وحشی بافقی (غزلیات)/ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش
ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش | یار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش | |||||
مست حسنی با رقیبان میل می خوردن مکن | بد حریفانند آنها گفتمت هشیار باش | |||||
آنکه ما را هیچ برخورداری از وصلش نبود | از نهال وصل او گو غیر برخوردار باش | |||||
گر چه میدانم که دشوار است صبر از روی دوست | چند روزی صبر خواهم کرد گو دشوار باش | |||||
صبر خواهم کرد وحشی در غم نادیدنش | من که خواهم مرد گو از حسرت دیدار باش |