضوع نفت ما جلسات زیادی تشکیل دادیم آن جلسات مرتب بود از افرادی که در مجلس بعنوان نمایندگی آمده بودند یا رفقایی که بنام جبهه ملی در خارج بودند و در مجلس وارد نشده بودند. آن مجلسهای ما صورت مجالسی نداشت ولی خوشبختانه همه شان حی و حاضرند و شاهد واقعه هستند. در آنجاهم اختلاف سلیقه خیلی بود برای طرز کوتاه کردن دست انگلستان جناب دکتر معتقد بودند که قرارداد۱۹۳۳ که باکره و اجبار تهیه و تنظیم شده بود برفرض ما موفق بشویم و آنرا ملغی کنیم قرارداد ۱۹۰۱ دارسی بقوت خودش باقی است و ۶۰تا ۶۰ سال یعنی ۱۹۶۱ این استثمار و بهره برداری را انگلستان خواهد داشت استدلالی که من علیه ایشان می‌کردم این بود که یک قراردادی با توافق طرفین لغوشده طرفین توافق کرده‌اند موضوعی دیگر برای این قرارداد باقی نمانده ما وقتی بدنیا اعلام کردیم که قرارداد ۱۹۳۳ باکره و اجبار و فشار و حکومت قلدری رضاخانی بوده موضوعی دیگر برای قرارداد باقی نخواهد ماند باید حساب کمپانی از ۱۹۰۱ تا ۱۹۳۳ طبق قرارداد دارسی تصفیه شود و از ۱۹۳۳ به بعد باید یک حق العملی برای مباشرینی که نفط ایران را استخراج و تصفیه می‌کردند در دنیا می‌فروختند ما قائل شویم بیشتربه آنها نمی‌توانیم حقی بدهیم و اگر وارد این حساب بشویم میلیاردها ما طلب داریم از انگلستان حقوق ایران را غصب کرده برده ما طلب داریم باید بگیریم این بحث خیلی طول کشید تا وقتیکه مذاکره شد که باید اصل دیگری را که خود دولت انگلستان دولت کارگری در مملکت خودش عمل کرده‌است ما این اصل را اتخاذ بکنیم تا از پیچ و تاب محاکم بین المللی و اصول حقوقی نجات پیداکنیم و آن اصل ملی شدن نفط است و می‌گوییم گذشته هرچه بوده صحیح یا غلط می‌گوییم امروز احتیاجات ملی ایران بما اجازه می‌دهد که اکتشاف و استخراج نفط را بطور ملی خودمان اداره کنیم سر فرمهایی که به چه فرم بیرون بیاید بحث و انتقاد شد من نظرم هست اولین مجلسی که این مطالب بروی کاغذ آمد در منزل آقای نریمان بود با حضور حضرت آیت الله کاشانی و سایر رفقایی که در آن موقع با ما رفیق بودنددراین موضوع طرح ملی شدن مطرح شد و روی کاغذ آمد جناب دکتر این را محتاج مطالعه دانستند که موافقت کنند و بعد از چندی ایشان هم موافق شدند ولی در آن جلسه موافقت نکردند این هم برای طرز ملی شدن تهیه شد یکی از فرمها فرمی بود که باید اسمش را گذاشت فرمی که من تهیه کرده بودم البته من تنها که تهیه نکرده‌ام با رفقا مشورت می‌کردم و حسن و قبحش را می‌سنجیدیم ولی عبارتش را من تهیه کرده بودم (مهندس حسیبی – با کی مشاوره می‌کردید؟) با کسی که بعد پشیمان شد و گفت عجالتا مسکوت می‌گذاریم این طرح تهیه شد برای این طرح دو سه موضوع در نظر ما بود یکی کوتاه کردن دست انگلستان بود از ایران که قدم اول فکرما بود دوم این است که ملت ایران از منابع نفتی بهره مند بشود نه این که در دروازه نفت را ببندیم بگوییم ما نفت نداریم نظر ما این بود مردم ایران از این منابع ثروت استفاده بکنند و دست انگلستان هم کوتاه بشود و یک موضوع دیگری که طرف توجه من بود این بود که نفت را در ایران فقط جنبه اقتصادیش مورد توجه ما باشد جنبه سیاسیش را در ایران بکشیم که ایران بواسطه نفت ملعبه سیاست‌های خارجی نباشد تا هر روز یک مشتی به مغز این ایرانی ضعیف از طرف دولت قوی کوبیده شود حفظ بیطرفی ملت ایران شده باشد یکی دیگر فکر من این بود که ما تمام ملل روی زمین را که مشتری نفت ما هستند به آنها از این نمد کلاهی بدهیم که آنها با ما کمک باشند نه کمک انگلستان بدیهی است یک ضعیف و قوی وقتی باهم کشمکش می‌کنندعدالت دنیا هنوزبه آن درجه‌ای نرسیده‌است که درست قوی و ضعیف را در یک کپه ترازو بسنجد آن قوی وسایل دارد استدلال می‌کند تهیه اسباب می‌کند هو و جنجال می‌کند رادیو دستش است تبلیغات می‌کند همه جور وسیله دارد ممالک قوی را هم سهیم بکنیم تا از دست انگلستان نجات پیداکنیم این طرح من مشعراین معنی بود (بعدعبارتش را برای آقایان قرائت می‌کنم) که ما اکتشاف و استخراج نفت را به طریق ملی اداره بکنیم حق ندهیم به کمپانیهای اجنبی که در کوهها و دشت و بیابان و شهرهای ما بعنوان اکتشاف یله و رها باشند و باسم نفت هزار جور جنایت و جاسوسی را انجام بدهند ما دست اینها را ببندیم و همچنین استخراج نفت یک موقعی در دنیا حوادثی پیش آمد می‌کند که مصلحت ایران نیست نفتش را بفروشد بتوانیم این شیرنفت را ببندیم اکتشاف و استخراجش تحت اختیار دولت که نماینده ملت ایران است باشد سایرعملیات نفتی از قبیل تصفیه و حمل و نقل خرید و فروش تمام کارها صد رشته کار دارد کمپانیهای مختلفی برای این کارها تشکیل بشود که نصف سهامش مال ایران باشد و نصف سهامش را هم همه ملل روی زمین حق داشته باشند خریداری بکنند سهامش هم البته با اسم باشد غیرقابل انتقال باشد و هیچ ملت و مملکتی بیش از عشر از سهام را حق نداشته باشند مالک بشود ملیت آن ممالکی هم که سهام را می‌خرند مجلس ایران تصدیق بکند نه اینکه پنج حکومتی که توی شکم حکومت انگلستان است یا مللی که توی شکم حکومت اتحاد جماهیر شوروی است باسامی مختلف این سهام را بخرند و مابهمان دردی که در مسئله شیلات گرفتار بودیم گرفتاربشویم این پیش بینیها را من در موقع تنظیم آن طرح کرده بودم این طرح عبارتست از:

۱- مجلس شورای ملی دولت رامکلف می‌سازد کلیه عملیات اکتشاف و استخراج نفت را در تمام ایران خودعهده دارشده به طریق صنعت ملی اداره نماید.
۲- در اجرای ماده ۱ دولت مکلف است به عملیات متکی به قراردادهای غیرقانونی ۱۹۰۱ و ۱۹۳۳ کلا خاتمه دهد.
۳- دولت اجازه دارد برای حمل و نقل و لوله کشی و تصفیه و سایر عملیات فنی و تجاری و غیره اعم از بری و بحری و هوایی داخلی و خارجی شرکتهایی تشکیل دهد که اقلانصف سهام بااسم آن متعلق به دولت ایران بوده و بقیه سهام با اسم را سایر ممالک خریدار نفت می‌توانند مالک شوند مشروط براینکه هیچیک از ممالک و اتباع آنها رویهمرفته حق مالکیت بیش از عشر سهام را نداشته باشند و مجلس شورای ملی قبلا موافقت با واگذاری سهام بهریک ازممالک خریدار و اتباع آنها نموده باشد

این طرح را بنده تقدیم کردم جناب دکتر مصدق امضایشان پای این طرح هست. دکتر شایگان. آزاد. اللهیار صالح. دکتر بقایی کرمانی. دکتر بقایی تاریخ هم گذاشته‌است ۳۰-۹-۲۹ که این معلوم می‌کند این طرح قبل از کشته شدن رزم آرا تهیه شده‌است و این طرح را ما نتوانستیم به ۱۵ امضا درمجلس برسانیم زیرا مجلس آنروزهم شبیه مجلس امروز مرعوب از حکومت وقت بود و ما نتوانستیم این کار را انجام بدهیم این ماند این طرح و بعضی از آقایان رفقا هم که اول در تنظیم این طرح با آنهامشورت شد موافقت فرمودند بعد یکی از آقایان گفت که شما دست انگلستان را میل دارید کوتاه کنید و ممالک دیگر را وارد ایران کنید آنهم پشیمان شد و حرفش را مسکوت گذاشت در صورتی که من معتقدم ایران نمی‌تواند مثل چین قدیم حصار دور خودش بکشد ما باید با تمام ممالک روی زمین روابط حسنه داشته باشیم روابط اقتصادی داشته باشیم روابط فرهنگی داشته باشیم ما باید با دنیای امروز با هم همکاری بکنیم و ملعبه هیچ یک از این دول و ممالک نباید باشیم با هیچیک از این دول و ممالک هم ستیزنباید بکنیم ما باید وضعیت ایران رایک وضعیت بیطرف که مقید باشد وجود ایران آبادی ایران برای تمام ملل روی زمین درست کنیم (نریمان - مداخله هم نباید بهشان بدهیم) ما دخالت بهیچ دولت و مملکتی نباید بدهیم ولی دروازه را بروی هیچ دولتی نباید ببندیم ما وقتی اجازه دادیم که روسها اینجا مریضخانه داشته باشند اجازه دادیم انگلستان در اینجا مریض خانه داشته باشد اگر افغانستان و هندوستان هم اجازه خواستند مریضخانه داشته باشند بایدبهشان اجازه بدهیم ما باید همه ممالک را بچشم واحد ببینیم سیاست بیطرفی را همیشه در نظرداشته باشیم و کاملا رعایت کنیم حیات ایران روی سیاست بیطرفی است ما جنبه اقتصادی نفت را باید شکلی تامین کنیم که ملت ایران منتفع بشود نه اینکه وعده‌های دروغی به مردم ایران بدهیم که اگر یک روز دیرتراین طرح بگذرد روزی سیصدهزارلیره ضرراست دوسال گذشته‌است غیر از دردسر کاری عاید ما نشده برای اینکه با یک سلیقه خوب نبوده با یک ایادی فاسد مرموزی به لباس دوستی وارد مغز مصدق شدند و پا را از آن خط سیری که درپیش گرفته بودیم که وحدت ملت ایران و ایجاد اختلاف بین کمپانیهای نفتی و نفت جنوب بود از آن محور ما را منحرف کردند امروزه در ایران رویه‌ای حکومت اتخاذکرده که برادر با برادر پدر با پسر زارع با مالک مالک و مستاجر تمام طبقات را هم با یکدیگر خونی کرده.

آن وحدتی را که ما ایجادکرده بودیم یعنی خود ملت ایران هوش و فراست و استعدادش فهمیده بود که در سایه وحدت می‌تواند در مقابل اجانب ایستادگی بکند آن روزهایی که ما در محبس تهران بودیم دسته دسته مردم را میاوردند در محبس آنجا این شکنجه‌هایی که من امروز می‌شنوم نبود و امروز نشنیده بودم در مجلس ولی امروزمی شنوم وقتی مرخصشان می‌کردند که بروند من فراموش نمی‌کنم من آنجا توی مریضخانه خوابیده بودم آنها پشت پنجره گریه می‌کردند که ما شما را اینجا گذاشته‌ایم کجا برویم من می‌گفتم موقع مبارزه انتخاباتی است باید بروید جهادکنید ما که دستمان نمی‌رسد اینجا خوابیده‌ایم شما بروید مبارزه خودتان را ادامه بدهید مردم با یک ایمانی با یک وحدتی از تمام طبقات برای مبارزه با اجنبی کنفس الواحد قیام کردن کوشش کردند حالا ممکن است ما اشتباه کرده بودیم دکتر مصدق را با آن سوابقی که داشت گفتیم که فشار دوره دیکتاتوری را دیده‌است نطقها و بیاناتی را که در مجلس دارد پیرمرد مجربی است از وجود او بنفع مملکت می‌شود استفاده کرد مع الوصف ما هیچوقت او را کاندید نخست وزیری نکردیم از خود او بپرسید از رفقا بپرسید هیچوقت در صحبت ما درجبهه ملی درآن فراکسیونی که داشتیم اسم اینکه آقای دکتر مصدق کاندید نخست وزیری است برده نشده‌است اگر برده میشده همه با آن مخالفت می‌کردیم چون اسباب حکومت نداریم حزب و تشکیلات و اسباب و ابزار که بتوانیم تحولی در مملکت ایجاد بکنیم و مملکت را از دستگاه هزار فامیل نجات بدهیم نداریم ما معایب را می‌توانیم تذکر بدهیم سنگ بگذاریم لای چرخ دولت که بطرف سقوط نرود نگاهش داریم تا این محیط رجالی تربیت کند آدمهایی رشد و نموکنند چون در دوره بیست ساله هرچه رجال بود ازبین بردند و یک مشت پیر و پاتال ماندند مثل بنده که یک مشت نمی‌ارزیدند و یک مشت هم نوکر تربیت کردند آقا و آقا منشی که مملکت را مال خودشان بدانند و با تمام دنیا مبارزه کنند تربیت کردند این مرورمی خواهد زمان می‌خواهد که آدم تربیت بشود و یک مشت جوان‌های ما را هم فرستادند برای تحصیل به خارج و افرادی که در مملکت برای دفاع از اجتماع بایستند و مبارزه کنند نبود این یک چیزی نیست که شما بروید در دکان عطاری بگیرید رجال را در دوره ۲۰ ساله دوره شاه سابق تخمش را برانداختند در این مملکت رجالی که بایستند برای دفاع از حقوق ملت و مملکت خودشان امروز نیست خیلی کم شده‌اند و عاجز و ناتوان در کنارها افتاده‌اند کسانی هم هستند که حسابگر هستند که امروزه سیاست بین المللی چطوراست روس و انگلیس و امریکا چه می‌گویند پول کجامی‌دهند و همه اش پایه اش روی قدرت‌های دیگران است می‌خواهند زندگی کنند و همه اش با مال مردم می‌خواهند زندگی کنند و همه اش با مال مردم می‌خواهند آقایی کنند هیچ ملت و دولتی تا خودش فداکاری نکند نمی‌تواند در دنیا آقایی بکند ملل و ممالکی که باتکای ملل و ممالک دیگر استقلال دارند وزن شعر است این حرفها دروغ است باید هر ملتی خودش برای آقایی خودش فداکاری بکند جانبازی بکند هر خطری را تحمل بکند تا بسرمنزل مقصود برسد حالا جناب دکتر ضعف روحی دارند یا سوابق زندگیشان طوری بوده‌است هر چه هست آن خط سیری را که ما داشتیم از آن خط ایشان منحرف شدند نگاه کنیداین دستگاه نفت این مکی رفت آنجا فداکاری کرد زحمت کشید امروز مطرود دستگاه است کسانی که در دوره پانزدهم چشم از حیاتشان پوشیدند و مبارزه کرده‌اند امروز برایشان پرونده می‌سازند آزاد بیچاره و بدبخت گرسنگی می‌خورد توی کوچه‌ها این وضعیت زندگانی آنهایی است که برای نفت مبارزه کردند ولی آن کسانیکه نشان وفاداری انگلستان را دارند آنها ازشان دفاع می‌شود کسانی که قرارداد ۱۹۳۳ را در مجلس گذراندند و رای دادند و نایب رئیس بودند اینها زمام نفت را بدست می‌گیرند بحلوا حلوا گفتن دهنمان شیرین نمی‌شود باید رفت روی عمل من هیچوقت در زندگی رویه مرید و مراد نداشته‌ام که وقتی به آقای امامی اهری ارادت داشته باشم هرچه ایشان بگویند چشم بسته بگویم صحیح است مسلما من همچو ارادتی به هیچکس نداشته‌ام ارادت بایشان دارم و مطلبشان را هم گوش می‌دهم فرمایشاتشان را استماع می‌کنم آن نکته اش که با ترازوی عقل من و منطق عقل من سنجش دارد تبعیت می‌کنم جناب دکتر مصدق را من در ترازوی فکر خودم سنجیده‌ام گفتم خوب راست است این سوابق را دکتر مصدق دارد این فامیل مخلوق انگلستان هستند اینها از صد فامیلی هستند که انگلستان آباء و اجدادشان را نشان داده فرمان داده لقب داده همه چیزداده ولی این آدم کسی است که ۲۰ سال تو سری نوکر انگلستان را خورده چه می‌خواهد آخرعمری ثروت و اندوخته و ذخیره که ازسابق بهر اسم و رسمی که هست دارد نمی‌توانیم وارد رسیدگی به سیاست گذشته او بشویم که اینهارا از کجا آورده زندگی شخصیش که تامین است از حیث حیثیت حیثیت و آبرو که ملت ایران امروز او را روی شانه خودش می‌گذارد و احترام می‌گذارد مگر چند هزار سال می‌خواهد عمربکند در دنیا عمرش هم چهار پنج دهسال دیگر بیشتر نیست این را هم برای افتخار خودش برای مبارزه ملت خودش صرف خواهدکرد این حساب من این ترازوی من این حکم را کرد در موقعی که ایشان داوطلب نخست وزیری شدند و رئیس الوزرا شدند من مخالفت با ایشان نکردم گفتم خوب این بدتر از رزم آرا و بدتر از هژیر و بدتراز ساعد نیست خوب یک شخصی است که آمده در یک قسمتهایی که اختلاف سلیقه داشتم من اختلاف سلیقه خودم را اظهار کردم بنده موضوع نفت را معتقدبودم که اگر این روش و این خط مشی را دکتر مصدق تعقیب کرده بود امروز نه دستگاه نفت معطل بود و نه انگلستان در ایران نفوذ داشت سطح زندگانی مردم بالا آمده بود شما در کوچه که می‌ایستید یک لشگر گدا هوچی و جاسوس دورتان را نمی‌گرفت مردم همه دنبال کشت و کارشان بودند این یا مال اشتباهی است که ایشان در سیاست کرده‌اند یا آنچه من در اطراف و شواهد قضیه مطالعه می‌کنم ایشان ملعبه یک ایادی شده‌اند که آن ایادی مسلم از طرف دستگاه تخریبی انگلستان موظفند که ایران را به طرف فناببرند و دارند می‌برند من وقتی این رویه را دیدم یواش یواش قسمتهای مختلفی پیش آمد کرد گفتیم که شاید اشتباه کرده باشیم تا در ضمن عمل به جریان انتخابات رسیدیم من فکر کردم که دکتر با این حالت مزاج علیلی که دارد که از روی تختخوابش بلند نمی‌شود اختیار قانونگذاری را بگیرد دخالت کردن قوه مجریه در کار قوه مقننه این هیچ مصلحت مملکت نیست یک سابقه بدی می‌شود برای بعدها رضاخان اینکارها را نکرد داور آمد اختیاری برای کمیسیونهایی گرفت موقتا و بعد هم آن قوانین در مجلس تعیین تکلیف شد و برای شخص هم اختیاری داده نشد اختیار تشکیل کمیسیونهایی باو داده شد و آنهم غلط بود من آنروز اظهارات خودم را کردم من دیدم که سنگرنفت یک سنگرعجیبی شده ناندانی برای جماعتی شده‌است دریا بخیال خویش موجی دارد خس پندارد که این کشاکش از اوست. جریان ایران نفت ایران سیاست ایران اوضاع بین المللی یک خط سیری دارد ما اینجا بریش و سبیل خودمان بسته‌ایم که ما در موضوع نفت چه کرده‌ایم این حرفها را قبول بکنیم؟ من بسهم خودم غیر از انجام وظیفه کاری نکرده‌ام یک فردی هستم که هیچ کاری از من ساخته نبود و حالا هم ساخته نیست یک فردی هستم که این اندازه به خودم تحمیل می‌کنم که مصالح امور را فدای مصالح شخص خودم نکنم من وقتی وکالت را قبول کردم باید بوظیفه نمایندگی خودم عمل کنم اگر می‌خواستم مصالح عمومی را زیر پا بگذارم برای این که چهار تا بر طرفداران خودم بیفزایم که دوره بعد هم انتخاب شوم می‌توانستم ولی مادامیکه هستم باید به وظیفه نمایندگی خودم عمل کنم اینجا موضوع اختلاف پیدا شد بین بنده و ایشان در بعضی انتخاباتشان هم نرفتم خدمت ایشان ماشاءالله ایشان حسن انتخاب داشتند می‌گشتند می‌گشتند اشخاصی را که هیچ تناسبی برای این مقامات نداشتند انتخاب می‌کردند من هیچوقت بایشان نگفته‌ام که این شخصی که من صحبتش را می‌کنم خیلی خوبست شما شغلی باو بدهید هیچ من کاری نداشتم و هیچوقت هم همچو حرفی نزده‌ام چرا یک تقاضایی از ایشان کردم در فاصله بین مجلس شانزدهم و هفدهم که از امریکا ایشان مراجعت کردند و من خدمتشان رسیدم و گفتم که من پنج دوره وکیل بودم که بیشترش راهم در اقلیت بودم و جریان کارانتخاباتی را که شما شروع کردید من نمیبنیم یک حزب و دسته منظمی که روش اصلاحی داشته باشد و یک تحولی در این مملکت ایجادبکند در مجلس پیدابکنیم و من باز بایستی بروم در صف اقلیت و انتقادکردن در اینکه اقلیت باشم و انتقادکنم وحشتی ندارم ولی بنیه‌ام خوب نیست و مزاجم مقتضی نیست در این مملکت پنج دوره نمایندگی مجلس داشته‌ام برای من کفایت می‌کند که من یک شغلی داشته باشم کارمند دولت که هستم در دیوان کشور دیگر حوصله و حواس مطالعه دوسیه‌های مفصل و اظهار نظرکردن برای من مقتضی نیست یکی از مشاغلی که در فاصله بین دوره ۱۵ و ۱۶ بعنوان تبعید بمن رجوع کرده بودند بمن داده بشود که بروم خارج از مملکت این تقاضا را از ایشان کرده بودم که ایشان نپذیرفتند. این تقاضای شخص من بود که از کاربروم کنار این مختصر فهرستی بود از این که چرا سلب اعتماد از دکتر مصدق نمودم و اگر خواسته باشم در اطراف این زیاد صحبت بکنم وقت مجلس زیاد تضییع می‌شود این‌ها را باید رفت و تاریخ نوشت وقت مجلس را برای کارهای مهمتری ذخیره کرد در این مجلس وقتی آمدیم نمی‌دانم بچه علتی ۵۵ کرسی انتخاباتش را معوق گذاشتند و این هفتاد هشتاد کرسی که نمایندگان آن انتخاب شده‌است اگرحساب کنیم بیشتر از۱۶ دوره که وکیل انتخاب شده‌است تلفات وارد شده که وکیل انتخاب شده مردم بهم ریختند زدند و کشتند تا یک کسی انتخاب شده و یک مجلس نیم بندی تشکیل شد مجلسی که با مهاجرت ۱۰ و ۱۲ نفر از اثر و قدرت می‌افتد حالا اگر نظر سوء ظنی داشته باشیم ممکن است بگوییم عمدا این کارشده که هروقت دولت مجلس را مخل اجرای مقاصد خودش تشخیص داد ۱۰-۱۲ نفر رفقایی که در مجلس دارد باینها یک شغل و مقام و ماموریتی می‌دهد مجلس منحل می‌شود کار باستیضاح نمی‌رسد کار بودجه کشور نمی‌رسد ممکن است اگر سوء ظن داشته باشیم بگوییم فلسفه اش این بوده اگر سوء ظنی نداشته باشیم هم باید بگوییم دولت خیلی ضعیف و ناتوان است نتوانسته‌است انتخابات را بجریان بیندازد دولتی که در تهران هست هر روز مردم دارند توی سرهم می‌زنند و سرهم را می‌شکنند در دهات و قصبات که دولت قدرتی ندارد و یا نمی‌خواهد قدرتی اعمال بشود چرا این قدرت برای کوبیدن اشخاصی که با آنها یک نظرهای خصوصی هست خیلی خوب اعمال می‌شود دوسیه‌های جزایی در هیچ جای دنیا در مرحله تحقیق علنی نیست خوب آقای امامی اهری در دادگستری بودند خیلی از رفقاهستند که از قضاتند و از علمای حقوق پرونده‌های جزایی در مراحل اولیه در مراحل تحقیقاتی مسائل جزائی در مرحله تحقیقات که هنوز به نتیجه مثبت یا منفی نرسیده هیچ جای دنیا معمول نیست که اینها را توی روزنامه‌ها منتشرکنند...

نایب رئیس - وقت جنابعالی آقای حائری‌زاده تمام شده‌است

حائری‌زاده - من مطلب خیلی دارم چرا مهاجرت کردیم چرا آمدیم این‌ها خیلی مطالب است (مهندس حسیبی - در تاریخ بایدنوشته شود) اینها را می‌گذارم در جلسات بعد از وقت استفاده کرده بعرض مجلس میرسانم

نایب رئیس -آقای پورسرتیپ

پورسرتیپ - آقای دکتر بقایی از نوبت بنده استفاده کرده و صحبت خواهند کرد.

نایب رئیس - آقای دکتر بقایی بفرمایید

دکتر بقایی - من خیلی متشکرم ازآقایان نمایندگان محترم مجلس که بالاخره موافقت فرمودند باینکه جلسه تشکیل بشود و بنده هم لااقل یک قسمت از عرایض خودم را بسمع ملت ایران برسانم و از مقام ریاست معظم هم تقاضا می‌کنم دستوربفرمایند که نماینده دولت در همین جلسه حاضربشود و بعد از خاتمه عرایض بنده لایحه سلب مصونیت بنده را رسما به مجلس تقدیم کند که زودتر به جریان بیفتد. مطالبی که بنده می‌خواهم امروز بعرض آقایان نمایندگان محترم برسانم رویهمرفته در دو قسمت است یک قسمتش جنبه خصوصی تری داردبرای بنده و یک قسمتش جنبه عمومی تر و باین جهت موضوع عمومی تررابدوا عرض می‌کنم و برای توضیح آن هم مجبورهستم یک بدیهیات پیش پا افتاده‌ای راتکرارکنم باین جهت ازحوصله و لطفی که آقایان دراستماع عرایض بنده ابرازخواهندفرمود قبلا تشکرمی‌کنم بعضی مطالب هست که آنقدر بدیهی و پیش پا افتاده‌است که انسان معمولا آنها را فراموش می‌کند با وجود اینکه خودش هم معمولا به آنهاعمل می‌کندیکی از این مطالب موضوع قانون انتخابات است همه آقایان محترمی که در اینجا تشریف دارند طبق یک قانون قدیمی که باسم قانون انتخابات موسوم است انتخاب شده‌اید و به مجلس آمده‌اید آقایان البته بخاطر دارید یک انجمن نظارتی طبق یک قانون تشکیل می‌شود اینها یک تشریفاتی را باید انجام بدهند بعد از این که آن تشریفات را انجام دادند در شهر یا ده یا هر جا شروع به اخذ رای می‌کنند بعد از این که این آراء خوانده شد معلوم می‌شود چه اشخاصی رای بیشترداشتند و چه اشخاصی رای کمترداشتند و باز طبق همین قانون انتخابات وقتیکه معلوم شد یک فردی دارای آرا بیشتری بوده انجمن نظار می‌نویسد به فرمانداری محل که مثلا جناب آقای امامی اهری با فلانقدر رای حائز اکثریت شدند فرمانداری محل هم این موضوع را می‌نویسد به وزارت کشور وزارت کشوراگر جناب آقای امامی اهری در تهران باشند بوسیله نامه و اگر دریکی از شهرهای دیگر باشند بوسیله تلگراف از ایشان استعلام می‌کند می‌پرسد که طبق اطلاع واصله شما حایز اکثریت شدید آیا قبول نمایندگی مردم این شهررا می‌فرمایید یا خیر؟ وقتی که ایشان نوشتند که بنده افتخار دارم که قبول نمایندگی مردم را بکنم این را می‌گویند ایشان سمت نمایندگی را قبول کردند یک عمل دیگری هم انجمن نظارت انجام می‌دهد و آن این است که یک ورقه چاپی هست که خدمت همه آقایان رسیده امیدوارم که همیشه و هر دوره نصیبتان بشود (پورسرتیپ - خیلی‌ها هم نداشته‌اند) آنهایی که نداشتند هیچ بهر صورت باین ورقه می‌گویند اعتبارنامه توی این ورقه هم نوشته شده جناب آقای دکتر عبدالله معظمی فرزند مرحوم معظم السلطان گلپایگانی از گلپایگان با فلانقدر رای انتخاب شدند و حائز اکثریت شدند و بسمت نماینده مجلس انتخاب شدند پای این ورقه را هم اعضای انجمن نظارت و فرماندار شهر امضا می‌کنند می‌دهند بدست آن شخص این عمل را می‌گویند قبول اعتبارنامه بعد آن کسی که وکیل شد اگر قبول نمایندگی کرد می‌آید به مجلس آن ورقه قبول اعتبارنامه رامی برد خدمت آقای حمیدی ایشان آن ورقه را می‌گیرند و یک رونوشت مصدق چاپی بهش می‌دهند که خود این عمل دلیل قبول نمایندگی است و بعد آنورقه را همانطور که مرسوم است باضافه پرونده می‌فرستند بیکی از شعبات همانطورکه می‌دانیم تقسیم می‌شود بین شعبات آنجا رسیدگی می‌کنند بوضع انتخابات می‌بینند صحیح بوده یا نبوده حالا هر کاری می‌کنند کاری نداریم موضوع داخلی است بعد شعبه یک گزارش می‌دهد که فلان آقا از فلان محل به نمایندگی انتخاب شد اعتبارنامه و پرونده اش در شعبه رسیدگی شد چون صحیح به نظررسید باین جهت خبرش را بساحت مقدس مجلس شورای ملی عرض می‌کنیم بعد می‌دانید که این خبرخوانده می‌شود بوسیله مخبر و رئیس می‌پرسند مخالفی هست اگر کسی مخالفت نکرد می‌گوید تصویب شد و اگر کسی مخالفت کرد می‌رود بیک کمیسیونی باسم کمیسیون تحقیق در آنجامجددا باین پرونده رسیدگی می‌شود آن کسی که مخالفت کرده می‌آید دلایل مخالفت خودش را بیان می‌کند بعد او می‌رود صاحب اعتبارنامه می‌آید البته کمیسیون تحقیق هم همانطوری که یکمرتبه عرض کردم مرتکب یک عمل تفتین می‌شود می‌گوید آقای ناظرزاده پشت سر شما این حرفها را زده شما چه می‌گویید؟ بعدآقای ناظرزاده را می‌خواهند می‌گویند فلانی این حرفها را زده خلاصه رسیدگی می‌کنند بعد تشخیص می‌دهند که این اعتبارنامه صحیح بوده و این مخالفتی که شده صحیح نبوده باین ترتیب خبرش را می‌آورند به مجلس باز همینطور خبرچاپ می‌شود مثل گزارشهای کمیسیون و می‌آید به مجلس در مجلس هم مثل هرچیزی که می‌آید به مجلس بمورد رای گذاشته می‌شود یا مجلس این را تصویب می‌کند یا رد و باین ترتیب اگر تصویب شد نماینده مجلس هست و اگر رد شد نیست در این قانون انتخابات یک پیش بینی‌هایی دیگری هم کرده این پیش بینی‌ها این است که اگر یک کسی آمد انتخاب شد و نخواست وکیل باشد قبول نکرد یا گرفتاراست یا مریض است یا معترض است بهردلیل اعتبارنامه نگرفت این شخص با اینکه وقتیکه وزارت کشور از او استعلام کرد گفت نخیرآقا من متشکرم از مرحمتی که اهالی این شهربمن کردند و این افتخار را بمن دادند ولی قبول نمی‌کنم یا اگرچنین چیزی پیش نیامد و اگر این شخص بعد از اینکه زحماتی کشیده یا تلاشی که کرده برای اینکه وکیل شود پیش از این که اعتبارنامه اش رابگیرد و وکیل شود و پیش از این که وزارت کشور از او استعلام قبولی بکند اگر چنین شخصی لبیک حق را اجابت کرد و از دنیا رفت البته ناکام از دنیا رفته در اینصورت قانون یک پیش بینی‌هایی کرده آن پیش بینی این است که نفر بعد که دارای آرائی هست وکیل می‌شود به مجلس می‌آید یعنی اعتبارنامه را انجمن نظار باسم آن نفربعدی صادرمی‌کند و می‌گوید تو وکیل هستی این ماده ۵۱ قانون انتخابات می‌گوید مادام که منتخبین اعتبار نامه نمایندگی نگرفته‌اند هرگاه یکی از ایشان فوت شود یعنی از دنیا برود و یا قبول نمایندگی ننماید یعنی در جواب وزارت کشور بنویسد من معذرت می‌خواهم نمی‌خواهم وکیل باشم در این صورت از بقیه منتخبین کسیکه نسبتا حائز اکثریت است یعنی آن نفر بعدی به نمایندگی معین می‌شود ولی پس از دریافت اعتبارنامه باید مطابق ماده ۵۲ همین قانون عمل شود یعنی اگر کسی اعتبارنامه اش را گرفت چه بمیرد چه استعفا بدهد باید طبق ماده ۵۲ قانون عمل شود این را می‌خوانم تفسیرنمی‌کنم عین ماده را بعرض آقایان میرسانم که می‌گوید هرگاه یکی از اعضای مجلس شورای ملی استعفا دهد یا فوت شود اگر بیش از سه ماه بآخر دوره تقنینیه باقی باشد اهل محل بجای او انتخاب خواهندکرد این صریح ماده‌است که اگر کسی اعتبارنامه اش را گرفت یا اعلام قبول نمایندگی را کرد اگر این شخص استعفا داد مجددا اهل محل بجای آن انتخاب می‌کنند یعنی پس از این که اعتبارنامه گرفت یا قبول نمایندگی هر چه بسرش بیاید دیگر نفر بعدی نمی‌تواند انتخاب بشود و آن کسی که حائز اکثریت بوده راه به مجلس ندارد این صریح قانون انتخابات است (میراشرافی - مثل مرحوم دهقان وقتی مرد تجدید کردند) و خیلی نظایر دیگری دارد تا اینجا گمان می‌کنم که هیچ حرفی نباشد راجع به قانون انتخابات باید عرض کنم در انتخابات دوره هفدهم بطوریکه آقایان نمایندگان محترم اطلاع دارند بنده افتخارنمایندگی دو محل را پیداکردم و به دلایلی که توضیحش وقت را زیاد می‌گیرد و سابقا هم شاید گفته شده و نوشته شده‌است از ذکر آن خودداری می‌کنم بدلایلی بنده هر دو محل را قبول کردم یعنی از هر دو محل اعتبارنامه گرفته‌ام و راجع به هر دو محل وزارت کشور از من استعلام کرد من صبرکردم که استعلام وزارت کشور نسبت بهر دو برسد و در یک روز و یکساعت و یکدقیقه جواب دادم که افتخار نمایندگی هر دو محل را قبول می‌کنم (رفیع - این نمی‌شود) (امامی اهری - نمی‌شوداین صحیح نیست) اجازه بفرمایید عرض کنم هیچ ماده قانونی منع چنین چیزی رانکرده عرض کنم هر دو محل را بنده قبول کردم هر دو اعتبارنامه را آوردم به مجلس دادم و رونوشت رسمی رابرای هردومحل گرفتم اعتبارنامه هریک از این دومحل بیکی ازشعب مراجعه شد درشعبه صحت نمایندگی بنده از ۲ محل تصویب شد خبر هر دو به مجلس آمد با هر دو مخالفت کردندهر دو اعتبارنامه باضافه هر دو پرونده به کمیسیون تحقیق رفت کمیسیون تحقیق رسیدگی کرد (دکتر معظمی - کسی مخالفت نکرد با شما) چرا جناب آقای میراشرافی و جناب آقای عامری مخالفت کردند کمیسیون تحقیق هر دو نمایندگی بنده را برسمیت شناخت درموقعی که بنده درتهران نبودم و به لاهه رفته بودم این موضوع مطرح شد نمایندگی بنده از تهران به تصویب رسید راجع به کرمان هم این جا صحبتهای زیاد شد.

نایب رئیس - آقای دکتر بقایی وقت جنابعالی تمام شده

دکتر بقایی – استدعا می‌کنم آقایان اجازه بدهند صحبت کنم

دکتر سنجابی - اجازه می‌فرمایید؟

نایب رئیس - بفرمایید

دکتر سنجابی – در فراکسیون تصمیم اتخاذشد که نظربه موقعیت مخصوصی که برای همکار محترم ما آقای دکتر بقایی هست با تجدید وقتی که ایشان تقاضا می‌کنند از مجلس فراکسیون رای بدهد

نادعلی کریمی - برای اینکه مجلس رای می‌داد

قنات‌آبادی - اگرفراکسیون هم رای نمی‌داد مجلس رای می‌داد

دکتر بقایی - خیلی متشکرم این صحبت را هم خواهش می‌کنم حضرتعالی نفرمایید

نایب رئیس - چقدروقت می‌خواهید آقای دکتر بقایی؟

دکتر بقایی – فعلا ۳ ربع

نایب رئیس - آقایانی که با سه ربع ساعت تقاضای آقای دکتر بقایی موافقند که ایشان بیاناتشان را ادامه بدهند قیام بفرمایند (اکثربرخاستند) تصویب شد بفرمایید

دکتر بقایی - عرض کنم موقعی که بنده در لاهه بودم این خبرها از کمیسیون تحقیق به مجلس عرضه شد باعتبارنامه بنده از طهران رای گرفته شد و تصویب گردید راجع به کرمان تولید یک اشکالی شده بود برای اینکه هیچ ماده قانونی بنده را منع نمی‌کرد بنده هم وکالت هر دو محل را بهمان دلایلی که عرض کردم پذیرفته بودم برای اینکه رفع اشکال بشود بعد از تذکرات بسیار در مجلس که یک جلسه ماند برای جلسه بعد آنهم لازم نمی‌دانم وارد جزئیاتش بشوم که ممکن است یک خاطره‌های بعدی بیاد آقایان بیاورد مجلس راجع بانتخاب بنده از کرمان اظهار نظر نکرد یعنی این موضوع را گذاشت مسکوت بماند زیر خبر کمیسیون تحقیق هم که برای دفعه دوم البته مطرح شد راجع به انتخاب بنده از کرمان نوشته شده‌است چون اعتبارنامه نمایندگی ایشان از طهران تصویب شده این گزارش مسکوت ماند. این موضوع توی پرونده هست اما علت اینکه بنده از کرمان نمی‌توانستم استعفا بدهم لازم است عرض کنم برخلاف آن عرض اولم در موقع انتخابات دوره شانزدهم در کرمان یکدسته بندیهایی شده بود یک اختلافاتی داشت ایجاد می‌شد که برای جلوگیری از ایجاد تشنج و اختلافات ریش سفیدهای محل که لطف و مرحمتی نسبت بما داشتند از جناب آقای مهندس رضوی و بنده دعوت کردند که برویم کرمان و از آنجا انتخاب بشویم البته بطوریکه آقایان استحضار دارند انتخاب بنده از طهران محرزبود و هیچ احتیاجی نداشتم که بروم در کرمان و از آنجا هم وکیل بشوم ولی چون در نتیجه مطالعه‌ای که کردم دیدم اگر بنده نروم به کرمان برای انتخاب نفر دوم ممکن است یک تشنجات فوق العاده‌ای رخ دهد و بالاخره شاید منجر بعدم توفیق مردم کرمان در انتخابات بشود باین جهت بنده پذیرفتم رفتم کرمان و به مردم هم گفتم که دعوت شما را پذیرفتم و افتخارهم دارم از آنجا انتخاب بشوم و آن کسانی که می‌خواستندآب را گل آلود بکنند و ماهی بگیرند شروع کردند در شهرشهرت دادند که دکتر بقایی از طهران انتخاب می‌شود و از کرمان استعفا می‌دهد و بطور غافلگیر یکنفری را که دلشان می‌خواهدبعنوان نفرسوم می‌برند به مجلس البته یک عده‌ای هم که دلشان می‌خواست وکیل بشوند داوطلب شوند که نفرسوم بشوند البته کرمان دو تا وکیل بیشترندارد اماچون بفکراینکه من از کرمان استعفا خواهم داد یک عده زیادی شروع کردند به هجوم آوردن و انتریک کردن برای اینکه نفرسوم بشوند ما دیدیم که همان اشکال نفر سوم در صورت نرفتن بنده ایجاد شده بود همان اشکال ایجاد شده یعنی زد و خوردی درگرفته یک وضع عجیبی پیش آمده برای نفرسوم روی این اصل یکروزدر مسجد جامع کرمان یک دعوتی کردم از همشهریان خودم و اتفاقا دیدم که عکس آن جلسه را در روزنامه اتحاد ملی چند وقت پیش چاپ کرده بودند با یک شرح بسیارجالب توجهی رفتم آنجا صحبت کردم و به مردم گفتم که آقایان اگرما آمدیم و قبول کردیم برای این نبود که شما را گول بزنیم و غافلگیرکنیم و یکنفر سومی بیاید انتخاب بشوند اینجا بنده تعهدمی‌کنم که بهیچوچه از وکالت کرمان استعفا ندهم و هیچوقت هم پای نفرسومی بمیان نیاید البته پیش از این که بنده صحبت کنم جناب آقای مهندس رضوی صحبت کردند باین شکلی که بنده عرض می‌کنم در حضور چهار هزار نفر از اهالی کرمان گفتم؟ (مهندس رضوی - صحیح است) و بنده هم البته همین موضوع را تعهد کردم که اجراکنم یکی اینکه بنده دکتر بقایی بهیچوجه و بهیچ عنوان از وکالت کرمان کناره گیری نکنم. استعفاندهم و یکی هم آنکه بهیچ عنوان و بهیچ کلاه شرعی نفرسوم از کرمان به مجلس نیاید این را صریح گفتم برای اینکه خاتمه بدهم باین تشنجات این صحبت بود البته وقتی بنده از لاهه برگشتم دیدم موضوع تهران تصویب شده‌است و موضوع کرمان را مسکوت گذاشتند چون منظور حاصل بود ما هم قضیه را مسکوت گذاشتیم عرض کنم یازده ماه گذشت این موضوع همچنان مسکوت بودهیچ کسی هم دنبالش نبود بعد از یازده ماه یک مرتبه دیدیم که یک روز عصری توی روزنامه‌ها نوشتند که شعبه ۵ آمده دکتر بقایی را مستعفی شناخته و نفرسوم را تصویب نموده که او وکیل کرمان باشد اولا اینجا مجبورم یک حاشیه‌ای را عرض کنم چون این جریان بی اندازه برای بنده دردناک و تاثرآوراست و حتی می‌توانم بگویم که تاثر من از این جریان که پیش آمدکرده پیش از تاثریست از آن جریانی که بعداعرض خواهم کرد چون شخص آقای روحی را که متاسفانه پایش را کشیدند به میان یک مرد شرافتمندیست یکی از کارمندان باسابقه و درستکار دولت است یکی از دوستان صمیمی پدر بنده بوده‌است و بنده خودم هم بایشان ارادت دارم ولی متاسفانه جریان طوری شده‌است که جزاین راهی که رفتم نمی‌توانم راهی دیگر بروم و اینست که ملاحظه فرموده‌اید آدم وقتی در مدرسه‌است وقتی تاریخ می‌خواند این تاریخ را یک چیزخارج و دور و جدا از خودش می‌داند یک عملی هست در حافظه آدم و باید زحمت کشید آنرا حفظ کرد چندسالی می‌گذرد یکروز آدم چشمش را بازمی‌کند می‌بیند در متن تاریخ دارد زندگی می‌کند آن تاریخی که چندین سال پیش یک چیز عجیبی به نظرش آمده بود مثل بعضی از رمانها یا قصه‌ها یا تراژدیها است که انسان وقتی آنها را می‌خواند یا روی صحنه می‌بیند یک چیز بچه گانه به نظرش می‌رسد ولی بعضی وقتها انسان می‌بیند خودش در متن یک تراژدی واقع شده یا در متن یک نمایشنامه غم انگیز و الان یکی از این موارد است برای اینکه همانطورکه عرض کردم نسبت باینکه پای آقای روحی در این جریان کشیده شده‌است بنده بی اندازه متاثرهستم و ما هیچ راهی هم نداریم علت اینکه راهی نداریم این است که بنده صراحتا به مردم یک شهری که شهرخودم هست و همولایتهای خودم هستند در خانه خدا یک تعهدی سپردم که بهرترتیبی شده بنده نمی‌توانم آن تعهد را ملغی شده بدانم و یا سکوت بکنم همان طوریکه عرض کردم در شرایطی که ما با مردم کردیم گفتیم در تحت هیچ بهانه و هیچ کلاه شرعی نخواهیم گذاشت این کار بشود یعنی استعفای بنده و انتخاب نفر سوم البته بنده نمی‌خواستم بگویم که گرفتاربودم کارهای دیگر و کارهای تهران هم بود این را درست کردند این را نمی‌توانستم بگویم و یک تاسف دیگری هم بنده از این جریان دارم و آن این است که یک عده از آقایان نمایندگان شریف مجلس بدون اینکه بدانند چکار می‌کنند بدون اینکه بدانند نقشه حقیقی چیست روی یک استدلالهای پوچ ظاهری فریب این جریان را خوردند و آن آقایان اعضای محترم شعبه ۵ هستند که من خیلی تاسف از این دارم که مجبورم اینجا بهشان بگویم که فریب خورده‌اند چون این استدلاتی که کرده‌اند برای آوردن آقای روحی همه پوچ بوده شما تحقیق کنید ببنید چرا این استدلالها را در یکماه پیش نکردند دو ماه پیش نکردند چهار ماه پیش نکردند ده ما پیش نکردند یازده ماه پیش نکردند چطورشد که این استدلال فقط در این موقع بایستی بشودکه آقایان را قانع کند باینکه آقای روحی بیایند توی مجلس حالامن علت را می‌گویم که چطور شدعلتش این بودکه دکتر بقایی می‌بایست ازمجلس طرد شود و این علتش مال حالا نبود البته اگر خدا عنایتی بفرماید و وضعیتی پیش بیاید که در یک محکمه‌ای بتوانم آنچه که می‌خواهم بگویم آنوقت به ملت ایران نشان می‌دهم که این توطئه‌ها از کی شروع شده و چرا شروع شده ولی الان جای گفتنش نیست و مخصوصا بنده خجالت می‌کشم و از حوصله آقایان دارم سوء استفاده می‌کنم بهرحال این توطئه مال امروز و دیروز مال هشت اردیبهشت نبود این مال خیلی جلوتر بود آن کسانی که این نقشه را می‌کشیدند بنده را خوب می‌شناسند منهم آنها را خوب می‌شناسم و آنهاهم مرا خوب می‌شناسند می‌دانند که رویه‌ام درزندگی چه جوریست من از دوره پانزده وارد سیاست این مملکت هستم گمان نمی‌کنم جز یکمرتبه هیچکس بتواند بمن بگوید تو فلان تعهد را کردی و از زیرش دررفتی و یا کلاه شرعی گذاشتی این رویه من است فقط یک دفعه زیر تعهد خودم زدم آن هم در پشت این تریبون بود آنهم برای استیفای حقوق ملت ایران در دوره پانزدهم در موقع استیضاح بود یک همچوسابقه‌ای از من هست آن کسانیکه این نقشه را برای من کشیدند می‌دانند همین قدر که پای وکالت مردم کرمان بمیان آمد دکتر بقایی از وکالت تهران استعفا خواهدداد اینرا بطور مسلم می‌دانند که من این عکس العمل را نشان خواهم داد و شاید بسیاری از همکاران محترم که اینجا تشریف دارند و عده بیشتری از دوستان بنده بمن مراجعه کردند و گفتندکه این چه حماقتی است که تو می‌کنی حالا گور پدر انتخابات کرمان تو که وکیل تهران هستی مسلم است در یک چنین موقعی که در مبارزه افتاد ای چرا از وکالت تهران استعفا می‌دهی گفتم بلی استفعا می‌دهم که قول خودم راحفظ کنم برای اینکه اگرمجلس خواست من را بدون سلب مصونیت طردکند راه داشته باشد چون برای سلب مصونیت باید این پرونده درست می‌شد این پرونده مبتذلی که ساخته شده باید رسیدگی بشود و این چیز باین آسانی نیست ولی آوردن نفرسوم با پیش بینی اینکه دکتر بقایی مسلما از وکالت تهران استعفا خواهد داد این یک نقشه خیلی ساده ایست ما می‌آییم نفر سوم را درست می‌کنیم می‌آوریم توی مجلس دکتر بقایی از وکالت تهران استعفامی‌دهد بعد موضوع وکالت کرمان می‌آید روی دنده و کشمکش بعد هم واگذرمی‌شود برای مجلس و مجلس هم رای می‌دهد و دکتر بقایی بدون اینکه سلب مصونیت ازش بود خود بخود از مجلس می‌آید بیرون نقشه اینکه شعبه ۵ در ۸ اردیبهشت ماه یادش آمد که یک پرونده انتخابات کرمان هست و یکنفری را که هیچ حق نداشته شعبه باو نمایندگی داد این بود که دلیل اینکه شعبه این عمل را کرد حالا البته آقایان مختارهستند اگر طبق سنن و سوابق مجلس بخواهد رفتار کنند اگربخواهند قانون انتخابات و قانون اساسی را زیر پا بگذارند فقط یک کار کنند بنده عرض کردم اینجا و خواهش هم می‌کنم بعد از صحبت بنده این طورکه تقاضا کردم و خودم رسما تقاضا می‌کنم از مقام نمایندگی تهران استعفا داده‌ام از مقام ریاست هم استدعامی‌کنم که استعفانامه بنده را بخوانند و آنوقت بوظیفه مجلسی خودشان عمل بکنند شما یک مطلبی راببینید و توجه کنید که شعبه پنجم یکدفعه چه طورشده شب خوابیده بودندهمه یکمرتبه بهشان الهام شد من از آقایان شعبه پنجم سوال می‌کنم الهام شده که پاشویم برویم شعبه را تشکیل بدهیم شعبه که یک چیزی نیست مثل کمیسیون بودجه که هرروزتشکیل بشود کاردیگری هم که نبود برای اینکارمی بایستی با یکعده‌ای صحبت بشود و می‌بایستی مخصوصا باین عده سفارش شودکه این موضوع محرمانه‌است آخر شما را بخدا آقایان بعضی ده دوره دوازده دوره بعضیها دوره بعضیها ۲ دوره بعضیها تازه آمده‌اید در این مجلس برای شما معقول هست که در یکی از شعبات مجلس یک موضوعی مطرح بشود مربوط بیکی از نمایندگان حاضر آن وقت او خبرنشود این معقول هست آنهم یک همچو موضوعی که در زمان خودش آن قدر کمکش کرده آنقدرسر و صدا کرده آنهمه صحبت شده‌است آنوقت یکعده‌ای از اعضای شعبه پنج توی خانه شان بخوابند (البته یکعده شان) و صبح پاشوند بگویند شعبه را تشکیل بدهیم و پرونده کرمان را برداریم و آنرا تصویب بکنیم و بعد هم آقای روحی را به مجلس بیاوریم قاچاقی شما این توطئه عمل شعبه پنجم را مطالعه کنید بقیه اش را می‌فهمید چیست عرض کردم کمیسیون تحقیق یک گزارشی داده‌است روزی گزارشی که سابقا شعبه پنجم داده بوده و نمایندگی بنده را تصدیق کرده بود گزارش شماره ۴ شعبه ۵ راجع بانتخاب جناب آقای مهندس رضوی است گزارش شماره ۵ بتاریخ ۱۷ اردیبهشت ماه پارسال است که می‌نویسد پیروگزارش شماره ۴ راجع بانتخابات کرمان و نمایندگی آقای مهندس سید احمد رضوی آقای دکتر مظفربقایی کرمانی باکثریت ۱۹۸۴۹ از مجموع ۲۴۲۲۰ رای ماخوذه در درجه دوم بنمایندگی شهرستان مزبور انتخاب و شعبه پنجم صحت نمایندگی ایشان را تایید و اینک گزارش آنرا تقدیم مجلس شورای ملی می‌نماید وقتی شعبه ۵ صحت نمایندگی بنده را تاییدکرده یعنی من اعتبارنامه دارم و یعنی من نمایندگی کرمان را قبول کرده‌ام حالا با چه حقی می‌شود این ماده را زیر پا گذاشت ماده ۵۱ می‌گوید درصورتیکه اعتبارنامه نگرفته باشد یا قبول نمایندگی نکرده باشد نفر بعد انتخاب می‌شود والا طبق ماده ۵۲ عمل می‌شود این صریح قانون است طبق ماده ۵۲ اگر هر اتفاقی افتاد که به آن علت آن شخص نتوانست انجام وظیفه نمایندگی بکند باید این انتخابات تجدیدبشود حالا بنده یک مطلب دیگری عرض می‌کنم بنده ازتهران استعفاداده‌ام بنده مثل یک نفروکیل هستم که دراین یکسال نیامده‌ام مجلس فرنگ بوده‌ام رفته بودم پولهایم را آنجاخرج کنم حالا آمدم و می‌گویم شعبه صحت نمایندگی من را تصدیق کرد با نمایندگی من مخالفت شده به کمیسیون تحقیق ارجاع شده کمیسیون رسیدگی نموده صحت نمایندگی من را تصدیق کرده اینهم خبرکمیسیون پرونده انتخابات که به مخالفت آقایان میراشرافی و عامری به کمیسیون تحقیق ارجاع شده بود مورد رسیدگی قرارگرفت جریان کلی انتخابات کرمان بشرح گزارش شماره۵ ازشعبه ۵ باستحضار آقایان نمایندگان رسیده‌است اینجا توضیحات داده راجع بشکایت و جواب و بالاخره می‌نویسد سپس آقای دکتر بقایی منتخب مورد اعتراض در کمیسیون حضور یافتند و پس از استحضار از اعتراضات آقای میراشرافی گفتند موادی که مورد استناد معترض برای عدم انتخاب یکنفر از دو محل بود موید اعتراض ایشان نیست بلکه این مواد نمایندگی اینجانب را از دومحل تایید می‌نماید و در مورد جریان کلی انتخابات کرمان هم مجلس صحت جریان انتخابات کرمان را تصویب نموده کمیسیون باتوجه باعتراضات معترض و مدافعات منتخب و توجه باستناد پرونده گزارش شماره ۵ از شعبه ۵ رای به نمایندگی آقای دکتر بقایی از کرمان را تایید و اتخاذ تصمیم را در مورد انتخاب ایشان از دو محل به مجلس شورای ملی واگذارمی‌کند این یک خبری است از یک کمیسیون مجلس که تمام مراحل خودش را طی کرده‌است آمده به مجلس خبر که به مجلس می‌آید ۱۶ دوره سابقه دارد که این خبر یا دفن می‌شود می‌رود آن یک مطلب دیگریست ولی چیزی که آمد باید رویش رای گرفته شود بنده یک وکیلی هستم نماینده کرمان یک نماینده‌ای بودم که یکسال نبودم رفته بودم لیره‌هایم را در انگلستان خرج کنم و یا دلارهایم را در امریکا خرج کنم حالامی گویم این خبرشعبه‌است و اما مجلس چه می‌گوید شعبه چه کار عجیبی کرده نظرش را داده در مجلس و تمام شده‌است و رفته کی به شعبه ارجاع کرد که تازه موضوع کرمان را رسیدگی نموده مگر این شعبه الی‌الابد باید کارهای کرمان را رسیدگی کند مگر کارهایی که بشعبه مراجعه می‌شود روی یک سنت معین قدیم به نوبت تقسیم نمی‌شود بین شعبات چطور شده شعبه پنجم یک موضوع را اظهارنظرکرده و تمام شده دو مرتبه پرونده را کشید بیرون چطورشده خودش هم بدایت بوده هم استیناف و چطورشده بعد از اینکه شعبه ۵ خودش رای داده‌است بصحت نمایندگی من از کرمان یکنفر دیگر را وکیل شناخته‌است مگر طبق این قانون انتخابات قبل از قبول نمایندگی مرده بودم یا نمایندگی کرمان را قبول نکرده بودم که شعبه نفربعد را برسمیت شناخته البته اگر این یک موضوع کوچک و عادی بود هیچ مهم نبود اگر ۸ ماه پیش این قضیه اتفاق افتاده بود شاید می‌توانستیم با بعضی از اهالی محل صحبت کنیم یک طوری بشود یک توافقی حاصل بشود ولی بنده در این ایام مبارزه نشان داده‌ام که هیچوقت از جلو خطر در نمی‌روم و همیشه می‌آیم جلو آن موقعی که باید سلب مصونیت بنده بشود در مجلس آشکار بشود چون اگر پرونده سازی نمی‌کرد احتیاجی به شکنجه نداشتند گمان نمی‌کنم یک فرد با وجدان توی این مجلس باشد که معتقد باشد آنها را شکنجه نکرده‌اند (میراشرافی - صحیح است سرتیپ مزینی مرد دیروز مرد اطلاع ندادند) خواهش می‌کنم اگر یک فرد باوجدان توی این مجلس است که معتقد است دولت دکتر مصدق مرتکب پست ترین و رذلترین شکنجه‌ها در زندان بگوید یادداشت کنید سکوت کامل یکنفر منکرنیست همه شان اعتراف دارند (حاج سیدجوادی – ما خبرنداریم اعتراف نیست) (نریمان – ما خبرنداریم) خبرندارید ولی می‌دانید خوب آقای نریمان می‌دانند چرا جلوی اعلام جرم من را گرفته‌اند در یک مملکت مشروطه چطور جلوی تامین دلیل بازپرس را می‌گیرند کجا دیده‌اید یک چنین چیزی را خودتان را گول نزنید بگویید که نمی‌دانیم ولی فکرکنید که می‌دانید اگر شکنجه نکرده بودند بازپرس قانونی چه مانعی داشت برود آنجا کدام نقطه‌ای از دنیاهست در کدام قانون حقوق یکجایی را استثناء کرده باشند که بازپرس در این نقطه حق ندارد برود در اطاق خواب شاه در خزانه بانک ملی در اطاق رئیس جمهور شما یک جای دیگر را نشان بدهید یک ماده از قانون خودمان را نمی‌خواهید اجراکنید از جاهای دیگربگویید که بتوانند جلوی عمل بازپرس را بگیرند این مفتضح است آقایان این عدلیه‌ای که اسمش را گذاشتید دادگستری اصلاح شده اولین اظهار وجودی که خواست بکند زدند توی دهنش گفتند بازپرس غلط می‌کند که بیاید زندانی را ببیند (خلخالی - نسبت به تمام تامین دلیل شده یا فقط نسبت به یکنفر؟) نسبت به یکنفر بقیه را هم شکنجه داده‌اند که شرم دارم بگویم شکنجه‌هایی که در دوره پهلوی نمی‌دادند حالا می‌دهند بلی وقتیکه دولت برای ادامه بقای خودش با کمونیستها ائتلاف بکند باید از شکنجه‌های کمونیستی هم استفاده کند بهرحال معذرت می‌خواهم از موضوع خارج شدم موضوع سر این بود که دکتر بقایی را با یک کار آسان و ساده‌ای از مجلس دک بکنند بدون اینکه مجبورباشند تشریفات سلب مصونیت را اجراکنند این راه بسیار آسان بود چون عکس العمل بنده گمان می‌کنم احتیاجی به عرض این موضوع نباشد و یقین هم دارم که آقایان همکاران محترم این عرض بنده را حمل بر خودستایی نمی‌کنندعکس العمل بنده وقتی که یک تعهد شرافتی جلوی همشهریان خودم دارم وقتی که یک موضوع نفر سوم به میان می‌آید جز این نمی‌تواند باشد که فورا از وکالت تهران استعفا بدهم هرخطری می‌خواهد باشد من همین کارراهم کردم خیلی از دوستان به من مراجعه کردندوگفتند آقااین دیوانگی است که تومی‌کنی موقعی که می‌خواهند از تو سلب مصونیت بکنند گفتم باشد برای اینکه مردم بدانند تاآنجایی که من توانسته‌ام برای انجام تعهد خودم پافشاری کردم البته خیلی هم متاسفم اشخاص دیگری هم که ممکن بود یک چنین تعهداتی داشته باشندفراموش کردند خیلی متاسفم ولی اینها گذران است تاریخ از این چیزهازیاددارد نه دنیاباین دوره ختم می‌شود نه انتخابات نه چیزهای دیگر دنیا از این چیزها زیاد دیده‌است ولی بنده همینطور که عرض کردم ازنمایندگی تهران استعفا دادم و حالابعنوان نماینده تازه رسیده کرمان آمده‌ام به مجلس اینهم خبرکمیسیون تحقیق که زیرش هم نوشته شده چون اعتبارنامه نمایندگی ایشان از تهران تصویب شد این گزارش مسکوت ماند و حالازیرش باید نوشته شودچون ازنمایندگی تهران استعفا داده الزاما این گزارش بایددرمجلس مطرح شود از دو حال خارج نیست یکی اینکه یا آقایان اظهارلطف می‌فرمایندورای می‌دهند به نمایندگی بنده ازکرمان بنده هم تشکرمی‌کنم یا اینکه فکر می‌کنند این مخمصه و دردسرو کشمکش و لایحه سلب مصونیت و کمیسیون دادگستری این بدبختی را چرابرای مجلس درست کنیم یواشکی هم بهش رای نمی‌دهیم و هم سلب مصونیت بخودی خودازش شده دراینصورت هم بنده باز متشکرم و هم افتخارمی‌کنم که باداشتن دوتا کرسی نمایندگی باین مجلس واردشدم و باین ترتیب هم ازمجلس رفم برای من هم فرق نمی‌کند بهتان قول می‌دهم که هرکدام از آقایان هرجوری که رای بدهید کوچکترین اظهاری بنده جزتشکرنخواهم کرد اما حالا از تمام اینها گذشته بچه استناد آقایان اعضای شعبه پنجم آمدن نفربعدی را وکیل شناختند حالا وکیلی بدون اعتبارنامه آمده باشد به مجلس چیزی نیست مانعی ندارد ولی چرا پای آقای روحی را آوردندبه میان که اسباب تاثربنده بشود می‌خواستید یک وکیل دیگررا بیاورید برای اینکه همان حقی که برای آقای روحی باقی مانده بود برای سایرین هم باقی بودممکن بود آقای دکتر امیر نیرومند را بجای آقای روحی می‌آوردند بعنوان نفرسوم کرمان چون این پرونده طبق نص مواد قانون انتخابات خاتمه یافته وقتیکه وکلای یک محلی اعتبارنامه گرفتند نمایندگیشان را هم قبول کردند دیگرحقی باقی نمانده برای کسی و ساقط شده بهرحال این عرایضی راکه بنده می‌کنم باستناد قانون انتخابات بعنوان نماینده کرمان است تا وقتی که مجلس بنده را طرد کند و بگوید که تو نماینده کرمان نیستی اگربا این مواد می‌توانید یک همچوچیزی بگویید سمعا و طاعتا بنده مرخص می‌شوم و بهمین جهت از مقام ریاست خواهش می‌کنم دستور بفرمایند گزارش شماره ۶ مورخ اول خرداد ۱۳۳۱ کمیسیون تحقیق مجلس شورای ملی در دستورگذاشته شود و مطرح گردد چون بنده با این استعفایی که دادم بطوریکه آقایان می‌دانند از تاریخ استعفا یا طرد حقوق ندارم تا تکلیفم معلوم بشوداشکالی ندارد اما مطلب دیگری که عرض کردم از لحاظ بنده جنبه خصوصی تری دارد (رفیع – تا تایید نشود درمجلس حقوق شما باید پرداخته بشود) تایید ندارد خواهش می‌کنم تعبیرنفرمایید استعفا باید دراولین جلسه علنی مجلس قرائت بشود (رفیع - هنوزکه نخوانده‌اند) و چنانچه استعفا دهنده تا ۱۵ روز پس نگرفت تاییداست مجلس نباید تاییدکند اینجا تخم لق حضرتعالی شایسته نیست. بنده استعفاداده‌ام و بهیچوجه و بهیچ عنوان از استعفای خودم منصرف نخواهم شد ولو اینکه برای بنده صد در صد هم مسلم بشود که آن توطئه انجام بگیرد و بنده بدون لایحه سلب مصونیت از مجلس طردبشوم با تمام این تفاصیل بنده از نمایندگی تهران به دلایلی که عرض کردم استعفا دادم و تمام کوشش خودم را خواهم کرد برای اینکه تعهدی راکه ما ۲نفردرجلوی ۴ هزارنفرمردم کرمان درخانه خدا در مسجد جامع کرده بودیم که این تعهد انجام بگیرد(رفیع - گفتم سلب حقوق نمی‌شود)

نایب رئیس - حقوق خودتان را تا۱۵ روز دیگر می‌توانید بگیرد

میراشرافی - اصلا خوانده نشده‌است

دکتر بقایی - طبق قانون باید خوانده بشود

نایب رئیس - می‌خوانیم آقا بفرمایید


دکتر بقایی – اما موضوع دیگر که عرض کردم موضوع این جنایتی است که درتهران صورت گرفت البته هیچکس نمی‌تواند منکراین باشد که یک جنایتی که صورت گرفت باید تعقیب بشود و کسانی که مرتکب جنایت شده‌اند یا همدست جنایتکاران بوده‌اند یا معاونت کرده‌اند یا بهرعنوانی دخالت داشته‌اند در این جنایت باید مطابق قوانین تعقیب بشوند این یک مطلبی است که گمان نمی‌کنم هیچکس منکرش باشد البته دراین جریان یعنی جریانی که اسمش را تعقیب گذاشته‌اند یک عملیاتی صورت گرفته‌است که اینها جنبه قانونی نداشته‌است مثلاهمین مطلبی که بنده الان عرض کردم راجع به شکنجه زندانیان من خیلی متاسف هستم از این که می‌بینم بعضی از آقایان همکاران ما توجه باصل موضوع ندارند یعنی باصل شکنجه بعضی‌ها با کمال خونسردی می‌گویند خوب این شکنجه‌ها که شد منجربه کشف جرم شد و اقرارکردند و وقتیکه من این را ازبعضی ازآقایان شنیدم باورکنید وحشت کردم که چقدرممکن است بعضی اشخاص ازمرحله دنیای امروزپرت باشند این موضوع شکنجه آقایان یک چیزی نیست که بگوییم در یک مورد صحیح است و دریک مورد صحیح نیست در یک مورد قانون اجازه بدهد و دریک مورد اجازه ندهد این یکی ازوحشیانه ترین کارهایی است که بشر مرتکب می‌شد و قرنها برای ازبین بردن آن مبارزه شد خونهاریخته شد جنگ شد برای اینکه شکنجه ازبین برود برای اینکه شکنجه دیگر وجود نداشته باشد من حالا کاری ندارم که بعضی از ممالک متمدن هستند که حتی توقیف متهم رایک نوع شکنجه تلقی می‌کنند و اجازه نمی‌دهند کسی توقیف بشود مگر اینکه جرمش ثابت شده باشد همینطور هست آقای دکتر معظمی؟ (دکتر معظمی - نمی‌دانم) در انگلستان این طرز هست تا وقتیکه دلائل جرم را کاملا بدست نیاوردند قطعی ندانند حتی توقیف نمی‌کنند ولی بالاخره یک چیزی هست و آن این است که دنیای متمدن امروز غیر از بهشت کرملین و اقماری که دور کرملین می‌چرخند همه شکنجه را محکوم کرده‌اند نه تنها قانون مجازات عمومی ما شکنجه و شکنجه دهنده و آمرشکنجه و کسی که سمت نظارت داشته باشد و اطلاع پیدابکند و جلوگیری نکند تمام اینها را محکوم کرده قانون حقوق بشر اعلامیه جدید حقوق بشر این موضوع را ممنوع کرده و بطوریکه آقایان می‌دانند این اعلامیه به تصویب مجلس شورای ملی ایران هم رسیده‌است ولی معذلک ما اطلاع پیداکردیم که زندانیان را شکنجه داده‌اند و شکنجه‌های مختلف اگر جنابعالی آقای نریمان خیلی میل دارید که این را بدانید الان سواراتومبیل بشوید تشریف ببرید جمشیدیه آنجا یک سالنی است ممکن است برچینند ولی اگر الان تشریف ببرید برچیده نیست عرض کنم یک سالنی است در آنجاجناب آقای نریمان که انواع و اقسام چیزها ازقبیل شلاق تنقیه آب جوش چراغ پریموس هست برای داغ کردم آب لوله مخصوص و اشکلک و از این قبیل چیزها در آنجاهست ولی یک چیز دیگر هم هست که این رامن دردوره پهلوی هم ندیده بودم و بطوریکه یکی از دوستان مبارز ما را که چندروزی گرفتارشده بود برده بودند آنجا ولی نرسیده بودندکه شکنجه بدهندوبایک مختصرکتکی مرخصش کردند آقای دیوشلی که عضوهیات اجراییه حزب زحمتکشان ملت ایران است این موضوعی که درانجادید بودوتعریف می‌کرد و بعداهم تاییدشد موضوع این صندلی است که مسلماازاختراعات جدیداست چون سابقا ماهیچ جانشنیده بودیم این یک صندلی است که ازآهن یافولا لوله‌ای است البته تمامش سیاه رنگ هم هست بلاتشبیه مثل صندلیهای مجلس هم هست فقط بااین تفاوت که نشیمنگاه صندلی بجای اینکه یک تخته باشد فقط چند تا نوار آهنی است و بقیه اش خالی است متهم را می‌نشانند روی این تسمه‌هایی دارد که کرم رنگ است و نو هم هست متهم را می‌نشانند روی این صندلی تسمه‌ها را می‌بندند زانو و کمر و ران و شکمش را می‌بندند سینه اش را می‌بندند دستهایش در توی یک حلقه‌هایی قرارمی‌گیرد و فقط یک مقداری جا دارد که می‌تواند چیز بنویسد و می‌نشیند یک تخته آهن هست که از این دسته صندلی برمی‌گردد تا اینجا اشکالی ندارد که همین طوراست که آقایان نشسته‌اید آزادی زیادی برای حرکت ندارید و می‌توانید چیزبنویسید ولی درآن صندلی زیراین نوارهای آهنی صفحه آهنی است و تویش چند تا شمع است و زیراین صفحه آهنی پیچ دارد پیچ را می‌چرخانند می‌آیدیک مقداری بالا یک مقداری که آمد بالا بعد به متهم می‌گوینداقرارکن آقای دکتر مصدق آزادیخواه دستورداده که اینهاراشکنجه بکنند. دستور داده برای اینکه هیچ ماموری پیدا نمی‌شودبعدازآن مجازاتی که به مامورین زمان پهلوی داده شده جرات بکند ازپیش خودش این کار را بکند دستورداده اقرار بگیرند این مردی آزادی خواه (میراشرافی - آزادیخواه بودحالا دیگر نیست) این صفحه رامی آورندبالا و بعدشمع‌ها هم روشن است حالا ببینید آن کسی که روی آن صندلی نشسته‌است چه حالی دارد اگرشماراروی آن صندلی بنشانند اقرار نخواهید کرد؟ با این ترتیب پرونده تشکیل شد ولی با این پرونده خودشان هم می‌دانند که نمی‌توانند آنجوری که دلشان می‌خواهد عمل بکنند باین جهت برای اینکه این پرونده کشیده بشود دست بدست بگردد و مردم نفهمند که توی این پرونده چیست برای اینکه مطرح نشود راهی پیدا می‌کنند برای اینکه دکتر بقایی را بدون لایحه سلب مصونیت از مجلس بیرونش کنند آنراهم بهمان ترتیبی که عرض کردم عمل می‌کنند در هر صورت بنده امروز هیچ در نظرندارم که راجع باین جریاناتی که هست از خودم دفاعی بکنم و مطلبی بگویم برای اینکه منتظر هستم پرونده به یک مرجع صلاحیتداری رجوع بشود یک مرجعی که دیگر نتواننداوراق پرونده را عوض بکنند چون الان دست خودشان است و اگر دیدندیکجایی هست که اقرار اشتباهی گرفته‌اند این ورق را در می‌آورند و عوضش می‌کنند نظیر کاریکه راجع به آقای زهری کردند که لابد بعضی از آقایان استحضار دارند توی یک از این اقرارهایی که گرفته‌اند یکی ازمتهمین گفته‌است یک جلسه‌ای بوده‌است که در آن جلسه افشارطوس ربوده شده‌است و درآن جلسه عده‌ای حضورداشته‌اند که علاوه بربنده آقای زهری هم بوده‌اند البته همه اقرار کرده‌اند و پای اقرار امضا کرده‌اند اگر شما جای اینها باشید اقرار نمی‌کنید آقای ناظرزاده روی آن صندلی؟ (ناظرزاده – چرا قربان) اقرارکرده‌اند بعد بنا بود روز یکشنبه‌ای ساعت یک بعد از ظهر یک کمیسیون عالی که جناب آقای نخست وزیرتعیین کرده بودند اعلامیه بدهد راجع باین جریانات روزنامه‌ها هم هست اینهاچاپ شده‌است صحبت هوایی نیست ساعت ۹ صبح آن کمیسیون عالی تشکیل شد برای اینکه ساعت یک بعدازظهراعلامیه بدهدالبته این نکته راهم بنده باید تصریح بکنم تمام کسانیکه جزآن کمیسیون عالی بودند تمام پرونده ساز نیستند و تمامشان اشخاص بیشرفی نیستند کما اینکه در شعبه پنجم هم همینطور است اعضای محترم شعبه ۵ رو دست خوردند به آنها گفته‌اند آقا بیایید یک وکیلی می‌آید چنین و چنان در حد نصاب تاثیردارد بالاخره رو دست خوردند و این کار را کردند در آن کمیسیون عالی هم یک عده‌ای هستند که رو دست می‌خورند عرض کنم آن کمیسیون عالی بشهادت مندرجات روزنامه‌ها می‌بایست ساعت یک بعد از ظهر گزارش بدهد اعلامیه بدهد برای اینکه در رادیوخوانده بشود مخبرین روزنامه‌ها رفته بودند بهشان گفته بودند یک و نیم حاضرنیست دو و نیم بیایید دو و نیم رفتند گفتند حاضر نیست پنج بیایید ۵ رفتند گفتند ساعت ۹ بعد از ظهر بیایید و آن اعلامیه به امضای کمیسیون عالی نه تنها آن یکشنبه صادرنشد حالا هم که چند روز گذشته هنوزصادرنشده و صادرهم نخواهدشد برای اینکه چند نفری از اشخاص شرافتمندی که در آن کمیسیون عالی بودند فهمیدند قضیه از چه قراراست گزارش ماشین شده را که باید به امضای آقایان اعضای کمیسیون عالی برسد آورده بودند یکی از اشخاصیکه خیلی دقیق است پیش از این که امضا بشود خواسته بود ببیند چیست؟ شروع کرده بود به خواندن گزارش در ضمن خواندن متوجه یک نکته شده بود یک نکته کوچک که سایرین توجه نکرده بودند یعنی آن مجرمینی که اقرارکرده بودند توجه نکرده بودند و آنهایی هم که اقرار کرده بودند توجه نکرده بودند و آن این بودکه آن شبی که افشارطوس ربوده شد آقای زهری تهران نبوده آقای زهری در دزفول بوده البته نمی‌شد بگویند که هم آقای زهری در تهران بوده و هم در دزفول

نایب رئیس - آقای دکتر بقایی وقت شماهم تمام شد

دکتر بقایی - بیست دقیقه دیگر وقت بدهید که این مطلب تمام بشود بقیه بماند برای بعد

گنجه - می‌خواهید رای بگیرید؟ بماند برای جلسه بعد آقای دکتر بقایی خواهش می‌کنم بگذارید برای جلسه دیگر چون مطابق تصمیمی که داشتیم ما دوساعت و نیم رای دادیم یک جلسه فوق العاده بخواهیدماحاضریم

نایب رئیس – دو ساعت و نیم هم بیشترشد

دکتر بقایی - اجازه بفرمایید از این حرفم نتیجه بگیرم ۱۵ دقیقه بیشتراستفاده نمی‌کنم ۱۵ دقیقه هم استفاده نمی‌کنم فقط می‌خواهم نتیجه بگیرم.

مهندس حسیبی - تمام بکنندهر چه می‌خواهند رای می‌دهیم

نایب رئیس - آقایانی که موافقند ده دقیقه دیگر آقای دکتر بقایی صحبت بکنند قیام فرمایند (اکثربرخاستند) تصویب شد.

دکتر بقایی - عرض کنم در آن دفعه آخر آن شخص دقیق متوجه شد که آقای زهری در آنشب قضیه در تهران نبوده و در دزفول بوده چون در روزنامه‌ها نوشته بودند و آقای زهری نمی‌توانست هم در تهران باشد هم در دزفول این بود که فکر کردند چه کار کنند دیدند که این گزارش باید تغییر پیداکند ساعت یک را گفتند دو و نیم و بعد دیدند اگراسم زهری را حذف کنند پرونده را چکارکنند خلاصه داستان مفصل است نتیجه این شد که آن کمیسیون عالی دیگراعلامیه‌ای صادر نکرد هرچه اعلامیه صادرشد بامضای شهربانی و فرمانداری نظامی است و دیگر از طرف کمیسیون عالی اعلامیه صادرنشد بهرحال این عرض بنده شاهدی بوده برای اینکه بگویم الان پرونده در دستگاهی هست که همه جور آزادی عمل برای تغییر اوراق پرونده دارد یک مطلبی راهم ما اطلاع پیداکردیم که در روزنامه هم نوشتیم حالاممکن است تایید یا تکذیب بشود دو پوشه از این پرونده دو هزارصفحه‌ای دو پوشه مهمش مفقودشده مفقودشده باین معنی که تویش یک چیزهای خلافی درآمده بود دیدند نمی‌توانند که چیزی جایش بگذارند و هنوز هم فرصت پیدا نکرده‌اند و این اصراری که دارند که هرشب درروزنامه‌ها بنویسند در گاوصندوق می‌گذارند و لاک می‌شود و حمل می‌شود و ۱۵ تا سرباز مامورحفاظت آن است فقط دو نفرحق دیدن را دارند برای این است و اگر جناب آقای معاون وزارت دادگستری و یا جناب آقای معاون وزارت دفاع ملی علاقه داشته باشند که این موضوع را ببینند البته اگربهشان اجازه بدهند بروند ببینند چون عمل متوجه هر دو آقایان می‌شود دو تا پوشه از آن نیست و جایش را هم هنوزفرصت نکرده‌اند که درست بکنند بهرحال غرض بنده این بود که بنده انتظاردارم این پرونده به یک مرجع صلاحیتداری رجوع شود که دیگر در اوراقش نتوانند دستبردی بزنند تا دفاع‌های خودم را در آن موقع بتوانم بکنم ولی خیلی امیدواری دارم به کمیسیون دادگستری مجلس و مطمئن هستم در این کاردقت خواهد کرد مخصوصا از جناب آقای میلانی برای مصاحبه‌ای که کرده بودند و راجع باین جریان وعده دادند که بیطرفانه رسیدگی بشود صمیمانه نه از لحاظ خودم تشکرمی‌کنم بلکه از لحاظ اینکه یک حقیقتی روشن خواهدشد و یک عده‌ای روسیاه خواهندشد و بنده بحول و قوه خداوند متعال ایمان دارم که از این جریان روسیاه بیرون نخواهم آمد ولی یک کسانی روسیاه خواهندشد که مقدمات روسیاهیشان از همین حالا فراهم شده بهرحال مطلبی که می‌خواستم عرض کنم این است که دولت به جای اینکه در برابراین جنایتی که اتفاق افتاده شروع بکند با کمال شدت و دقت برسیدگی و تعقیب و دستگیری مجرمین شروع کرده به هوچی گری آقایان در کجای دنیا اعترافات متهمین را پیش از این که پرونده بسته شود پیش از این که بیک محکمه‌ای ارجاع بشود توی رادیو می‌خوانند در کجای دنیا آقای دکتر معظمی شما یک چنین چیزی سراغ دارید؟ شما جز مشاورین دولت هستید استاد دانشکده حقوق هستید و رئیس دانشکده حقوق هم بوده‌اید یک عده دکتر حقوق هم اینجا نشسته‌اند در کجای دنیا یک همچو چیزی سابقه دارد؟ در کجای دنیا سابقه دارد روی اقرارصحیح یا غلطی که گرفته شده بنده مجرم پیش از این که محکمه رای داده باشد رادیویی که از ارگان رسمی دولت است اشخاص را جانی و قاتل بخواند؟ آیا اینهاغیر از هوچی بازی غیر از تهیه کردن زمینه غیر از تهیه کردن پرونده برای محکومیت من معنای دیگری دارد؟ مگر این اولین جرم و جنایتی است که در این مملکت اتفاق افتاده؟ چرا برای یک جنایت دیگری این کاررا نمی‌کنند؟ رادیویی که فرصت ندارد طبق مقررات بین المللی صحبت نمایندگان را پخش بکند فرصت ندارد برای اینکه این صحبت‌ها بگوش مردم ولایات می‌رسد افتضاح بیشتر می‌شود باین جهت فرصت ندارد این رادیویی که فرصت ندارد مذاکرات مجلس را منتشرکند آنوقت ساعتها اقاریر آشپز و نمیدام کی را تو رادیو می‌گوید اینها برای چیست؟ کدام جرم تا بحالا اینجور تعقیب شده بود این اولین دفعه‌ای بود که یک چنین جرمی دراین مملکت اتفاق افتاده؟ یا تازه امروز رادیو پیدا کرده‌ایم؟ یا یک قوانین جدیدی برای دادگستری اصلاح شده به تصویب آقای دکتر مصدق رسیده؟ این هوچی بازیها مگر غیر از این است که می‌خواهند زمینه برعلیه من فراهم بکنند؟ غیر از این است که اگر بفرض محال من در دادگاه هم تبرئه حاصل کردم همینطور آلوده بمانم برای اینکه آلوده کردن دکتر بقایی کار آسانی نیست آلوده کردن دکتر بقایی کار سهل و ساده‌ای نیست این را زرم آرا و ساعد در دوره ۱۵ خیلی امتحان کردند در دوره ۱۶ هم امتحان کردند بعد از آنهم شد ولی خیلی تبریک عرض می‌کنم بتمام حقوق دانهایی که با آقای دکتر مصدق همکاری می‌کنند بسیار بسیار راه خوبی پیداکردند بسیار راه خوبی است در هرصورت بنده میل دارم که باز هم این صفحاتی را که پرکرده‌اند که بعضی‌هایش با صدای غیر صدای متهم طرف ادعاست باز هم میل دارم که اینها گذاشته بشود خوب دولت یک لایحه سلب مصونیت آورده‌است اولا بنده از روز اولی که این جریان پیش آمد و معلوم شد که این شتر باید در خانه من بخوابد گفتم تقاضامی‌کنم که سلب مصونیت من را بیاورند و گفتم که اگر لایحه را هم آوردند و مجلس معطل کرد من استعفا می‌دهم ولی بعضی‌ها که وارد جریانات پارلمانی نیستند می‌گویند تو چرا از اول استعفا ندادی این یک مطلب دقیقی است بنده می‌خواهم این پرونده را از دست آن جانیهای پرونده ساز بکشم بیرون و بیک دستهایی برسد که مطمئن بشوم که آنها دیگر پرونده سازی نخواهند کرد ممکن است رای له یاعلیه من بدهند ولی یک اشخاصی که مطمئن باشند دیگر حاضر نیستند وجدان خودشان را بفروشند یک ورق از لای پرونده در بیاورند و یک ورقه دیگربگذارند جایش مقصود من از این که تقاضاکردم لایحه سلب مصونیت بیاورند برای این است که پرونده بیاید در کمیسیون دادگستری مجلس ولی من از فرد فرد آقایان اعضای کمیسیون دادگستری یک تقاضایی دارم چون این یک موضوع کوچکی نیست موضوع دکتر بقایی هم نیست یک موضوع خیلی مهمی است بنده خواهش می‌کنم آقایان درست چشمهای خودشان را باز بکنند مثل آقایان اعضای شعبه پنجم رودست نخورند چون اینجا رودست خیلی می‌زنند می‌گویند مجلس اینجوراست و دارد از اکثریت می‌افتد و دولت هم اینطوراست و بله یکنفراست اینجا پهلوی دست خودمان هست یکنفر به فراکسیون خودمان اضافه می‌شود و از این حرفها آنها هم فکرمی‌کنند تصویبش بکنند چه مانعی دارد یک نفرهم به اعضای فراکسیون اضافه می‌شود آدم خوبی هم هست واقعا آدم خوبی هم هست حقیقتا شایستگی وکالت دارد من خودم هم بهش رای می‌دهم ولی آوردنش با این حقه بازی با این پنهانکاری با این توطئه مطلب دیگری است و من یقین دارم که الان یکعده از آقایان اعضای شعبه پنجم پیش وجدان خودشان شرمنده هستند که چرا نیامدند ازمن یک کلمه بپرسند این جریان چه بوده که رای داده‌اند حالاخواهش می‌کنم اعضای کمیسیون دادگستری که هنوز هم فرصت نکرده‌ام اسامیشان را بخوانم که ببینم کی‌ها هستند خواهش می‌کنم چشمهایشان را خوب بازکنند رودست نخورند و مخصوصاتوجه داشته باشندبسوکمیسیون نیندازند این قضیه را چون سوکمیسیون خیلی کارها را آسان می‌کند در همان کمیسیون هر رسیدگی که بخواهند بکنند این تنها استدعای بنده‌است ضمن تشکری که ازجناب آقای میلانی برای مصاحبه‌ای که کرده بودند کردم در هر صورت دولت بجای اینکه موضوع را تعقیب بکند تبلیغات علیه متهمین که یکیش بنده هستم می‌کند برای چه؟ برای اینکه دولت منظورش بهیچوجه کشف حقیقت نیست یک پرونده سیاسی ساخته شده می‌خواهند این را به آخربرسانند برای این می‌خواهند یک عده‌ای که بنده هم جز آنهاهستم یا بودم یا برخوردم یا خوراندم بهر حال هرچه بگویید آسان است اینها را پیش از این که جلوی یک دادگاه صالحی فرستاده شوند و محاکمه بشوند قبلا زمینه را در اذهان حاضر بکنند و با این تبلیغات خودش همه را و حتی قضات دادگاه را تحت تاثیر قراربدهد والا گمان نمی‌کنم برای دولت و آنهم با این رادیویی که اینقدر اشکالات فنی دارد که نمی‌تواند مذاکرات مجلس را پخش بکند دلیل دیگربتوانیم اقامه کنیم که روزها وقت رادیو صرف پخش اقاریر بشود.

نایب رئیس - وقت شما تمام شد

دکتر بقایی – در خاتمه بنده یک تقاضایی از هیات محترم رئیسه مجلس دارم که چون یک مقدار اسنادی هست که ممکن است اینها در این محاکمه بدرد من بخورد و یک مقداراسنادی هم هست که تسجیل اینکه این اسناد در این تاریخ یک جایی گذاشته شده خیلی اهمیت دارد چون یک سندی است که برای بنده خیلی اهمیت داردولی اینکه خواسته بشود یک سندی امروز توی پاکتی گذاشته شده لاک و مهربشود این ممکن است دارای یک ارزشی باشد که اگر ۶ ماه بعد این سند را ارائه بدهند آن ارزش را نداشته باشد مگر اینکه دانسته شود که این کاغذ شش ماه پیش در پاکتی گذاشته شده مثل آن سندی که آن دوست غایب ما آقای دکتر شایگان که آن سند را گفتند رای بدهید باختیارات سندش ممکن است بعد افشاء بشودطبق آن سند رای داده شد و هنوز از سندش خبری نیست در هرصورت می‌خواهم تسجیل بشودکه در این تاریخ این سند در پاکت گذاشته شده و لاک و مهر شده استدعا می‌کنم برای امروز بعد از ظهر یابرای فردا صبح یک وقتی را هیات محترم رئیسه تعیین بفرمایند که بنده حاضربشوم اینجا و با لاک و مهر خود آقایان آن اسناد را درپاکت بگذاریم و در صندوق مجلس حفظ بشود این تنها تقاضایی است که بنده از آقایان دارم

میراشرافی - دست سرهنگ نادری بسپارید بهتراست

- قرائت استعفانامه آقای دکتر بقایی از نمایندگی طهران

۳- قرائت استعفانامه آقای دکتر بقایی از نمایندگی طهران

نایب رئیس - بااجازه آقایان وارددستورمی‌شویم استعفانامه آقای دکتر بقایی قرائت می‌شود (بشرح زیرقرائت شد)

مقام ریاست معظم مجلس شورای ملی. بطوریکه باستحضار خاطرعالی رسیده‌است درانتخابات دوره هفدهم تقنینیه اینجانب بسمت نمایندگی ازطرف مردم کرمان و تهران انتخاب شدم. نظرباینکه قبول کاندیدشدن ازکرمان بنابه تقاضای همشهریان خودم صرفا به منظورجلوگیری ازاختلاف و تشتتی بود که پیش بینی می‌شد بهمین جهت با اینکه افتخار نمایندگی تهران هم برایم محرزبود ناگزیراز پذیرفتن افتخار نمایندگی مردم کرمان شدم نظر باینکه برای جلوگیری از هر گونه تشنج و اختلاف قبل ازشروع انتخابات کرمان درحضور عده زیادی ازموکلین که درمسجدجامع آن شهرمجتمع بودند قول صریح دادم که بهیچوجه و بهیچ عنوان دردوره هفدهم دست ازنمایندگی کرمان برندارم و نظرباینکه اخیرا جریاناتی صورت گرفته‌است که ممکن است موهم این معنی باشد که اینجانب ازنمایندگی کرمان منصرف شده‌ام لذا برای اینکه هیچگونه سوء تفاهمی دراین خصوص ایجادنشود استعفای خودرا ازنمایندگی طهران تقدیم مجلس شورای ملی نموده و ازاین پس فقط باعنوان نمایندگی کرمان به خدمتگذاری (چنانچه ازدستم برآید) ادامه خواهم دادخواهشمنداست مقررفرماییدطبق قانون و مقررات استعفای اینجانب ازنمایندگی تهران اعلام بشود باتقدیم احترامات فائقه. نماینده کرمان. دکتر مظفر بقایی کرمانی

- تقدیم ۲۸ فقره لایحه قانونی بوسیله آقای معاون نخست وزیر و چهار فقره لایحه از طرف وزارت دارایی بوسیله ایشان

۴- تقدیم ۲۸ فقره لایحه قانونی بوسیله آقای معاون نخست وزیر و چهار فقره لایحه از طرف وزارت دارایی بوسیله ایشان


نایب رئیس - آقای معاون نخست وزیر

دکتر ملک اسمعیلی (معاون نخست وزیر)- بااجازه آقایان محترم ۲۸ فقره لایحه قانونی که برطبق قانون تمدید مدت اختیارات بموقع اجرا گذاشته شده و بایستی بعدازسه ماه به مجلس شورای ملی تقدیم بشودبشرح زیرتقدیم می‌کنم:

- لایحه سازمان صنایع کشورومتمم آن.
- لایحه قانونی متمم لایحه قانونی اصلاح اصول تشکیلات اداری وزارت دادگستری.
- لایحه قانونی مطبوعات.
- لایحه قانونی مجازات اعتصاب کارمندان دولت.
- لایحه قانونی متمم قانون لایحه قانونی طرزتعقیب مامورین دولتی درمحل خدمت.
- لایحه قانونی استقلال قانون وکلای دادگستری.
- لایحه قانونی اساسنامه بانک توسعه صادرات.
- لایحه قانونی معافیت شرکت سهامی تلفن ایران ازپرداخت حقوق و هزینه گمرکی.
- لایحه قانونی انحصار صیدماهی غضروفی و خاویاربه شرکت سهامی شیلات ایران.
- لایحه قانونی مجازات تخریب وسایل نقلیه مامورین تعقیب.
- لایحه قانونی اصلاح قانون ثبت اسناد و املاک.
- لایحه قانونی دادرسی و کیفر ارتش و لوایح قانونی متمم آن.
- لایحه قانونی ساختمان سدسفیدرود.
- لایحه قانونی متمم قانون سازمانی قضایی کشور.
- لایحه قانونی متمم لایحه قانونی تاسیس بانک ساختمانی و اساسنامه آن.
- لایحه قانونی اعتبار تنخواه گردان خزانه داری کل.
- لایحه قانونی راجع به ادامه عمل کمیسیونهای حل اختلاف مالیاتی.
- لایحه قانونی تمدیدقانون بودجه ۱۳۲۸. لایحه قانونی تمدید بخشودگی جرائم مالیات مستغلات.
- لایحه قانونی مجازات پاسخهای خلاف واقع.
- لایحه قانونی راجع به مرورزمان مالیاتی. لوایح متمم قانونی تسویه و وصول مطالبات غیرمالیاتی دولت.
- لایحه قانونی اصلاح و الغای مواد ۱۶و ۱۷ قانون استخدام کشوری و قانون کمک.
- لایحه قانونی پرداخت حقوق و کمک و سایرمخارج کشوربابت فروردین ماه ۱۳۳۲.
- لایحه قانونی متمم لایحه قانون بازنشستگی کارمندان شهرداری تهران
- لایحه قانونی اصلاح و تکمیل قانون راجع به آموزش و پرورش عمومی
- لایحه قانونی دادگاه نظامی برای رسیدگی به جرائم اشرار مسلح.

ضمنا چهارفقره لایحه‌است که ازطرف وزارت دارایی تقدیم می‌شود

یکی راجع باستخدام چهار نفرمتخصص دخانیات
۲- راجع باستخدام دونفرمهندس
۳- لایحه استخدام دونفرازمهندسین اتباع کشورهای بیگانه
۴- لایحه واگذاری عرصه و اعیان کشتارگاههایی که متعلق بدولت بود و بایستی به شهرداری تحویل شود

- تقدیم گزارش دادگستری دائربه تقاضای سلب مصونیت ازآقای دکتر بقایی بوسیله آقای معاون نخست وزیر

۵- تقدیم گزارش دادگستری دائربه تقاضای سلب مصونیت ازآقای دکتر بقایی بوسیله آقای معاون نخست وزیر

معاون نخست وزیر- ضمناآقای وزیردادگستری گزارشی تقدیم داشته‌اند که تقاضامی شود طبق ماده ۱۸۲ آئین نامه اقدام فرمایند

نایب رئیس - به کمیسیونهای مربوطه ارجاع خواهدشد فقط سلب مصونیت ازآقای دکتر بقایی قرائت می‌شود (بشرح زیرقرائت شد)

مطابق گزارش وزارت دفاع ملی و دلایل و مدارک پیوست آن جناب آقای دکتر مظفربقایی کرمانی نماینده مجلس شورای ملی متهم است به معاونت درقتل تیمسارسرلشگر افشارطوس و چون تحقیقات ازنامبرده بامصونیت پارلمانی میسورنیست برطبق ماده ۱۸۲ آئین نامه داخلی مجلس شورایملی که مقررداشته‌است هرگاه نماینده‌ای بارتکاب جنحه یاجنایتی متهم شوداعم از این که تاریخ عمل منشا اتهام زمان نمایندگی یا قبل از آن باشد وزیردادگستری بایدگزارشی مشتمل بر موضوع اتهام و دلایل و مدارک قانونی آن به مجلس شورای ملی تقدیم نماید گزارش مزبوردراولین جلسه علنی مجلس قرائت و بدون تاخیر به کمیسیون قوانین دادگستری ارجاع خواهدشد. تقاضادارد مقررفرمایند هرچه زودترجلسه علنی مجلس شورای ملی تشکیل شده و مفاد ماده ۱۸۲ آئین نامه رادرباره مشارالیه بموقع اجر گذارند. وزیردادگستری. لطفی

- تقدیم دوفقره لایحه بوسیله آقای معاون وزارت دادگستری

۶- تقدیم دوفقره لایحه بوسیله آقای معاون وزارت دادگستری

نایب رئیس - به کمیسیون دادگستری ارجاع می‌شود آقای معاون وزارت دادگستری بفرمایید

معاون وزارت دادگستری (مصطفوی)- بطوریکه آقایان محترم استحضاردارند درتاریخ ۱۹ بهمن ۳۱ قانونی راجع به منع تهیه و فروش و مصرف نوشابه‌های الکلی و همینطور منع استعمال تریاک به تصویب مجلس شورای ملی رسیده و بموجب آن قانون مقرر شده بودکه وزارت دادگستری لایحه مجازات را تهیه کند این لایحه در تاریخ ۱۲ فروردین تهیه و برای تقدیم به مجلس آماده شد و چون مجلس تشکیل شد تقدیم نشد فعلا این لایحه را در دو نسخه تقدیم می‌کند یکی لایحه راجع به منع خرید و فروش و تهیه نوشابه‌های الکلی و یکی هم لایحه مجازات متخلفین تهیه و خرید و فروش تریاک

- تقدیم هفت فقره لایحه برقراری یاتمدیدفرمانداری نظامی درنقاط مختلفه کشور

۷- تقدیم هفت فقره لایحه برقراری یاتمدیدفرمانداری نظامی درنقاط مختلفه کشور

نایب رئیس - به کمیسیونهای مربوطه ارجاع می‌شود آقای معاون وزارت دفاع ملی

معاون وزارت دفاع ملی - هفت فقره لوایح مربوط به تمدیدیابرقراری فرمانداری نظامی دربعضی نقاط برای تصویب به مجلس شورای ملی تقدیم می‌کنم (مهندس رضوی - نقاطش را بفرمایید) عرض می‌کنم آقایان البته استحضاردارند درخلال مدتی که جلسات علنی مجلس شورای ملی تعطیل بوده ضرورت ایجاب می‌نموده‌است که در بعضی نقاط فرمانداری نظامی برقرارشود و در بعضی نقاط دیگر که فرمانداری بوده تمدید بشود و این هفت فقره ازلوایح مربوط به نقاطی است که عرض می‌کنم:

در چهارمحال و بختیاری ازساعت هشت صبح ۱۰-۱-۳۲ برای مدت سه ماه بخش شادگان ازساعت ۸ صبح روز۸-۲-۳۲ برای مدت یکماه
شهرستان شیراز ازساعت ۱۲ روز ۲۷-۱- ۳۲ برای مدت ۳۷ روز.
شهر کرمانشاه از ساعت ۲۰ شب سه شنبه اول اردیبهشت ۳۲ برای مدت دوماه و هفت روز.
شهرستان دزفول ازساعت ۱۲ روز ۲۸-۱-۳۲ برای مدت سه ماه و ۷ روز و همچنین
درهشت نقطه استان ششم (آبادان - آغاجاری - بندرمعشور - خرمشهر - گچساران - لالی - مسجدسلیمان - هفتگل) ازساعت ۵ صبح روز ۲۶-۳۲ برای مدت سه ماه
شهرستان تهران برای مدت سه ماه از تاریخ انقضا (ساعت ۵ صبح روز ۲۹ - ۲ - ۱۳۳۲) برای مدت سه ماه

و البته چون جلسات مجلس تعطیل بود تقدیم لوایح به تاخیرافتاد تا اولین جلسه رسمی مجلس

نایب رئیس - به کمیسیونهای مربوطه ارجاع می‌شود (دکتر معظمی - کمیسیون ندارد)

- قرائت گزارش شعبه پنجم راجع به آقای علی روحی

۸- قرائت گزارش شعبه پنجم راجع به آقای علی روحی

نایب رئیس - گزارشی ازشعبه پنجم رسیده که قرائت می‌شود آقای دادور بفرمایید

قنات‌آبادی -جناب آقای رئیس خواندن این گزارش برخلاف قانون است

دکتر بقایی - گزارش کمیسیون تحقیق مقدم است (آقای دادور منشی شعبه پنجم گزارش شعبه مبنی برانتخاب آقای علی روحی راازکرمان به قرارذیل قرائت نمودند) گزارش ازشعبه پنجم به مجلس شورای ملی پیروگزارش شماره ۴ راجع به جریان انتخاب کرمان درهفدهمین دوره تقنینیه که انجمن مرکزی درتاریخ بیست و یکم اسفندماه ۱۳۳۰ اعتبارنامه بنام آقایان مهندس رضوی و دکتر مظفربقایی صادروانحلال خودرا اعلام داشته‌اند اشعارمی‌دارد نظرباینکه آقای دکتر مظفربقایی ازدوحوزه انتخابیه تهران و کرمان انتخاب شده بودند و باتصویب گزارش شعبه چهارم مشعربه نمایندگی ایشان ازطهران موضوع وکالت کرمان منتفی گرددیدوآقای علی روحی منتخب سوم درتاریخ دوم تیرماه ۱۳۳۱ کتباازمجلس شورای ملی تقاضای رسیدگی به پرونده انتخاب خودازکرمان راداشته و هیات محترم رئیسه مجلس شورای ملی رسیدگی امر رابه شعبه پنجم ارجاع نموده بودند(قنات‌آبادی - هیات رئیسه را نکرده این کارراآقای مهندس رضوی کرده) (مهندس رضوی - مودب باشید) (قنات‌آبادی - جنابعالی هیات رئیسه نیستید این خلاف قانون است) ولی بعلت عدم تشکیل شعبه رسیدگی به موضوع تاخیرافتاد اینک آقای علی روحی طی نامه مورخه ۵-۲-۳۲ تجدیدتقاضانموده‌اند و رسیدگی امرمجددا به شعبه پنجم احاله گردید شعبه درتاریخ هفتم اردیبهشت ماه ۱۳۳۲ تشکیل و پس از مطالعه پرونده مربوطه و صورت مذاکرات مجلس شورای ملی درموقع طرح و تصویب گزارش شعبه چهارم راجع به نمایندگی آقای دکتر مظفربقایی ازتهران که موید نظرشعبه‌است و یک نفر نمی‌تواند سمت نمایندگی دوحوزه انتخابیه را دارا باشد لذاشعبه پنجم نمایندگی آقای علی روحی راازکرمان که دارای ۲۳۶۵ رای و در درجه دوم حائز اکثریت می‌باشند تصویب نموده گزارش آنرابه مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

قنات‌آبادی - این خلاف قانون است جناب آقای رئیس جنابعالی مامورید آئین نامه را اجرا کنید (آقایان دکتر بقایی و زهری و قنات‌آبادی و میراشرافی اظهارمخالفت نمودند)

نایب رئیس - بامخالفت آقایان دکتر بقایی و زهری و قنات‌آبادی و میراشرافی به کمیسیون تحقیق فرستاده می‌شود.

دکتر بقایی - بنده اصلا این را بی اساس می‌دانم مخالفت نمی‌کنم این گزارش اساسا قابل طرح درمجلس نیست

نایب رئیس - اجازه بفرمایید با مخالفت آقایان قنات‌آبادی و زهری و میراشرافی به کمیسیون تحقیق مراجعه می‌شود

- تعیین موقع و دستورجلسه بعد- ختم جلسه

۹- تعیین موقع و دستورجلسه بعد- ختم جلسه

نایب رئیس - بااجازه آقایان جلسه راختم می‌کنیم. جلسه آینده بساعت ۹ صبح روز پنجشنبه موکول می‌شود دستور هم لوایح موجوده. (مجلس یکساعت و ربع بعدازظهرختم شد)

نایب رئیس مجلس شورای ملی. - محمد ذوالفقاری