وحشی بافقی (غزلیات)/ای همنفسان بودن وآسودن ما چیست
ای همنفسان بودن وآسودن ما چیست | یاران همه کردند سفر بودن ما چیست | |||||
بشتاب رفیقا که عزیزان همه رفتند | ساکن شدن و راه نپیمودن ما چیست | |||||
ای چرخ همان گیر که از جور تو مردیم | هر دم المی بر الم افزودن ما چیست | |||||
گر زخم غمی بر جگر ریش نداریم | رخساره به خون جگر آلودن ما چیست | |||||
وحشی چو تغافل زده از ما گذرد یار | افتادن و بر خاک جبین سودن ما چیست |