وحشی بافقی (غزلیات)/همرهی با غیر و از من احتراز از بهر چیست
همرهی با غیر و از من احتراز از بهر چیست | خود چه کردم با تو چندین خشم و ناز از بهر چیست | |||||
باز با من هر زمانش خشم و نازی دیگر است | خشم و ناز او نمیدانم که باز از بهر چیست | |||||
از نیاز عاشقان بینیاز است اینهمه | عاشقان را اینهمه عجز و نیاز از بهر چیست | |||||
مجلسی خواهم که پیشت گیریم و سوزم چو شمع | بر زبان آرم که این سوز و گداز از بهر چیست | |||||
گوش بر افسانهی ما چون نخواهد کرد یار | وحشی این افسانهی دور و دراز از بهر چیست |