هزار و یک سخن در امثال و نصایح و حکم (۱۲۹۹ خورشیدی) از امیرقلی امینی
مقدمه

افادهٔ مرام

بنام خداوند بخشنده مهربان

بزرگترین نعم و بهترین حواس که خداوند تعالی به نوع بشر کرامت فرموده و او را به سبب آن تمرید اختصاص امیتاز داده همانا دو قوهٔ عاقله و ناطقه است که «بالعقل و النطق یمتاز الانسان من الحیوان»

این دو تشریف شریف و این دو خلعت والا است که در میان تمام مخلوقات بسسط خاک فقط و فقط قامت قابلیت بشری را مزین و او را بسعادت کریمه «ولقد کرمنا بنی آدم» ممتاز و سرفراز ساخته

پس نام آدمیت بر کسی میتوان اطلاق کرد که این دو بخش ایزدی را در هر حال و هر مقام بموقع خود اعمال و از برکات آنها بتواند خود و ذی‌نوع خویش را بهره‌ور و بسر حد کمال برساند

  به نطق است و عقل آدمیزاده فاش چو طوطی سخنگوی نادان مباش  

در این رساله شریفه اگر بنظر دقت نگریسته شود تا اندازهٔ برای تزیید و تایید هر یک از دو قوای فوق الذکر خدمتی شایان بعمل آمده چه اگر بطوریکه شایسته است در کلمات حکمت آمیز آن تأمل کنیم و هر یک از آن لئالی شاهوار را آویزهٔ گوش هوش سازیم، میبینیم که از یک طرفه نصایح و دستورهای حکیمانه که در ضمن آن مندرج است عقل ما را روشن، و در شناسائی آب از سراب و خطا از صوابمان رهبری می‌نماید و از طرف دیگر درگاه تکلم بقوهٔ استدلال امثال سائره و کلمات شیرین قصار آن زودتر از آنچه تصور شود مستمع را قانع و باعلام مقصود خویش فایق میآئیم چه مکرر دیده‌ایم کسانی که غالباً در ضمن بیانات خویش به آوردن اشعار مناسب و امثال سائره تمثل می‌جویند گذشته از آنکه کلامشان حلاوت مخصوصی پیدا میکند در مغز مستمع هم تأثیر شگرف بخشیده و او را زودتر برای قول مقاصد آنها حاضر و مستعد میسازد و شاهد این مثال ضرب المثل عربی که میگوید «من جلب در الکلام حلب در الکرام»

بالجمله حول یک چنین تألیف سلیسی برای فارسی زبانان نهایت لزوم را داشت این بنده هیچ نیرزنده که سالهاست بواسطهٔ عارضه صعب‌العلاجی در آغاز جوانی بستری و گوشه‌گزین شده‌ام بر آن گردیدم که امثال سایره و کلمات حکیمانه قصار فارسی را که چون بنات‌النعش متفرق و پریشان است در بحت ضابطهٔ صحیحی در آورم و بالاخره با زحمات بسیار و صرف یکسال وقت و خواندن و پژوهیدن کتب متعدده ادبی اخلاقی و غیره اینراه صعب‌السلوک را تا درجه منظوره با قدمی استوار پیموده و بحول و قوه الهی در جمع و تلفیق هزار و یک مثل موفق آمده و آنرا به ترتیب حروف هجا تدوین و بنام هزار و یک سخن موسوم نموده امید آنکه این مختصر خدمت در محضر دانشوران گرامی مورد قبول یافته سخنوران را گاه تقریر و ایراد و استشهاد اعانت، و نویسندگان و اهل قلمرا حین تحریر و اراده واژه ناخوانا مساعدت نماید خردان و نوباوگان دلستان را دلیل تهذیب اخلاق و بزرگان و دانشمندان عظامرا مورد انتفاع واقع شود

امیرقلی امینی

علامات

(م) علامت مؤلف
(ع) علامت (عرب) و کلمات مقابل آن کلماتی است که مؤلف از امثال عرب ترجمه و اقتباس کرده ولی سایر کلمات هر کدام لفظاً یا معناً با کلمات عربیه مطابقت نماید مربوط بعالم مؤلف نیست چه آنها غالباً از امثال سائرهٔ فارسی و از متون کتب ادبی و غیره ضبط و جمع‌آوری گردیده است