کتابچه قانون نظامیه/باب ۲
باب دویم
در تکالیف نوکر و آن مشتمل بر چند فصل است
فصل اوّل
اجرا بدار و نقطه و نکته از آنرا مهمل و متروک نکذارد و در نظم و مشق و ترقیات قشون خود را آسوده نکذارد و کمال مراقبت در نظم توبخانه و قورخانه و جبهخانه و صاحبمنصبان و آحاد و افراد و لشکر از توپچی و قورخانهچی و سرباز و سوار بعمل آورد و مواجب و ملبوس و سیورسات و سایر تدارکات عسکریه را از وقت و موقع نکذراند و نکذارد که هیچیک از اجزاء دایره متعلقه بقشون از تکالیف و خدمات مخصوصه خود اهمال و غفلت نمایند یا انحراف و عدول ورزند تکلیف وزیر جنکست که پاداش خدمت و سزای غفلت و خیانت هر کس را چنانکه مقرر است بدهد
لازمست بر وزیر جنک که همیشه بهر نحو که باید و شاید از بطون حالت قشون و اجرا و عدم اجراء قانون اطلاع داشته باشد و در هر اردوئی قانوندار چند تعیین کند که مفتش حالت مردم باشند و احوال هر کسی را از نیک و بد و بهر نحو رفتار نمایند از روی صداقت بوزارت جنک اخبار کنند
بر وزیر جنک لازمست که دو سال یکمرتبه دو ماه قبل از انقضای موعد اردوها بهر اردوئی آدمی زیرک کاردان بیغرض مامور کند که در وقت مرخصی قشون اردو باطلاع رئیس اردو و بکم و کسر و سان قشون اردو رسیدکی کند و صورت کم و کسر متوفای قشون را آورده از حالت اردوها و صاحبمنصبان کل و جزو اطّلاعات لازمه تحصیل نموده ملاحظه نماید که قوانین مقرره نظامیّه کاملا مجری شده و یا غفلت و اهمال روی داده است کزارش را جزو بجزو بوزارت جنک اطلاع بدهد تا از وزارت جنک بمقتضای آن پاداش خدمت و سزای غفلت هر کس داده شود
فصل دویم
در تکالیف روسای اردوها
رئیس اردو میباید قشون اردو را هیچوقت بیکار نکذارد و در مشق و تربیت آنها ساعی باشد و هر قدر سرباز و توپچی در اردو هست باید همه روزه حاضر مشق سازد مکر روزهای جمعه و ایام متبرکه و محظوره را تعطیل قرار بدهد باقی اوقاترا باید مشغول مشق و تعلیم باشند و اغلب روزها در میدان مشق حاضر باشد که بخوب و بد مشق افواج و توپچی رسیدکی کند و در مشق و تعلیم آنها سعی نماید و رسیدکی باسلحه قشون کرده هر کاه از اسباب آنها چیزی مفقود شده باشد فورا امر بساختن آن نماید مکر اسباب جزئیه که سرباز باید غرامت بدهد
هفته یکروز بمریضخانهای اردو سرکشی نموده در نظم و پاکیزکی و مراقبت و اهتمام اطبا و جراحان رسیدکی نماید و نکذارد که بخلاف دستورالعمل مریضخانه رفتار شود
افواج را ماهی دو مرتبه بمشق شلیک و دو مرتبه بمشق تیراندازی وادارد که سربازان درست نشانه زدن را بیاموزند و همچنین توپچی را ماهی چهار دفعه بمشق تیراندازی توب وا دارد
در هر هفته یکروز بدقت سرکشی بعمل توبخانه و قورخانه و اردو بکند و توبخانه و قورخانه بسیار پاکیزه و منظف نکاهدارد و اکر کم و کسری داشته باشد فورا بوزارت جنک اظهار دارد که عوض فرستاده شود
هفته سه روز بعد از مشق سه ساعت بغروب مانده جمیع صاحبمنصبان اردو را از سرتیپ الی سلطان بجهة تعلیم علوم نظامیّه حاضر کند که در نزد معلمین مشق جنک و هندسه و غیره تا دو ساعت درس بخوانند و بعد ازان درسی که متعلق بکار نایب و وکیل و سرجوقه است بآنها تعلیم و تلقین نمایند که آنها نیز بآحاد و افراد توپچی و سرباز بیاموزند و نیز باید روزی ده نفر سرباز و ده نفر توپچی بکمارد که مشغول ساختن فشنک و بستن کیسه باروط و کلوله و طرقه و سایر ملزومات توبخانه باشند و خود رئیس باشیاء قورخانه رسیدکی نموده بدون انتخاب از هر جز آن برداشته امتحان کند هر جزء آن که معیوب باشد فورا بوزارت جنک اعلام نماید
اکر از قشون اردو کسی غایب و فراری باشد فیالفور بتعاقب او فرستاده او را بیاورد و حاضر بخدمت نماید و تنبیه و سیاستی که در باب سرباز فراری مقرر است مجری دارد
باید اردوی جمعی خود را چنان مستعد و آراسته نکاهدارد که هر وقت حکمی باو رسد در احضار و ماموریت اردو زیاده از پنجروز بجهة معطلی کوچ اردو نداشته باشد
چند نفر آدمهای زیرک باسواد قرار بدهد که قانوندار باشند و مراقبت نمایند که اکر کسی بتکلیف مقررهٔ خود رفتار نکند و یا تخلف از قانون کتابچه دستورالعمل نماید فورا برئیس اردو اعلام کنند
تکلیف رئیس اردوست که مراقب باشد تکالیفی که برای صاحبمنصب و افراد لکشر نوشته شده ترک نشود
رئیس اردو قدغن کند و مراقب باشد از اهل قشون اسلحه دیوانرا تماما او جزءاً بغیر از مشق یا خدمت دولت در جای دیکر استعمال نکنند و قدغن نماید که توپچی و سرباز بکاسبی از قبیل نانوائی و بقالی و قصابی مشغول نشوند و انچه متعلق بصنعت است از قبیل کفشدوزی و نجاری و آهنکری و خیاطی و امثال آن عیب ندارد و سهلست چون در هر جا برای فوج بکار میآید مطلوب و پسندیده است و عملکی برای سرباز و نوکر دیوان تقصیر است و باید تنبیه بشود
دواب و بارکش دیوانی را اعم از عراده یا شتر که برای قشون معین شده رئیس اردو غیر از حمل و نقل سیورسات قشون نکذارد بکار دیکر اقدام نمایند و مباشر عراده و شتر هم نباید از اطاعت رئیس اردو تخلف و تجاوز کند
بر رئیس اردوست که احتساب اردو را سخت کند و نکذارد جنک و نزاع و قماربازی و شرابخوری در اردو بشود و اکر کسی مرتکب شود احکام شرع را بفتوای حاکم شرعی که در اردوست بر او جاری سازند
نباید از قشون بدهات حول و حوش یا برعایائی که بجهة معاملات باردو میآیند جبر و تعدی واقع شود در صورت وقوع بر رئیس اردو واجبست که بقاعده عدل و حق بدون اغماض و پردهپوشی رفع کند و اکر چیزی از رعایای دهات یا کسانی که باردو و برای معاملات میآیند بکیرد و ماخوذه را مسترد ساخته بصاحبش بدهد
در هر اردوئی که فوج مهندس نباشد از هر فوجی پنجاه نفر باسواد زیرک را رئیس اردو انتخاب نماید و بدست معلم هندسه بسپارد که همه روزه علم مهندسی را بآنها علماً و عملاً بیاموزد و رئیس اردو مواظبت کند که هم درس مهندسی بخوانند و هم عمل آنرا از قبیل کندن سنکر و باستیان و خط متوازی و قلعه فوری و مارپیچ و غیره بعمل آورند
در هر اردوئی یکنفر عالم پیشنماز بتصدیق حکام شرع کذاشته شود بر رئیس اردو و پاس احترام شرع شریف لازمست میباید اهل اردو را بنماز جماعت وا دارد و در ایّام عاشورا بلوازم تعزیهداری اقدام کند و در استحکام و اجرای قواعد شریعت مطهّره اهتمام نماید و نکذارد کسی بخلاف شرع عمل کند
رئیس اردو نباید طمع در مواجب و مرسوم قشون کند بلکه تعارف از قشون قبول نکند و نکذارد احدی از مواجب و مرسوم قشون حبّه و دیناری اخذ و طمع کند طمعکنندهٔ در مال قشون هر کس باشد در دفعهٔ اول بالمضاعف ازو دریافت خواهد شد در دفعهٔ ثانی بالمضاعف وجه ماخوذه را خواهد داد بعلاوه یکماه حبس در دفعه ثالث استرداد وجه ماخوذه بالمضاعف و عزل و شش ماه حبس خواهد بود
و از تکالیف رئیس اردو رسیدکی بعمل سواره است سواره دولت دو حالت دارد یا مامور سرحدات ولایات میباشند یا متوقف مرخصخانه در هر صورت رئیس اردو سوارهٔ ولایتی را که از حیثیت مسافت اقرب باردوی او هستند در ایّام تعلیف احضار کرده که سالی دو ماه متوقف اردو باشند و جیره و مواجب و اسقاط اسب و سایر تدارکات آنها را بتفصیلی که در دفتر لشکر معیّن شده موافق قانونی که برای رسانیدن جیره و مواجب و سایر مهمّات پیاده نظام مقرر است فردافرد بآنها برساند و اسب و اسباب و اسلحه آنها را باز دید کرده عیب و نقص و معایب آنها را رفع و اصلاح کند و مواظبت نماید که لباس دستهجات سواره چنانچه مقرر شده یکرنک باشد آنچه را که موافق حکم وزارت جنک باید مامور نماید بمحل ماموریت بفرستد و انچه را که باید متوقف خانه باشند مرخص نماید و بعد از اجرای این تکالیف ثبت اسامی و صورت عمل و تفصیل احوال و نیک بد آنها را نوشته بوزارت جنک بفرستد
رئیس اردو باید هفته دو دفعه اجودانباشی اردو را بمریضخانه بفرستد که هم از جانب رئیس عیادت کند و هم از حوال مرضا جویا شود که اطبّا آمدهاند و دستورالعمل دادهاند یا نه و روزنامه مریضخانه را بجهة رئیس ببرد
فصل سیم در تکلیف سرتیپان و سرهنکان پیادهنظام
تکلیف سرتیپان و سرهنکانست که اطاعت وزیر جنک را با کمال صداقت و راستی بر خود واجب دانسته بهیچوجه منالوجوه امری از امور راجعه بخدمات محوله خود را از وزیر جنگ پوشیده و پنهان ندارند و نسبت باو صدق محض و ارادت صرف باشند
هر روز فوج جمعی خود را بمشق وادارند
روزی یکدفعه روزنامه برئیس اردو بدهند
مرضای جمعی خود را بمریضخانه بفرستند
هفته دو دفعه بملبوس و اسلحه فوج رسیدکی نموده اکر عیب و نقصی داشته باشد برئیس اردو اعلام نمایند
مسکن و مکان فوج را اهتمام نمایند که پاکیزه باشد
از میان فوج خارج نشوند مکر بضرورتی
هیچیک از صاحبمنصبان جزو افراد جمعی خود را بخدمت شخصی مامور نکند
احدی را نمیتوانند بدون اذن دولت اخراج نمایند
مراقب باشند که هیچوقت چه در هنکام سان و چه در سایر اوقات سرباز عوض و بدل در فوج نباشد
ساعی باشند که عقبمانده نداشته باشند
اکر سرباز فراری در فوج بوده باشد فورا برئیس اردو اعلام نمایند
دیناری باسم رشوه نه از کسی بکیرند و نه بکسی بدهند
حبّه و دیناری از چهره و مواجب سرباز طمع نکنند
مواظبت داشته باشند که در فوج جمعی خود شرابخوری و قماربازی نشود و اکر کسی مرتکب شود حدود و تنبیهات مقرره را بر او جاری نمایند
در ایّام حرکت با رعایای عرض راه کمال سلوک را مرعی دارند و نکذارند حبه و دیناری از صاحبمنصب و سرباز تعدی و ستمی برعایا وارد آید
افراد جمعی خود را از کسب و فعلکی و مزدوری و بقالی و امثال آن منع نمایند مکر انچه متعلق بصنعت است که اکر ترغیب کنند بهتر است
باید مراقب باشند که روزنامه که بوزیر جنک یا برئیس اردو میدهند بیتخلف و بیان واقع باشد و در این باب جد کافی داشته باشند
خدمات و خیانت صاحبمنصبان جمعی خود را از روی بیغرضی بوزارت جنک و برئیس اردو عرض و معلوم نمایند و چون دولت چنانکه خود را برای سزای تقصیر و خیانت از هر کس که صادر شود مهیّا کردهاست کذلک حاضر است برای اینکه هر خدمت نیز که از هر کس مشاهده کند جزای نیک آنرا بآن خدمتکذار بدون هیچ مضایقه بدهد لهذا تکلیف لازم صاحبمنصبان خواهد بود که خدمات هر کس را کأنها من کان حتی از آحاد سرباز چه در میدان جنک و چه موارد دیکر بتقدیم برساند بصداقت تمام بوزارت جنک و رئیس اردو معلوم نمایند که دولت سزای خدمت را بهر درجه که مقتضی باشد در حق ان حادم بعمل آورد تا احدی تصور انرا نکند که خدمت او در نزد دولت مجهول و بلاعوض خواهد ماند
فصل چهارم در تکلیف صاحبمنصبان جزو پیاده نظام
تکالیف صاحبمنصبان جزو از سرجوقه و وکیل تا سردسته نسبت بسرتیپ و سرهنک بعینها همان تکالیف سرتیپ و سرهنک نسبت بوزیر جنک و رئیس اردو
فصل پنجم در تکالیف آحاد پیادهٔ نظام
هر فردی از افراد لشکر باید خود را حافظ شریعت و حامی و مقوی دولت بداند و با کمال غیرت و عصبیّت ملّتی و دولتی اقدام و کوشش بخدمت کند و تکالیف مقرره خود را بعمل آورد و در دینداری خود محکم و ثابتقدم باشد و خدمت دولت را محض قوت و حفظ شریعت بکند و در زمان ماموریت از خدمت فرار نکند و برای مرخّصی از خدمت یا کرفتن عوض و بدل رشوه و تعارفی بکسی ندهد و ایام خدمت خود را با شوق بانتها برساند و در جنک پشت بدشمن ننماید و برای خود و ملت ننک بار نیاورد
تکلیف سرباز است که در اردوهای مشق و ماموریت سرحدات جز روزهای تعطیل در سایر ایّام موافق اخبار نظامی برای مشق حاضر شود و در وقت مشق صحبت نکند و حرف نزند و کوش خود را بآواز فرمانده کل فرا دارد و حواس خود را جمع کند که هر مشقی میدهند زود بیاموزد و بحافظه بسپارد که فراموش نکند و حسبالمقرر میباید سرباز ماهی چهار دفعه در هر جا باشد مشق تفنک اندازی بکند بر سرباز لازمست که اسلحه و ملبوس خود را پاکیزه و بیعیت نکاهدارد و مراقب باشد که از اسلحهٔ دیوانی چیزی را مفقود نکند که غرامت ان بکردنش وارد آید و اکر در میدان مشق و جنگ چیزی از اسلحه سرباز ضایع و مکسور شود بعد از معاودت از میدان فورا بآردل وکیل و سلطان تسلیم نماید که او بقنداقساز و چقماق ساز فوج بدهد که در همان روز مرمت کند و هرکز مرمت اسلحه خود را بروز دیکر نکذارد و سرباز باید باز کردن و پاک کردن تفنک را از معلمین بیاموزد و همیشه آچار و کاغذ پرداخت که از دیوان باید داده شود با خود در کولهبار داشته باشد که هر وقت لوله تفنک یا اسباب آن چرک میشود یا زنک میکیرد فورا باز کرده پاک کند و همیشه براق و شفاف نکاه دارد
سرباز نباید اسلحه دیوانرا هرکز غیر از وقت مشق و جنک بکار دیکر استعمال کند خواه بالتمام باشد یا بعضی از آنرا مثل سرنیزه و سنبه و غیره اعم از اینکه در رکاب و اردوهای مشق باشد یا در سرحدات
سرباز هرکز نباید تفنک خود را در حالتی که قراولست بر زمین بکذارد و یا بدیوار تکیه دهد یا بر روی مال و عراده بکذارد بلکه اکر قراولست یا براهی میرود در دوشش باید باشد و الّا در چاتمه باید باشد مکر سرباز مریض که در اوّل ناخوشی باید تفنک خود را بصاحبمنصب خود بسپارد
سرباز در ایّام ناخوشی نباید هرکز اسباب و اسلحه دولت را از قبیل کولهبار و ملبوس زیادتی و غیره از یکدست ملبوس که پوشیده است با بالاپوش چیز دیکر در نزد خود نکاه دارد و هر چه هست همه را باید بصاحبمنصب بسپارد و بعد از رفع ناخوشی پس بکیرد در این مدت هر چه عیب میکند و مفقود شود غرامت بر عهده صاحبمنصب است و بر عهده صاحبمنصب است که ملاحظه و رعایت این امر را بکند و اکر سرباز فراموش کرده باشد صاحبمنصب اسبابرا بکیرد
خدمت احدی از آحاد ناس بر ذمهٔ سرباز نیست الّا خدمت دولت و هیچ صاحب منصبی از صاحبمنصبان کل و جز حق ندارد که سرباز را بخدمت شخصی خود امر کند یا اسباب جلال خود قرار دهد مکر آنچه برای صاحبمنصبان معین شده
قراول باید از وقتی که صاحبمنصب قدغن میکند نباید احدی را بکذارد از آن محل عبور و مرور کند هر کس باشد باید در همان مکان در پای چاتمه نکاه دارد تا هر وقت که صاحبمنصب برسد و بصاحبمنصب بسپارد خواه در شهرها و قراولخانها باشد و خواه در اردوی مشق و جنک
سرباز در ایّام خدمت اعم از رکاب یا اردوهای جنک و مشق یا سرحدات نباید بهیچ کسب و مزدوری و عملکی و غیره اشتغال ورزد و باید جمیع اوقات خود را صرف تعلیم و تحصیل خدمت کند خاصه در وقتی که ملبس بلباس نظامست نباید بکاری مشغول باشد غیر از خدمت دولت
سرباز باید احتراز کند از اعمال خلاف شرع از قبیل شرابخوری و دزدی و قمار بازی و شرارت و هرزکی و غیره و حتیالمقدور بنماز جماعت حاضر شود
سرباز نباید با خود مال بسفر بردارد و جمیع بنه و اسباب او بقدریکه مقرر است بعرّاده و دواب دیوانی حمل خواهند کرد
سیورسات قشون برای منازل عرض راه بقیمت عادله محلّ ماموریت از دولت داده خواهد شد در هر صورت سرباز نباید از دهات عرض راه چیزی از کسی مطالبه و ماخوذ دارد مکر هر چه ضرور دارد قیمت آنرا داده خریداری نماید و با ساکنین دهات عرض راه با کمال حسن سلوک رفتار نماید و نباید باحدی اذیت و آزار برساند ساکنین دهات عرض راه نیز باید با سرباز در بیع و شری و معاملات بمساهله رفتار کنند و زیاده از آنچه در ده روز قبل از ورود سرباز میفروختند نفروشند
خود سرباز ماذون نیست که در منازل عرض راه زیادتر از یکشب توقف کند مکر در صورت وقوع مانع بزرکی از قبیل برف و بوران و کولاک شدید یا جائی باشد که در پیش رو منازل بیآب و آذوقه باشد و برای تهیه آب و آذوقه و امثال آنها بمانند والّا بدون مانع بزرکی اکر در جائی توقف نمایند هر چند روز بمانند حق سیورسات نخواهند داشت و داده نمیشود
تکلیف هر فردی از افراد سرباز است که بداند در عرض سال چه قدر مواجب و سیورسات و تدارک و ملبوس باو داده میشود باین طور که هر یک از آحاد سرباز باید یکدستک سفید کوچکی با خود داشته باشد و بدهد مشرف بخط خود مبلغ و مقدار مواجب و سیورسات و غیره که از دیوان باید باو برسد در همانجا نوشته مشخص کند بعد از آن در هر وقت هر چه در آن سال بسرباز میدهند در پهلوی آن اکر خودش صاحب خط است بخط خودش والّا بخط رفیق و آشنای صاحب خطی که دارد والّا بخط آردل وکیل یا مشرف بنویسد در آخر اکر انچه مشرف نوشته باو رسیدهاست فبها و الّا اکر چیزی باقی مانده باشد از صاحبمنصب خود مطالبه کند اکر صاحبمنصب بکوید از دیوان پرسیده و در مطالبه آن از سرهنک و سرتیپ اهمال کند سرباز میتواند عرض خود را بسرهنک و سرتیپ برساند اکر آنها هم باهمال کذراندند و چاره نکردند سرباز میتواند بلاواسطه برئیس قشون آن اردو عرض کند و اکر یکی از صاحبمنصبان جزو از آردل وکیل و نایب و سردسته دخل و تصرفی در مواجب و ملبوس و تدارک قشون کرده باشند تکلیف سرباز است که حق خود را اولا با کمال احترام مطالبه نماید اکر دادند فبها و الا بهیچوجه منالوجوه نباید بحرفی یا امری که منافی احترام صاحبمنصب است رفتار نماید بلکه تکلیف سرباز در چنین موردی اینست که بدون ظهور هیچ نوع بیادبی و خلاف احترامی نسبت بصاحبمنصب خود رفته تفصیل احوالرا برئیس اردو معلوم نماید تا رئیس اردو بمقتضای تکلیف خود رفتار نماید و اگر رئیس اردو تکاهلی در ادای حق انها ظاهر شود اجازه خواهند داشت که شرح حال خود را نوشته بتوسط دو نفر بوزارت جنک و یا بمجلس شورای نظامیّه بفرستند
و باید سرباز بداند که اکر از دست صاحبمنصب خود عرض خلاف نماید تنبیهی که مقرر است نسبت باو مجری خواهد شد
تکالیف و تفصیل مواجب و چهرهٔ صاحبمنصبان جزو و کل و افراد سرباز در کتابچه مخصوص علیحده نوشته و طبع شده بصاحبمنصبان و آردل وکیلهای هر فوج داده میشود که در هفته یکدفعه برای افراد قشون خوانده و مذاکره شود که هر کس تکلیف خود را کاملا بداند