وحشی بافقی (غزلیات)/به جور، ترک محبت خلاف عادت ماست
به جور، ترک محبت خلاف عادت ماست | وفا مصاحب دیرینهی محبت ماست | |||||
تو و خلاف مروت خدا نگه دارد | به ما جفای تو از بخت بی مروت ماست | |||||
بسا گدا به شهان نرد عشق باختهاند | به ما مخند که این رسم بد نه بدعت ماست | |||||
به دیگری نگذاریم ، مردهایم مگر | نشان تیر تغافل شدن که خدمت ماست | |||||
تویی که عزت ما میبری به کم محلی | و گرنه خواری عشقت هلاک صحبت ماست | |||||
به دعوی آمده بودیم چاشنی کردیم | کمان ، تو نه به بازوی صبر و طاقت ماست | |||||
هزار بنده چو وحشی خرید و کرد آزاد | کند مضایقه از یک نگه که قیمت ماست |