وحشی بافقی (غزلیات)/مست آن ترک به کاشانه من بود امروز
مست آن ترک به کاشانه من بود امروز | وه چه غوغا که نه در خانهی من بود امروز | |||||
وای بر غیر اگر یک دو سه روزی ماند | با من این نوع که جانانهی من بود امروز | |||||
بی لبت خون دلی بود که دورم میداد | می که در ساغر و پیمانهی من بود امروز | |||||
بسکه شب قصهی دیوانگی از من سر زد | بر زبان همه افسانهی من بود امروز | |||||
شرح ویرانگی جغد غم از وحشی پرس | زانکه یک لحظه به ویرانهی من بود امروز |