وحشی بافقی (غزلیات)/پرسیدن حال دل ریشم بگذارید
پرسیدن حال دل ریشم بگذارید | یک دم به غم و محنت خویشم بگذارید | |||||
یاران به میان من و آن مست مییید | گر میکشد آن عربده کیشم بگذارید | |||||
روزی که برید از ره این کشته عشقش | آنچه از دو سه روز از همه پیشم بگذارید | |||||
وحشی صفتم جامهی سد پاره بدوزند | چسبیده به زخم دل ریشم بگذارید |