وحشی بافقی (غزلیات)/جایی روم که جنس وفا را خرد کسی
جایی روم که جنس وفا را خرد کسی | نام متاع من به زبان آورد کسی | |||||
یاری که دستگیری یاری کند کجاست | گر سینهای خراشد و جیبی درد کسی | |||||
یاریست هر چه هست و ز یاری غرض وفاست | یاری که بیوفاست کجا میبرد کسی | |||||
دهقان چه خوب گفت چو میکند خاربن | شاخی کش این بر است چرا پرورد کسی | |||||
وحشی برای صحبت یاران بیوفا | خاطر چرا حزین کند و غم خورد کسی |