وحشی بافقی (غزلیات)/ما را میازار اینهمه چندین جفا بر ما مکن
ما را میازار اینهمه چندین جفا بر ما مکن | آغاز عشق است ای پسر اینها مکن اینها مکن | |||||
ول یاری بدان رسمیست خوبان را کهن | ای از همه بی رحم تر رسم نوی پیدا مکن | |||||
گاهی نگاهی میکنی آن هم به چندین خشم و ناز | گو کارها یکباره شو این چشم هم بالا مکن | |||||
مشهور شهری گشتهای وحشی چه رسواییست این | چندین به کوی او مرو خود را دگر رسوا مکن |