وحشی بافقی (غزلیات)/یارب مه مسافر من همزبان کیست ؟
یارب مه مسافر من همزبان کیست ؟ | با او که شد حریف و کنون همعنان کیست ؟ | |||||
ماهی که چرخ ساخت به دستان ز من جدا | تا با که ، دوست گشته و همداستان کیست ؟ | |||||
تا همچو ماه خیمه به سر منزل که زد | وز مهر با که دم زند و مهربان کیست ؟ | |||||
آن مه کزو رسید فغانم به گوش چرخ | یارب نهاده گوش به سوی دهان کیست ؟ | |||||
وحشی همین نه جان تو فرسوده شد ز غم | آنک از غم فراق نفرسود جان کیست ؟ |