وحشی بافقی (غزلیات)/یار دور افتاده مان حل مراد ما نکرد
یار دور افتاده مان حل مراد ما نکرد | مدتی رفتیم و او یک بار یاد ما نکرد | |||||
مجلس ما هر دم از یادش بهشتی دیگر است | گر چه هرگز یاد ما حوری نژاد ما نکرد | |||||
بر سر سد راه داد ما به گوش او رسید | یک ره آن بیداد گر گوشی به داد ما نکرد | |||||
دل به خاک رهگذارش عمرها پهلو نهاد | او گذاری بر دل خاکی نهاد ما نکرد | |||||
اعتماد ما یکی سد شد به وحشی زین غزل | کیست کو سد آفرین بر اعتقاد ما نکرد |