وحشی بافقی (غزلیات)/مرا زد راه عشق خردسالی
مرا زد راه عشق خردسالی | از این نورس گلی نازک نهالی | |||||
فروزان عارضی مانند لاله | ز مشکین هر طرف بر لاله خالی | |||||
شکرخا طوطیی دلکش حکایت | زبان دان دلبری شیرین مقالی | |||||
به قدش سرو را نسبت توان کرد | اگر در سرو باشد اعتدالی | |||||
توان خورشید خواندن عارضش را | اگرخورشید را نبود زوالی | |||||
غزال ما نگردد رام وحشی | ندیدم این چنین وحشی غزالی |