وحشی بافقی (غزلیات)/کار خوبی نه بگفت دگران باید کرد
کار خوبی نه بگفت دگران باید کرد | هر چه فرمان بدهد حسن چنان باید کرد | |||||
تیغ تیز و دل بیرحم چرا داده خدا | جوی خون بر در بیداد روان باید کرد | |||||
گاه باشد که مروت ندهد رخصت جور | چون بود مصلحت ناز همان باید کرد | |||||
سنت ملت خوبیست که با صاحب عشق | دوستی از دل و خصمی به زبان باید کرد | |||||
گو زبان درد سر عاشق و معشوق مده | چیست پوشیده از ایشان که چنان باید کرد | |||||
وحشی آزار حریفان کند از کم ظرفی | دفع بدمستیش از رطل گران باید کرد |