وحشی بافقی (غزلیات)/شکل مستانه و انکار شرابش نگرید
شکل مستانه و انکار شرابش نگرید | تا ندانند که مست است ، شتابش نگرید | |||||
آنکه گوید نزدم جام و زد آتش به دلم | چهره افروختن و میل کبابش نگرید | |||||
سد گل تازه شکفتهست ز گلزار رخش | گل گل افتاده برو از می نابش نگرید | |||||
تا نپرسیم از آن مست که کی میزدهای | چین بر ابرو زدن و ناز و عتابش نگرید | |||||
آنکه میگفت به وحشی که منم زاهد شهر | گو بیایید به میخانه ، خرابش نگرید |