وحشی بافقی (غزلیات)/آنکس که مرا از نظر انداخته اینست
آنکس که مرا از نظر انداخته اینست | اینست که پامال غمم ساخته، اینست | |||||
شوخی که برون آمده شب مست و سرانداز | تیغم زده و کشته و نشناخته، اینست | |||||
ترکی که ازو خانهی من رفته به تاراج | اینست که از خانه برون تاخته اینست | |||||
ماهی که بود پادشه خیل نکویان | اینست که از ناز قد افراخته، اینست | |||||
وحشی که به شترنج غم و نرد محبت | یکباره متاع دل و دین باخته اینست |