وحشی بافقی (غزلیات)/عاشق یکرنگ را یار وفادار هست
عاشق یکرنگ را یار وفادار هست | بنده شایسته نیست ورنه خریدارهست | |||||
میرسدت ای پسر بر همه کس ناز کن | حسن و جمال ترا ناز تو در کارهست | |||||
گر چه لبت میدهد مژده حلوای صبح | مانده همان زهر چشم تلخی گفتار هست | |||||
لازمهی عاشقیست رفتن و دیدن ز دور | ورنه ز نزدیک هم رخصت دیدار هست | |||||
وحشی اگر رحم نیست در دل او گو مباش | شکر که جان ترا طاقت آزار هست |