| | | | | | |
|
مردمی فرموده جا در چشم گریان کردهای |
|
شوره زار شور بختان را گلستان کردهای |
|
|
تو کجا وین دل که در هر گوشهای جغد غمیست |
|
گنج را مانی که جا در کنج ویران کرده ای |
|
|
کارها موقوف توفیق است ،مشکل این شدست |
|
ورنه تو ای کعبه بر ما کار آسان کردهای |
|
|
منت کحل الجواهر میکشد چشمم زیاد |
|
گر نمک آرد از آن راهی که جولان کردهای |
|
|
بوی جان میآید از تو خیر مقدم ای صبا |
|
غالبا طوقی به گرد کوی جانان کرده ای |
|
|
ای صبا پیراهن یوسف مگر همراه تست |
|
از کدامین باغ این گل در گریبان کردهای |
|
|
مرحبا ای ترک صید انداز وحشی در کمند |
|
جذب شوقم خوش کمند گردن جان کردهای |
|